• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ذاتی علوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ذاتی علوم یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به معنای عَرَض بدون واسطه، یا به واسطه جزء مساوی معروض یا جزء اعمّ معروض و یا خارج مساوی معروض است.



تمایز علوم بنابر مشهور به تمایز موضوعات آنهاست. موضوع هر علمی، چیزی است که در آن علم از اعراض ذاتی آن (موضوع) بحث می‌شود؛ پس ذاتی در اینجا صفت برای عَرَض است و مراد از عرض ذاتی در اینجا همان عَرَض ذاتی در باب حمل و عروض و مقابل عَرَض غریب است.


مراد از عَرَض در باب حمل و عروض، محمولی خارج از شیء است که بر شیء حمل می‌شود (هو المحمول علی الشیء الخارج عنه).


عَرَض دارای اقسامی است. برخی از علمای منطق، اقسام آن را به ۹ قسم رسانده‌اند:
۱. عَرَضی که ذاتاً و بدون واسطه بر شیء حمل می‌شود و مساوی معروض است؛ مثل: الناطق مدرکٌ للاُمور الغریبة.
۲. عَرَضی که ذاتاً و بدون واسطه بر شیء حمل می‌شود و اعم از معروض است؛ مثل: الناطق حیوانٌ.
۳. عَرَضی که ذاتاً و بدون واسطه بر شیء حمل می‌شود و اخص از معروض است؛ مثل: الحیوان ناطقٌ.
۴. عَرَضی که به واسطه شیء خارج، ولی مساوی معروض بر معروض حمل می‌شود؛ مثل تعجب برای ناطق به واسطه ادراک امور غریبه.
۵. عَرَضی که به واسطه جزء مساوی شیء بر شیء حمل می‌شود؛ مثل ادراک امور غریبه برای انسان به واسطه ناطق‌ بودن انسان.
۶. عَرَضی که به واسطه جزء اعم شیء بر شیء حمل می‌شود؛ مثل تحیّز برای انسان به واسطه جسم‌ بودن انسان.
۷. عَرَضی که به واسطه شیء خارج، ولی اعم از معروض بر معروض حمل می‌شود؛ مثل متحرک‌بودن برای ابیض به واسطه جسم‌بودنِ ابیض.
۸. عَرَضی که به واسطه شیء خارج، ولی اخص از معروض بر معروض حمل می‌شود؛ مثل ضاحکیت برای حیوان به واسطه انسانیت.
۹. عَرَضی که به واسطه شیء خارجِ مباینِ معروض بر معروض حمل می‌شود؛ مثل حرارت برای آب به واسطه وجود آتش.
نزد متاخران، آنچه بدون واسطه یا به واسطه جزء مساوی معروض یا جزء اعم معروض و یا خارج مساوی معروض بر معروض حمل می‌شود؛ یعنی شش قسم اوّل، عَرَض ذاتی محسوب می‌شود و سایر اقسام، عَرَض غریب‌اند، ولی متقدمان، آنچه را به واسطه جزء اعم حمل می‌شود؛ یعنی قسم ششم، از مصادیق عَرَض غریب دانسته‌اند.
[۲] تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۱۸.



باید توجه داشت که در غالب علوم برهانی، عرض ذاتی، گاهی محمول برای خود موضوع علم و گاهی محمول برای یکی از انواع موضوع آن علم و گاهی محمول برای یکی دیگر از اعراض ذاتی موضوع علم و گاهی محمول برای یکی از انواع سایر اعراض ذاتی واقع می‌شود، اما این امر سبب نمی‌شود که نتیجه بگیریم در هر علمی از عوارض غریب موضوع آن علم بحث می‌شود، زیرا چنان‌که ملاصدرا می‌گوید، اعراضِ اخص از موضوع علم بر دو گونه‌اند:
الف) اعراض اخصّی که موضوع به منزله جنس یا نوع آنهاست که باید ابتدا تحصّل نوعی یا تخصّص صنفی حاصل کند و بعد از تحصل و تخصص، صلاحیت معروضیت و اتصاف به عارض را پیدا کند. اینها اعراض غریب‌اند که در هیچ علمی از آنها گفتگو نمی‌شود.
ب) قسمی که با وجود اخص‌ بودن، محتاج تخصص قبلی موضوع نیستند و عروض آنها باعث اولین تخصص موضوع می‌شود. این‌گونه اعراض، عَرَض ذاتی موضوع‌اند؛ بنابراین با اینکه مثلاً موضوع فلسفه، وجود بما هو وجود است، بحث از وجوب و امکان، هیولی و صورت، و جوهر و عَرَض؛ که هر یک مختص به قسم خاصی از وجود است، بحث از اعراض ذاتی وجود خواهند بود.
[۳] تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۱۸۴-۱۸۵.



بر این اساس اگر موضوعات مسائل علم را لحاظ کنیم، می‌توان گفت: ذاتی در باب علوم؛ که همان عرض ذاتی موضوع است، عبارت از محمولی است که در تعریف آن، یکی از امور ذیل بیاید:
۱. خود موضوع مسئله، مثل متعجّب در قضیه «الانسانُ متعجّبٌ» که در تعریف متعجّب، موضوع یعنی انسان ذکر می‌شود.
۲. جنس موضوع مسئله، مثل متساویان در قضیه «هذان العددان متساویان» که در تعریف متساویان، جنس موضوع یعنی عدد ذکر می‌شود.
۳. معروض موضوع مسئله، مثل عاکسٌ للاشعّة در قضیه «الابیضُ عاکسٌ للاشعّة» که در تعریف عاکسٌ للاشعّة، جسم ذکر می‌شود که معروض بیاض است (بیاض، عارض بر آن می‌شود).
۴. معروض جنس موضوع مسئله، مثل ناقص (عددی که حاصل جمع خارج قسمت‌های آن از خود آن عدد بیشتر باشد؛ مثل عدد ۱۲ که حاصل جمعِ نصف و ثلث و ربع و سُدس آن برابر عدد ۱۵ می‌شود که از عدد ۱۲ بیشتر است) در قضیه «زوجُ الزوجِ ناقصٌ» که در تعریف ناقص، عدد اخذ می‌شود که معروض زوج است و زوج، جنس برای موضوع است.
[۵] مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۳۶-۳۳۷.



ابن‌سینا در منطق اشارات از ذاتی مورد بحث (ذاتی مورد استعمال در علوم) به ذاتی باب برهان تعبیر آورده است که البته خلاف اصطلاح رایج است و ذاتی باب برهان (در اصطلاح رایج) از این قسم ذاتی عام‌تر است، زیرا علاوه بر این موارد، ذاتی باب ایساغوجی (کلیات خمس) را هم شامل می‌شود.
[۶] ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۱۲۵-۱۳۴.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
مظفر، محمدرضا، المنطق.    
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
• تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق.
حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.    


۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۳۸۱-۳۸۲.    
۲. تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۱۸.
۳. تفتازانی، عبدالله بن شهاب‌الدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۱۸۴-۱۸۵.
۴. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۲۰۹.    
۵. مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۳۶-۳۳۷.
۶. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۱۲۵-۱۳۴.
۷. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۳۷۶-۳۷۷.    
۸. مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۱۶۴-۱۶۶.    



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «ذاتی علوم»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۱۴.    




جعبه ابزار