خوردن و آشامیدن در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
قرآن مجید آیات زیادی در ارتباط با میل
خوردن و
آشامیدن وجود دارد و از اینجا که این سنخ آیات معمولا در مقام گوشزد کردن
نعمتهای الهی به
انسان هستند بر فطری بودن لذت و لذیذ بودن نعمتهایی که مورد توجه و یادآوری قرار گرفتهاند نیز اشعار دارند.
آیات قرآن با تعابیر و بیانات مختلف، این میل را مورد توجه قرار دادهاند که به بعضی از آنها اشاره میکنیم :
یک دسته ازاین آیات،نعمت
های خدا رادرمورد
رزق و
روزی انسان و
خوردن و
آشامیدن او مورد توجه و یاد آوری قرار داده است بنابراین، محتوای آنها با مذموم بودن وممنوع بودن استفاده ازاین نعمتها سازگار نیست واز همین رو،هیچ نکوهشی از
خوردن و آشامیدن درآنها به چشم نمی
خورد مثلا:
خداوند دریکی از این آیات میفرماید: «اولم یروا انا نسوق الماء الی الارض الجرز فنخرج به زرعا تاکل منه انعامهم وانفسهم افلا یبصرون» (وآیة لهم الارض المیتة احییناها واخرجنا منها حبا فمنه یاکلون) (وانزل من السماء ماء فاخرج به من الثمرات رزقا لکم) و نیز آیه ۳۲
سوره ابراهیم با همین تعبیر آمده است.
«مگر ندیدهاند که ما
آب باران را به سوی زمین
های خشک و بی آب و علف روان میسازیم تا به وسیله آن کشتها را برویانیم (و مزارع را سر سبز کنیم) که از (حاصل) آن چارپایان وخودشان بخورند آیا اینها را نمینگرند؟»
در جای دیگر میگوید : «وهو الذی سخر البحر لتاکلوا منه لحما طریا»
«اوهمان کسی است که
دریا را برایتان رام کرد تا از درون آن
گوشت تازه برای
خوردن خود فراهم آورید.»
در آیه دیگری میگوید: «الله الذی جعل لکم الانعام لترکبوا منها ومنها تاکلون» (مشابه این آیه، آیه۷۲
سوره یس است که میگوید : (وذللناها لهم فمنها رکوبهم ومنها یاکلون)
«
خدا همان کسی است که چارپایان را برایتان آفرید تا بر پشتشان سوار شوید و از گوشتشان بخورید.»
درتعدادی از آیات با تعبیر «ورزقناهم من الطیبات»
و «از غذاهای پاک و پاکیزه روزیشان دادیم.» به این لذت و میل اشاره دارد.
در دسته دیگری از آیات، صریحا به استفاده انسان از
خوردنیها و آشامیدنیها فرمان میدهد؛ ولی از آنجا که این گونه فرمانها در مواردی صادر شده که گمان منع استفاده از این نعمتها و
حرمت خوردن آنها وجود داشته، آنها هیچ گونه دلالتی بر مطلوبیت وجوبی یا استحبابی
خوردن یا آشامیدن ندارند و علمای ما در اصول گفتهاند: امر در مقام توهم حظر، دلالت بر چیز ی جز رخصت و جواز نمیتواند داشته باشد.
در اینجا بعضی از آیات را به عنوان نمونه میآوریم مثل : «وهو الذی انشا جنات معروشات وغیر معروشات والنخل والزرع مختلفا اکله والزیتون والرمان متشابها وغیر متشابه کلوا من ثمره اذا اثمر وآتوا حقه یوم حصاده ولا تسرفوا انه لا یحب المسرفین ومن الانعام حمولة وفرشا کلوا مما رزقکم الله ولا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین»
(اوهمان کسی است که باغها یی از درختان داربستی و غیرداربستی ودرختان
خرما و کشت و زرعهایی از دانهها و حبوبات و
خوردنی
های گوناگون و
زیتون و
انار ومیوه
های همگون و ناهمگون فراهم آورد. از میوه
های آن وقتی رسید بخورید و روز درو، حق خدایی آن را «به
فقرا» عطا کنید و «مواظب باشید که»
اسراف نکنید که خدا اسرافکاران را دوست نمیدارد و نیز از چارپایان باربر و سواری آفرید بخورید از آنچه که خدا روزیتان کرده واز
شیطان پیروی مکنید که دشمن آشکار شماست).
در دو مورد از آیات «کلوا واشربوا»
آمده با این تفاوت که در یک مورد پس از قید «من رزق الله» میگوید
فساد مکنید و در مورد دیگر میگوید اسراف نکنید.
در چند مورد «کلوا من طیبات ما رزقناکم»
آمده و د ریک مورد «کلوا من الطیبات واعملوا صالحا»
ونیز تعابیر دیگری در
قرآن در این زمینه داریم مثل «فکلوا مما غنمتم حلالا طیبا»
و یا «فکلوا مما رزقکم الله حلالا طیبا»
یا «کلوا مما فی الارض حلالا طیبا»
یا «کلوا من رزق ربکم»
و یا «کلوا وارعوا انعامکم»
جالب این است که به دنبال این آیات پس از امر به
خوردن و آشامیدن توصیهای را همراه میکند که بخوردید و
فساد نکنید، یا
اسراف نکنید و یا طغیان نکنید و یا از
شیطان پیرو ی نکنید و یا اینکه توصیه میکند که شکر خدا را به جای آرید و یا تقوای او را پیشه کنید و....
قرآن کریم به تجویز و دادن رخصت استفاده از
خوردنیها و نوشیدنیها اکتفا نکرده است بلکه ضمن این رخصت، به نکوهش کسانی پرداخته که استفاده از یک دسته از
خوردنیها یا نوشیدنیها را بیجا و بدون هیچ علت و سببی برخود تحریم کرده بودند ودر یکی از آیات مربوط به این مطلب میگوید : «قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا خالصة یوم القیامة»
(بگو چه کسی استفاده از اشیاء زینتی را که خدا برای بندگانش آفریده و استفاده از
رزق و روزی پاک و پاکیزه را منع و
حرام کرده است بگو «اینها در
دنیا برا ی استفاده
مومنین است» و در
قیامت به طور خالص از آن مومنین خواهد بود.)
و در آیه دیگری نیز در این زمینه میگوید : «قد خسر الذین قتلوا اولادهم سفها بغیر علم وحرموا ما رزقهم الله افتراء علی الله قد ضلوا وما کانوا مهتدین »
. (زیان کردند آن کسانی که فرزندانشان را از روی
سفاهت و
جهالت کشتند و آن کسانی که روزی خدا را بر خویش
حرام کردند و این حکم
حرمت را به
دروغ بر
خدا افترا بستند آنان گمراه شدند و
هدایت نیافتند.)
خدا هیچگاه از
خوردن این نعمتها که برای
انسان آفریده منعی نکرده بود ولی آنان به خدا افترا بستند که
خوردن آنها را حرام کرده است.
دسته دیگری از آیات دلالت دارند براین که در
جهان آخرت هم برای مومنین و اهل سعادت، این نعمت برقرار است و حکایت میکند از این که میل به
خوردن و
آشامیدن و التذاذ از آنها منحصر به زندگی انسان در دنیا نیست بلکه در جهان پس از مرگ هم وجود دارد و آیات در این زمینه فراوان است که در اینجا به چند نمونه اشاره میکنیم مثل آیه: «مثل الجنة التی وعد المتقون تجری من تحتها الانهار اکلها دائم وظلها...»
(بهشتی که به
تقوا پیشگان وعده داده شده آن است که از زیر درختانش نهرها جاری و
خوردنیها و سایه آن ابدی است....)
و آیه: «متکئین فیها یدعون فیها بفاکهة کثیرة وشراب»
(درآن «در جایگاه خود» تکیه کنند و میوه
های زیاد و نوشابه بخواهند.)
مثل: «یطاف علیهم بصحاف من ذهب واکواب وفیها ما تشتهیه الانفس وتلذ الاعین»
(با کاسه
های زرین و کوزهها ی بلورین، ایشان طواف کنند و در آن
بهشت است آنچه که دلها بخواهد و دیده از آن لذت برد.)
«مثل الجنة التی وعد المتقون فیها انهار من ماء غیر آسن وانهار من لبن لم یتغیر طعمه وانهار من خمر لذة للشاربین وانهار من عسل مصفی ولهم فیها من کل الثمرات»
(بهشتی که به تقوا پیشگان وعده داده شده در آن نهرهایی از آب گوارا ونهرهایی از
شیر که طعم آن برنگردد ونهرهایی از
شراب برای لذت بردن کسانی که بنوشند و نهرهایی از
عسل تصفیه شده جاری است و برا ی آنان از همه میوهها درآن موجود است.)
آنچه تاکنون مطرح کردیم آیاتی بود مربوط به
خوردن و آشامیدن اهل بهشت ولی باید توجه داشت که به همین شکل آیاتی در
قرآن داریم مربوط به
خوردن و آشامیدن
دوزخیان [[]] و یا خوردنیها و آشامیدنی
های آنان. مثل: «ثم انکم ایها الضالون المکذبون لآکلون من شجر من زقوم فمالئون منها البطون فشاربون علیه من الحمیم فشاربون شرب الهیم هذا نزلهم یوم الدین »
(پس شما ای گمراهان
دروغگو از «میوه تلخ وناگوار»
زقوم میخورید پس شکمها را از آن پر میکنید و روی آن آب داغ
جهنم چون
شتران تشنه مینوشید و این است آب و غذایشان در
روز جزا)
و آیات دیگری نیز در این زمینه داریم که هر کس مایل باشد میتواند با مروری بر
قرآن مجید آنها را بیابد. از مجموع آیات فوق استفاده میشود که این میل یک امر فطری است که حتی در
عالم آخرت هم از انسان سلب نمیشود بلکه همین میل سبب میشود که اهل بهشت از نعم بهشتی متنعم و بهره مند شوند و
اهل دوزخ نیز به وسیله خوردنیها و آشامیدنیهای نامطلوب جهنم مورد
آزار و
شکنجه قرار گیرند.
اکنون سوال این است که مطلوبیت و نامطلوبیت وارزش مثبت و منفی اخلاقی در ارتباط با این میل از کجا پیدا میشود؟ در پاسخ به پرسش فوق باید گفت:
خوردن و آشامیدن مقداری از غذای
حلال و
پاک برای سلامتی و توانمند شدن برای بندگی کردن مفید است و ارزش اخلاقی مثبت دارد ولی
خوردن و آشامیدنی که یا از جهت مقدار و یا از جهت کیفیت برای
جسم و
روح انسان مضر باشد از نظر اخلاقی مذموم است.
در بررسی این موضوع میتوان به آیات مربوط به روزه و آیات مربوط به حرمت بعضی از
خوردنیها و آشامیدنیها مراجعه کرد. مثل آیه : «یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون »
(ای کسانی که ایمان آوردهاید برشما، مانند گذشتگان قبل از شما،
روزه واجب گردیده است باشد که تقوا پیشه کنید) که به روزه واجب مربوط میشود.
ومثل آیات مربوط به روزه
های کفاره: «فمن لم یجد فصیام ثلاثة ایام فی الحج وسبعة اذا رجعتم تلک عشرة کاملة»
(پس هر کس که
قربانی نیافت بر او است که سه روز در
حج روزه بگیرد وهفت روز به هنگامی که به منزل بازگشتید که آنها مجموعا ده روز کامل خواهد شد.)
و آیات دیگری (مثل ایه (۱۹۲) از
سوره نساء ؛ آیات ۸۹ و ۸۵ از
سوره مائده)
نیز درباره روزهایی که به عنوان کفاره واجب است داریم و در اینجا نیازی به ذکر آنها نیست.
اینکه در
قرآن در زمینه برخی از خطاها روزه گرفتن را به عنوان کفاره مطرح میکند به تناسب حکم و موضوع میتوان دریافت در چنین مواردی روزه گرفتن، نورانیتی برای انسان با خود به همراه میآورد که آلودگی قبلی را که در اثر گناه در نفس انسانی حاصل شده است به وسیله آن از بین میرود و نفس انسان با
روزه تطهیر میشود و از اینجاست که به این روزهها نام «کفاره» یعنی جبران کننده، اطلاق میشود.
بعضی آیات مطلق روزه اعم از واجب و مستحب را شامل میشود مثل آیه : «فمن تطوع خیرا فهو خیر له و ان تصوموا خیر لکم ان کنتم تعلمون»
(پس کسی که به اختیار خود نیز کار نیک کند برای او بهتر است و این که روزه بگیرد برایتان بهتر است اگر میدانستید.)
و آیه : «... والصائمین والصائمات... اعد الله لهم مغفرة واجرا عظیما»
.
بنابراین، از آیات فوق و هر آیهای که دلالت بر رجحان
صوم داشته باشد میتوان دریافت که از دید
قرآن، در مواردی
نخوردن و نیاشامیدن، تا حدودی مطلوب و از ارزش والا و مثبت اخلاقی برخوردار خواهد بود و جمله «لعلکم تتقون» که در این گونه آیات آمده به
حکمت آن اشاره دارد و با قاعده کلی که گفتیم تطبیق میکند.
بعضی از آیات،
انسان را از
خوردن بعضی چیزها که طبعا، نوعی تزاحم با بعضی از کمالات انسان دارد، منع کرده میفرماید : «انما حرم علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما اهل به لغیر الله فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه ان الله غفور رحیم »
(برای شما
خوردن گوشت حیوان مرده و خون و گوشت
خوک و آنچه به نام غیر خدا
ذبح شده ممنوع شد پس هر کس ناگزیر شد از
خوردن آن «یعنی، راه دیگری برای سد رمق نداشت» و از حد ضرورت تجاوز نکرد گناهی براونیست که خداوند
بخشنده و
رحیم است.)
قرآن در یک مورد عنوانی کلی در ارتباط با خوردنیها و نوشیدنیها ارائه میدهد که میتوان ملاک و ریشه
حرمت و
حلیت را از آن جستجو کرد آنجا که میگوید: «ویحل لهم الطیبات ویحرم علیهم الخبائث»
(وبرایشان چیزهای پاک و پاکیزه را
حلال، و چیزهای ناپاک و پلید را حرام گردانید).
و درآیه دیگر آمده است: «یا ایها الذین آمنوا انما الخمر والمیسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه»
در این آیه نیز
حکم به
پلیدی و زشتی و چیزهایی مثل شراب و قمار و غیره نموده که پلیدی هریک به تناسب موضوع خاص خود منشا رفتار خاصی ازانسان درارتباط با آن خواهد شد. و در مورد شراب پلید بودن و ناپاک بودن آن به این معناست که نوشیدن آن عملی زشت و شیطانی و موجب زوال
عقل است و مفاسد دیگری را به دنبال میآورد.
از جمله چیزهایی که ضرر معنوی دارد
خوردن گوشت حیوانی است که به نام خدا
ذبح نشده باشد و بعضی از
آیات،
مومنین را از
خوردن آن منع کرده، میگوید: «ولا تاکلوا مما لم یذکر اسم الله علیه وانه لفسق»
(از
خوردن گوشت حیوانی که به نام خدا ذبح نشده خودداری کنید که آن
فسق خواهد بود).
ذبح حیوانات و گرفتن جان آنها به منظور استفاده از گوشتشان، نوعی تصرف در مخلوقاتی است که خدا به آن
حیات و زندگی داده و ملک خدا هستند و حال که شما حیا ت را از آن میگیرید باید این تصرف و این عمل به اذن خدا و به نام او انجام شود، اگر انسان آن قدر از خدا و
قیامت غافل و نسبت به معنویات بی توجه باشد، که حتی موقع کشتن و جان گرفتن از حیوانات، توجهی به خدای جان آفرین نکند، چنین کسی حق ندارد از آن ذبیحه تناول کند و اصولا، ذبیحه او پاک و پاکیزه و حلال نیست. بنابراین منع از
خوردن بعضی از ماکولات و حرمت آن، در حقیقت به لحاظ رعایت آن جنبه معنوی خواهد بود.
سرانجام دسته دیگری از آیات دلالت دارند بر اینکه از
خوردنیها ونوشیدنیها نباید به شکلی استفاده شود که زیان اجتماعی و مفاسدی برای جامعه را به دنبال بیاورد و حقوق دیگران پایمال گردد. مثل آیاتی که دلالت بر حرمت گرفتن ربا و
خوردن اموال مردم و بویژه
خوردن مال یتیم دارند که به بعضی از آنها اشاره میکنیم.
مثل آیه: «ولا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل وتدلوا بها الی الحکام لتاکلوا فریقا من اموال الناس بالاثم وانتم تعلمون»
(واموال خویش درمیان خود به ناحق مخورید و «کار را به محاکم» و حکام ناشایست مکشانید که بخشی ازاموال مردم را به ناروا بخورید در حالی که شما از آن آگاه باشید).
و مثل آیه : «یا ایها الذین آمنوا لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجارة عن تراض»
(ای آنان که
ایمان آوردهاید در میان خود اموالتان را به ناحق مخورید مگر آن که به وسیله
داد و ستد و با تراضی طرفین باشد.)
و مثل آیه: «یا ایها الذین آمنوا لا تاکلوا الربا اضعافا مضاعفة واتقوا الله لعلکم تفلحون»
(ای کسانی که ایمان آوردهاید
ربا مخورید در حالی که چند برابر اصل سرمایه است و از خدا بترسید باشد که
رستگار شوید.)
و مثل آیه : «ان الذین یاکلون اموال الیتامی ظلما انما یاکلون فی بطونهم نارا وسیصلون سعیرا »
(آن کسانی که به
ظلم و
ستم، اموال یتیمان خورند در حقیقت در شکم خود
آتش فرو خورند و به زودی در آتش در آیند).
البته در اینگونه آیات، منظور از «اکل» هر نوع تصرف اعم از
خوردن، نوشیدن، پوشیدن، بخشیدن و... میباشد ولی مسلما شامل
خوردن حقیقی نیز میشود که در این مقال، مورد بحث و بررسی ما قرار دارد.
با توجه به آیات گذشته، میتوان دریافت که لذت بری از
خوردنیها و نوشیدنیها، خود به خود، از نظر اخلاقی نه ارزش مثبت دارد و نه ارزش منفی. ارزش منفی این عمل، در گرو یک جهت بیرونی وعارضی خواهد بود که از کمیت یا کیفیت و یا انگیزه و نیت خاص متعلق به این عمل ودیگر تزاحماتی که با کمالات و مصالح انسانی پیدا میکندـ و در نتیجه، زیان جسمی یا روحی عقلی و فکری برا ی انسان یا فسادی برای جوامع انسانی و یا ضرری معنوی و اخروی را به دنبال دارد ـ انتزاع خواهد شد. چنانکه ارزش مثبت آن نیز در گرو این است که
نیت انسان در انجام این کار، خیر باشد.
از آیات کریمه
قرآن و
روایات میتوان استشعار کرد که در این زمینه، دو چیز میتواند به عمل
خوردن و نوشیدن انسان، ارزش و مطلوبیت دهد :
یکی از این دو عبارت است ازکسب قدرت و توانایی بر عبادت وعمل صالح که در آیهای خطاب به پیامبران میفرماید : «یا ایها الرسل کلوا من الطیبات واعملوا صالحا انی بما تعملون علیم »
(ای
رسولان و فرستادگان خدا از غذاهای پاکیزه بخورید و اعمال شایسته انجام دهید که من به آنچه میکنید آگاهم.)
مفارنت میان جمله «کلوا من الطیبات» با جمله «واعملوا صالحا» میتواند اشاره داشته باشد به این جهت که با
خوردن این غذاهای مفید و پاکیزه است که شما
قدرت و توان بر انجام کارهای خوب و اعمال شایسته پیدا میکنید. بنابراین، اگر انگیزه شما در این عمل و در استفاده از نعمتها و
خوردنیها، کسب قدرت و توان بر انجام کارهای شایسته باشد مسلما عمل شما با چنین انگیزهای دارای ارزش مثبت خواهد بود و البته همانطور که گفتیم این یک اشاره و استشعار است و ما نمیخواهیم به عنوان استدلال بر آن تکیه کنیم.
دوم، که خیلی روشنتر درآیات
قرآن بر آن تاکید شده عبارت است از
شکرگویی و سپاسگذاری. از اینجاست که میبینیم گاهی به دنبال سفارش به
خوردن از طیبات میفرماید: «واشکروا لله» (یا ایها الذین آمنوا کلوا من طیبات ما رزقناکم واشکروا لله)
و یا میفرماید : «لعلکم تشکرون» (و ایدکم بنصره و رزقکم من الطیبات لعلکم تشکرون)
از این آیات به خوبی به دست میآید که هدف خداوند از
آفرینش اینگونه نعمتها که انسان از آنها تغذیه میکند علاوه بر تامین نیاز مادی و
تغذیه انسان و موجودات نیازمند، این است که مردم ولی
نعمت خود، خدا را شکر و سپاس گویند که
شکر و
سپاس، خود یکی از
اقسام عبادت و وسیلهای برای تکامل انسان خواهد بود.
خوردنیهای حلال (قرآن) ؛
خوردنیهای حرام (قرآن)
سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «خوردن و آشامیدن در قرآن»، تاریخ بازبینی۹۴/۱۱/۲۴.