گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
اخلاقیة، سياسية، تاریخیة
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه هاى آن حضرت است
بَعْدَ التَّحْكيمِ
بعد از جریان حَکَمیت
۱ . ضرورة الحمد
«اَلْحَمْدُ لِلّهِ »۱خداى را سپاس
«وَ اِنْ اَتَی الدَّهْرُ بِالْخَطْبِ الْفادِحِ،»۲اگرچه روزگار امرى عظیم و شکننده،
«وَ الْحَدَثِ الْجَلیلِ.»۳و حادثه اى بزرگ پیش آورده.
«وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلَّا اللّهُ»۴و شهادت مى دهم که معبودى جز اللّه نیست
«وَحْدَهُ لَا شَریکَ لَهُ، »۵که یگانه است و بى شریک،
«لَيْسَ مَعَهُ اِلهٌ غَیْرُهُ.»۶و خداى دیگرى با او نیست.
«وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ (صَلَّىاللّهُعَلَيهِوَآلِهِ).»۷و محمّـد بنـده و رسـول اوسـت، (درود خدا بر او و آلش بـاد.)
۲. أسباب هزيمة الكوفيين
«اَمّا بَعْدُ،»۸اما بعد،
«فَاِنَّ مَعْصیَةَ النّاصِحِ الشَّفیقِ الْعالِمِ الْمُجَرِّبِ،»۹سرپیچى از ناصح مهربانى که آگاه و تجربه دیده است،
«تُورِثُ الْحَسْرَةَ،»۱۰موجب سرگردانى
«وَ تُعْقِبُ النَّدامَةَ. »۱۱و علّت پشیمانى است.
«وَ قَدْ کُنْتُ اَمَرْتُکُمْ فى هذِهِ الْحُکُومَةِ اَمْری»۱۲من در اين حكميت، رأى و نظر خود را با شما در ميان نهادم
«وَ نَخَلْتُ لَكُمْ مَخْزُونَ رَأْیی»۱۳و خلاصه آنچه را كه در خزانه رأى داشتم، برايتان آشكار كردم
«لَوْ کانَ یُطاعُ لِقَصیر اَمْرٌ!»۱۴«اما اگر دستور قصیر اطاعت شود!»
«فَاَبَیْتُمْ عَلَىَّ اِباءَ الْمُخالِفینَ الْجُفاةِ»۱۵ولى از دستورم سرپیچى کردید، سرپیچى مخالفان جفاکار
«وَ الْمُنابِذینَ الْعُصاةِ»۱۶و پیمان شکنان نافرمان
«حَتَّى ارْتابَ النّاصِحُ بِنُصْحِهِ»۱۷تا جایى که خیرخواه در خیرخواهیاش به تردید افتاد
«وَ ضَنَّ الزَّنْدُ بِقَدْحِهِ.»۱۸و آتش زنه از آتش دادن امتناع کرد.
«فَکُنْتُ اَنَا وَ اِيّاكُمْ»۱۹داستان من و شما چنـان اسـت که
«كَما قالَ اَخُو هَوازِنَ:»۲۰بـرادر هـوازنى گفته:
«اَمَرْتُکُمُ اَمْری بِمُنْعَرَجِ اللِّوى ••• فَلَمْ تَسْتَبینُوا النُّصْحَ اِلّا ضُحَی الْغَدِ»۲۱«من در مُنَعَرج اللِّوى دستورم را به شما گفتم و شما امر مرا نفهمیدید، مگر ظهر فردا که کار از کار گذشته بود.»