گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
سياسي ، عقائدي
وَ مِنْ كَلام لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از سخنان آن حضرت است
لِلْخَوارِجِ اَيْضاً
باز هم به خـوارج
۱. الكشف عن انحراف الخوارجً
«فَاِنْ اَبَیْتُمْ اِلَّا اَنْ تَزْعُمُوا اَنّى اَخْطَأْتُ وَ ضَلَلْتُ،»۱اگر به گمان خود جز این را قبول نکنید که من اشتباه کردم و گمراه شدم،
«فَلِمَ تُضَلِّلُونَ عامَّةَ اُمَّةِ مُحَمَّد (صَلَّیاللّهُعَلَیْهِوَآلِهِ) بِضَلالی»۲چرا همه امّت محمّد (صلّىاللّهعلیهوآله) را به گمراهى من گمراه مى دانید
«وَ تَأْخُذُونَهُمْ بِخَطَأی»۳و آنان را به خطاى من مؤاخذه مى کنید
«وَ تُکَفِّرُونَهُمْ بِذُنُوبی؟! »۴و به گناه من تکفیر مى نمایید؟!
«سُیُوفُکُمْ عَلى عَواتِقِکُمْ تَضَعُونَها مَواضِعَ الْبُرْءِ وَ السُّقْمِ»۵شمشیرهایتان بر دوشتان قرار دارد، بر سالم و ناسالم فرود مى آورید
«وَ تَخْلِطُونَ مَنْ اَذْنَبَ بِمَنْ لَمْ یُذْنِبْ،»۶و گناهکار و بى گناه را با هم مخلوط مى کنید،
«وَ قَدْ عَلِمْتُمْ اَنَّ رَسُولَ اللّهُ (صَلَّىاللّهُعَلَيْهِوَآلِهِ) رَجَمَ الزّانِیَ الْمُحْصِنَ»۷و حال اینکه مى دانید پیامبر (صلّىاللّهعلیهوآله) زناکار همسردار را سنگسار مى کرد
«ثُمَّ صَلّی عَلَيْهِ ثُمَّ وَرَّثَهُ اَهْلَهُ»۸سپس بر جنازه اش نماز مى خواند و ارثش را به اهلش مى سپرد
«وَ قَتَلَ الْقاتِلَ وَ وَرَّثَ میراثَهُ اَهْلَهُ،»۹قاتل را مى کشت و ارثش را به زن و فرزندش مى داد،
«وَ قَطَعَ السّارِقَ،»۱۰دست سارق را قطع مى کرد،
«وَ جَلَدَ الزّانِیَ غَیْرَ الْمُحْصِنِ»۱۱و زناکار بى همسر را تازیانه مى زد
«ثُمَّ قَسَمَ عَلَيْهِما مِنَ الْفَیْءِ»۱۲آن گاه قسمت هر دو را از غنیمت مى پرداخت
«وَ نَکَحَا الْمُسْلِماتِ،»۱۳و
حق داشتند زنان مسلمان را به همسرى بگیرند،
«فَاَخَذَهُمْ رَسُولُ اللّهُ (صَلَّىاللّهُعَلَيْهِوَآلِهِ) بِذُنُوبِهِمْ»۱۴پیامبر (صلّىاللّهعلیهوآله) گناهکاران را به خاطر گناهشان مؤاخذه مى کرد
«وَ اَقامَ حَقَّ اللّهِ فيهِمْ،»۱۵و
حق خدا را نسبت به آنان اجرا مى نمود،
«وَ لَمْ یَمْنَعْهُمْ سَهْمَهُمْ مِنَ الْإِسْلامِ»۱۶ولى سهم اسلامىآنان را از آنان منع نمى کرد
«وَ لَمْ یُخْرِجْ اَسْماءَهُمْ مِنْ بَیْنِ اَهْلِهِ.»۱۷و نامشان را از دفتر مسلمانان حذف نمى نمود.
«ثُمَّ اَنْتُمْ شِرارُ النّاسِ»۱۸اما شما بدترین مردم هستید
«وَ مَنْ رَمی بِهِ الشَّیْطانُ مَرامِیَهُ»۱۹و شیطان شما را به موارد کفر و طغیان انداخته
«وَ ضَرَبَ بِهِ تیهَهُ.»۲۰و به سرگردانى دچار کرده.
۲. اجتناب الافراط و التفريط بالنسبة إلى الامام على(عليه السلام)
«وَ سَیَهْلِکُ فِىَّ صِنْفانِ:»۲۱به زودى دو دسته در باره من به هلاکت مى افتند:
«مُحِبٌّ مُفْرِطٌ یَذْهَبُ بِهِ الْحُبُّ اِلى غَیْرِ الْحَقِّ،»۲۲یکى محبّى که در محبت افراط کند و افراطش او را به راه ناحق برد،
«وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ یَذْهَبُ بِهِ الْبُغْضُ اِلى غَیْرِ الْحَقِّ،»۲۳و دیگرى دشمنى که تجاوز از حد کند و دشمنى بى حدّش او را به غیر راه
حق برد.
«وَ خَیْرُ النّاسِ فِىَّ حالاً النَّمَطُ الْأَوْسَطُ، فَالْزَمُوهُ»۲۴بهترین مردم در باره من مردم معتدل هستند، پس ملازم راه وسط باشید
«وَ الْزَمُوا السَّوادَ الْأَعْظَمَ»۲۵و با اکثریت همراه شوید،
«فَاِنَّ یَدَ اللّهِ عَلَى الْجَماعَةِ،»۲۶که دست خدا بر سر جماعت است
«وَ اِيّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ»۲۷، و از تفرقه و جدایى بپرهیزید،
«فَاِنَّ الشّاذَّ مِنَ النّاسِ لِلشَّیْطانِ،»۲۸که یکسو شده از مردم بهره شیطان است،
«كَما اَنَّ الشّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ»۲۹چنان که گوسپند دورمانده از گله نصیب گرگ است.
«اَلا مَنْ دَعا اِلى هذَا الشِّعارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ کانَ تَحْتَ عِمامَتی هذِهِ.»۳۰آگاه باشید کسى که به این شعار (تفرقه) دعوت کند او را بکشید گر چه زیر عمامه من باشد.
۳. أسباب قبول بالتّحكيم
«وَ اِنَّما حُکِّمَ الْحَکَمانِ»۳۱به آن دو نفر حَکَمیت داده شد
«لِیُحْیِیا ما اَحْیَا الْقُرْآنُ،»۳۲که آنچه را قرآن زنده کرده زنده کنند،
«وَ یُمیتا ما اَماتَ الْقُرْآنُ.»۳۳و آنچه را قرآن میرانده بمیرانند.
«وَ اِحْیاؤُهُ الْإِجْتِماعُ عَلَيْهِ»۳۴احیاء قرآن در یکدلى همگان در عمل به آن است،
«وَ اِماتَتُهُ الْإِفْتِراقُ عَنْهُ.»۳۵و میراندن قرآن جدایى از اوست.
«فَاِنْ جَرَّنَا الْقُرْآنُ اِلَيْهِمُ اتَّبَعْناهُمْ»۳۶بنابراین اگر قرآن ما را به سوى آنان بکشاند از آنان پیروى مى کنیم
«وَ اِنْ جَرَّهُمْ اِلَيْنَا اتَّبَعُونا.»۳۷و اگر آنان را به سوى ما بکشد باید از ما پیروى کنند.
«فَلَمْ آتِ ـ لَا اَبا لَكُمْ ـ بُجْراً»۳۸پس اى بى ریشه ها شرّى براى شما نیاورده ام
«وَ لَا خَتَلْتُکُمْ عَنْ اَمْرِکُمْ»۳۹و در کارتان فریبتان نداده ام
«وَ لَا لَبَسْتُهُ عَلَيْكُمْ،»۴۰و شما را به اشتباه نینداخته ام،
«اِنَّمَا اجْتَمَعَ رَأْیُ مَلاَِکُمْ عَلَى اخْتِیارِ رَجُلَیْنِ»۴۱رأى خودتان به انتخاب دو نفر قرار گرفت،
«اَخَذْنا عَلَيْهِما اَنْ لَا یَتَعَدَّیَا الْقُرْآنَ»۴۲ما هم از آنان پیمان گرفتیم که از حدود قرآن تجاوز نکنند
«فَتاها عَنْهُ»۴۳ولى هر دو گمراه شدند
«وَ تَرَکَا الْحَقَّ وَ هُمَا یُبْصِرانِهِ،»۴۴و
حق را ترک کردند در حالى که به
حق بصیرت داشتند،
«وَ كانَ الْجَوْرُ هَواهُما فَمَضَیا عَلَيْهِ»۴۵مقتضاى طبعشان جور و ستم بود و به آن راه رفتند
«وَقَدْ سَبَقَ اسْتِثْناؤُنا عَلَيْهِما ـ فِى الْحُکُومةِ بِالْعَدْلِ وَ الصَّمْدِ لِلْحَقِّ ـ سُوءَ رَأْیِهِما، وَ جَوْرَ حُکْمِهِما.»۴۶در صورتى که قبل از آنکه رأى به باطل بدهند و حکم ظالمانه نمایند با آنان شرط کردیم که به عدالت حکم کنند و
حق را منظور دارند.