• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خطبه ۱۰۰ نهج البلاغه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.



عقائدية ، سياسية


وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ اُخْرى
از خطبه های‌ آن حضرت است

يَشْتَمِلُ عَلى ذِكْرِ الْمَلاحِمِ
مشتمل بر خبر از حوادث ناگوار

۱. شكر و موعظة

«الْحَمْدُ لِلّهِ الاَْوَّلِ قَبْلَ كُلِّ أَوَّل،»۱
حمد خدای‌ را همان اوّل پیش از هر اول،



«وَ الاْخِرِ بَعْدَ كُلِّ آخِر،»۲
و آخر بعد از هر آخر.



«وَ بِأَوَّلِیَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لاَ أَوَّلَ لَهُ،»۳
اولیّتش موجب آن است که قبل از او اولی‌ نباشد،



«وَ بِآخِرِیَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لاَ آخِرَ لَهُ،»۴
و آخریتش موجب آنکه بعد از او آخری‌ نباشد.



«وَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلهَ إِلاَّ اللهُ»۵
و شهادت می‌ دهم معبودی‌ جز او نمی‌ باشد،



«شَهَادَةً یُوَافِقُ فِيهَا السِّرُّ الاِْعْلاَنَ، وَ الْقَلْبُ اللِّسَانَ۶
شهادتی‌ که باطن و ظاهر و دل و زبان در آن متّحد است.



«أَيُّهَا النَّاسُ،»۷
ای‌ مردم،



«لاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقی،»۸
کینه با من شما را به گناه آلوده نکند،



«وَ لاَ یَسْتَهْوِیَنَّکُمْ عِصْیَانِی،»۹
و نافرمانی‌ از من شما را به پیروی‌ هوای‌ نفس نکشاند،



«وَ لاَ تَتَرَامَوْا بِالاَْبْصَارِ عِنْدَ مَا تَسْمَعُونَهُ مِنِّي.»۱۰
و به وقتی‌ که از من چیزی‌ بشنوید (از راه ناباوری‌) به یکدیگر چشم نیندازید.

۲. الإخبار عن حوادث عجيبة

«فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ،»۱۱
به خدایی‌ که دانه را شکافت،



«وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ،»۱۲
و انسان را آفرید،



«إِنَّ الَّذِي أُنَبِّئُکُمْ بِهِ عَنِ النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم)،»۱۳
آنچه به شما خبر می‌ دهم از پیامبر امّی‌ (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌) است،



«مَا کَذَبَ الْمُبَلِّغُ،»۱۴
ابلاغ کننده دروغ نگفته،



«وَ لاَ جَهِلَ السَّامِعُ۱۵
و شنونده هم جاهل نبوده.



«لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلى ضِلِّیل قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ،»۱۶
گویا می‌ بینم شخصی‌ که گمراهیش شدید است در شام فریاد می‌ کند،



«وَ فَحَصَ بِرَایَاتِهِ فِي ضَوَاحِی کُوفَانَ۱۷
بیرق های‌ خود را اطراف کوفه نصب می‌ نماید.



«فَإِذَا فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ،»۱۸
پس چون دهانش باز شود،



«وَ اشْتَدَّتْ شَکِیمَتُهُ،»۱۹
و مقاومتش سخت گردد،



«وَ ثَقُلَتْ فِي الاَْرْضِ وَطْأَتُهُ،»۲۰
و جای‌ پایش در زمین استوار شود،



«عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْیَابِهَا،»۲۱
به آن هنگام فتنه و آشوب با نیش خود مردم زمان را بگزد،



«وَ مَاجَتِ الْحَرْبُ بِأَمْوَاجِهَا،»۲۲
و جنگ با امواجش زبانه کشد،



«وَ بَدَا مِنَ الاَْیَّامِ کُلُوحُهَا،»۲۳
و از روزها قیافه خشن آشکار گردد،



«وَ مِنَ اللَّیَالِی کُدُوحُهَا۲۴
و از شبها رنج و سختی‌ ها هویدا شود.



«فَإِذَا أَیْنَعَ زَرْعُهُ،»۲۵
و هنگامی‌ که محصول او خوب برسد،



«وَ قَامَ عَلَى یَنْعِهِ (ساقه)،»۲۶
و پخته و رسیده سرپا شود،



«وَ هَدَرَتْ شَقَاشِقُهُ،»۲۷
و شقشقه اش به صدا درآید،



«وَ بَرَقَتْ بَوَارِقُهُ،»۲۸
و برق شمشیرهایش بدرخشد،



«عُقِدَتْ رَایَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ،»۲۹
آنوقت است که پرچم های‌ فتنه و آشوب که راه رهایی‌ از آن نیست به اهتزاز آید،



«وَ أَقْبَلْنَ کَاللَّیْلِ الْمُظْلِمِ، وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ۳۰
و همانند شب تار و دریای‌ پرموج روی‌ آورد.



«هذَا، وَ كَمْ یَخْرِقُ الْکُوفَةَ مِنْ قَاصِف»۳۱
این است اوضاع، چه صداهای‌ سهمگینی‌ که گوش کوفه را بخراشد،



«وَ یَمُرُّ عَلَيْهَا مِنْ عَاصِف۳۲
و چه تندبادهایی‌ که بر آن بوزد!



«وَ عَنْ قَلِیل تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ،»۳۳
به همین زودی‌ ها گروههای‌ مختلف به جان هم افتند،



«وَ یُحْصَدُ الْقَائِمُ،»۳۴
آنان که سرپایند درو شوند،



«وَ یُحْطَمُ الَْمحْصُودُ۳۵
و آنان که از پاافتاده اند لگدمال گردند!




جعبه ابزار