حکومت حمیریان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اعراب جنوب
عربستان، اولین شهرنشینان ملت
عرب بودند، بالطبع آنان، نخستین دولتهای عربی را تشکیل دادند، دولتهایی که در این منطقه شکل گرفت نه دولت سیاسی، بلکه بیشتر دولتی تجاری به حساب میآیند. متاسفانه از چند و چون این دولتها چندان اطلاعی در دست نیست. اطلاعات به دست آمده از این دولتها مرهون تلاش
باستانشناسان در مطالعه کتیبهها و آثار و ابنیههای تاریخی به جا مانده از آن دوران است. در اینجا به مهمترین این دولتها پرداخته و اجمالاً مطالبی را یادآور میشویم.
سال ۱۱۵ قبل از میلاد،
یمن شاهد تشکیل دولتی بود که بعدها به نام دولت «حمیریان» خوانده میشد.
حمیر از مهمترین قبایل
عرب در جنوب
عربستان به شمار میآمد که مناطق وسیعی از سواحل
دریای سرخ تا
حضرموت را در اختیار داشت. در ابتدا سرزمین حمیر جزیی از سرزمین
قتبان به شمار میآمد و به آنها
جزیه میپرداخت. سبئیون به آنها «ولداله عم» و «ملت عم» میگفتند.
در ابتدا سرزمینشان محدود به سرزمین «رشای» و «حبان» در شمال و «حضرموت» در شرق و سرزمین «ذبیب» در غرب بود. رفته رفته سرزمینهای دیگری همچون «رعین» و «عرش» را نیز تصرف کرده و «ظفار» را به پایتختی برگزیدند
و چون «مارب» به تصرفشان درآمد ـ به مانند ملوک سبئی ـ
لقب رسمی «ذوریدان» را برگزیدند.
آغازگر حکومت حمیری، "یاسر یهصدق" بود که در حوالی سال ۷۵ میلادی به
حکومت پرداخت.
حمیریان خویشاوند سبئیان به شمار میرفتند؛ اما چون شاخه کوچکتر خاندان بودند
وارث فرهنگ و بازرگانی معینی ـ سبئی شدند. زبانشان همان زبان معینی ـ سبئی بود و منبع اصلی درآمدشان از راه
تجارت، بخصوص تجارت
کندر و بخور تامین میشد.
عظمت و شکوه تجاری حمیریان در قبل از میلاد به حدی رسید که "اغسطوس"
قیصر روم را به حمله به یمن و به دست آوردن اموالشان تحریض کرد؛ اما این حمله در سال ۲۴ قبل از میلاد ناکام ماند؛
اما رفته رفته حمیریان اختیار بازرگانی در دریای سرخ را که روزگاری خاص آنان بود، از دست دادند.
رومیان در اواخر دوران بطلمیوسی موفق شدند بر جریانات موسمی
دریا فائق آیند و
دارچین و
فلفل را از
هند به
روم برسانند و این به منزله ختم سیادت حمیریان بر تجارت بود و آغازی برای سقوط دولت تجاری حمیریان شد.
در سال ۳۰۰ میلادی، حمیریان با خروج از این حالت خمودگی و رکود، حکومت جدیدی را طرحریزی کردند. آنها حضرموت و شحر و شرق یمامه را نیز به قلمرو خود افزودند و امرایشان به «
شاه سبا و ذوریدان و حضرموت و یمنات»
و «تبع»
ملقب گردیدند.
بر اساس روایات تاریخی، قبایل متفرق حمیری که در قلمرو پادشاهی
سبا و حضرموت بودند در زمان نیای بزرگ تبابعه، "حارث رائش" متحد شده و به فرمان او در آمدند. او با جنگاوری غنائم بسیاری را برای یمنیان به ارمغان آورد.
درباره کشور گشاییهای تبابعه در کتب عربی، افسانههای زیادی ذکر شده است.
بعد از "تبع بن حسان"، خاندان "عبید کلال" به ریاست "مرثد بن عبید کلال"
قدرت یافتند.
آنها با تفرقهافکنی بین امرای حمیری، این دولت را به ضعف کشاندند، تا اینکه بعد از
قتل "ذونواس" آخرین
شاه حمیری توسط قوای حبشی در ۵۲۴ میلادی بساط این حکومت برچیده شد.
امرای حمیری از جایگاه ویژهای در بین
اعراب جاهلی برخوردار بودند. اعراب، دینداری و عزتشان را مرهونشان میدانستند.
آنچه که روشن است، این است که حمیریان نیز در ابتدا
بتپرست بوده و «الهه نسر» را میپرستیدند.
گفته شده در صنعا بتخانهای به نام «رئام» داشتند و برای آن
قربانی میکردند؛ اما در اشعار شعرای جاهلی
عرب از جمله شعرای حمیری، نامی از آن برده نشد،
تا اینکه در زمان حسان بن تبع از
پرستش اصنام دست کشیده و به
آیین یهود گرویدند.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دولت های عرب جاهلی (حمریان، نبطیان، تدمر)»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۲۴.