حکم سخن (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اولین راه ارتباطی انسانها با یکدیگر
سخن گفتن و
کلام است و در
دین اسلام برای
سخن گفتن احکامی وضع شده است.
انسان باید در
سخن گفتن استوار باشد و موازین حق را مراعات نماید.
«ولیخش الذین لو ترکوا من خلفهم ذریة ضعـفـا خافوا علیهم فلیتقوا الله ولیقولوا قولا سدیدا؛
کسانی که اگر فرزندان ناتوانی
از خود بیادگار بگذارند
از آینده آنان میترسند، باید (
از ستم درباره
یتیمان مردم) بترسند!
از (مخالفت)
خدا بپرهیزند، و
سخنی استوار بگویند.».
«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله وقولوا قولا سدیدا؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید!
تقوای الهی پیشه کنید و
سخن حق بگویید...».
طبق
آیات قرآن باید
از سخن باطل
اجتناب کرد.
«ذلک ومن یعظم حرمـت الله فهو خیر له عند ربه واحلت لکم الانعـم الا ما یتلی علیکم فاجتنبوا الرجس من الاوثـن واجتنبوا قول الزور؛
(
مناسک حج) این است! و هر کس برنامههای الهی را بزرگ دارد، نزد پروردگارش برای او بهتر است! و چهارپایان برای شما
حلال شده، مگر آنچه (ممنوع بودنش) بر شما خوانده میشود.
از پلیدیهای بتها
اجتناب کنید! و
از سخن باطل بپرهیزید!».
بعضى
از مفسران این را اشاره به کیفیت (لبیک) گفتن مشرکان در مراسم حج در جاهلیت دانسته اند، زیرا آنها لبیک را که آئینه تمام نماى
توحید و یگانه پرستى است آنچنان تحریف کرده بودند که مشتمل بر زننده ترین تعبیرات
شرک آلود شده بود، مى گفتند: لبیک لا شریک لک، الا شریکا هو لک! تملکه و ما ملک : (دعوتت را اجابت کردیم و به سویت آمدیم، اى خدائى که شریکى ندارى ، جز شریکى که مخصوص تو است ، تو مالک او و هر چه او در اختیار دارد هستى).
این جمله مسلما
سخنى باطل و بیهوده بوده ، و مصداق قول زور است که در اصل به معنى
سخن دروغ و باطل و خارج
از حد اعتدال مى باشد.
روا نیست که انسان شعار بیمورد بدهد و
سخن بدون عمل بزند.
«یـایها الذین ءامنوا لم تقولون ما لا تفعلون• کبر مقتـا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید! چرا
سخنی میگویید که عمل نمیکنید؟!• نزد خدا بسیار موجب خشم است که
سخنی بگویید که عمل نمیکنید! ».سپس به عنوان ملامت و سرزنش
از کسانى که به گفته هاى خود عمل نمى کنند، مى فرماید (اى کسانى که ایمان آورده اید! چرا
سخنى مى گوئید که عمل نمى کنید)؟! (یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون).گرچه مطابق شاءن نزول ، این
آیات در مورد گفتگوهاى
جهاد، و سپس فرار در روز
جنگ احد نازل شده، ولى مى دانیم هیچگاه شاءن نزولها مفهوم گسترده آیات را محدود نمى کند، بنابراین هرگونه گفتار بى عمل درخور سرزنش و ملامت است، خواه در رابطه با پایمردى در میدان جهاد باشد، و یا در هر عمل مثبت و سازنده دیگر.
لازم است
سخن گفتن بر اساس حق و عدل باشد، حتی در حمایت
از خویشاوندان هم باید همینطور باشد.
«... واذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذا قربی...؛
و به مال یتیم، جز به بهترین صورت (و برای اصلاح)، نزدیک نشوید، تا به حد رشد خود برسد! و حق پیمانه و وزن را بعدالت ادا کنید! -هیچ کس را، جز بمقدار تواناییش، تکلیف نمیکنیم- و هنگامی که
سخنی میگویید، عدالت را رعایت نمایید، حتی اگر در مورد نزدیکان (شما) بوده باشد و به پیمان خدا وفا کنید، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش میکند، تا متذکّر شوید!».
یکی
از گناهان
سخن چینی و
نمامی است که
اسلام آن را جایز ندانسته است.
«ولاتطع کل حلاف مهین• هماز مشاء بنمیم؛
و
از کسی که بسیار
سوگند یاد میکند و پست است اطاعت مکن،• کسی که بسیار عیبجوست و به
سخن چینی آمد و شد میکند».
«ویل لکل همزة لمزه؛
وای بر هر عیبجوی مسخرهکنندهای!».(برخی مفسران «همزة لمزة» را به
سخن چینی که کارش ایجاد تفرقه میان دوستان است تفسیر کردهاند.)
سخن و گفتار نرم با مؤمنان
از جانب پیامبر (صلی الله علیه وآله) یک امر لازم وضروری است.
«واما تعرضن عنهم ابتغاء رحمة من ربک ترجوها فقل لهم قولا میسورا؛
و هرگاه
از آنان (= مستمندان) روی برتابی، و انتظار
رحمت پروردگارت را داشته باشی (تا گشایشی در کارت پدید آید و به آنها کمک کنی)، با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها
سخن بگو!».
طبق درستور
قرآن با
یتیمان باید به صورت نرم و آرام صحبت کرد.
«ولیخش الذین لو ترکوا من خلفهم ذریة ضعـفـا خافوا علیهم فلیتقوا الله ولیقولوا قولا سدیدا؛
کسانی که اگر فرزندان ناتوانی
از خود بیادگار بگذارند
از آینده آنان میترسند، باید (
از ستم درباره یتیمان مردم) بترسند!
از (مخالفت) خدا بپرهیزند، و
سخنی استوار بگویند.».(بنا بر قولی، مقصود
از و لیقولوا قولا سدیدا این است که یتیمان را به خطاب نیکو و
سخن جمیل مورد خطاب قرار دهید.)
.منظور
از (قول) روش عملى است نه
سخن ، مى فرماید: باید این طریقه را (یعنى طریقه محروم کردن
ایتام و خوردن اموال و پایمال کردن حقوق آنان را) ترک کنند و مى توان قول را کنایه
از (رفتار) گرفت براى اینکه غالبا بین گفتار و رفتار ملازمه هست یعنى گاهى
از (قول) به (رفتار) تعبیر مى شود همچنانکه در جاى دیگر
قرآن نیز این تعبیر آمده آنجا که فرموده : (و قولوا للناس حسنا) در این
آیه (رفتار نیک با مردم ) را تعبیر کرده (به قول نیک) و مؤ ید اینکه منظور
از قول در آیه رفتار است این است که آن را با کلمه (سدید) توصیف کرد با اینکه ممکن بود کلماتى امثال ((معروف )) و ((نرم )) (لین ) توصیف کند، چون کلمه : (قول) اگر با صفت (سدید) توصیف شود ظاهر در این معنا خواهد بود که: چنین قولى قابل آن هست که به آن معتقد شوند و بر طبقش عمل کنند و اگر با صفت (معروف) و یا (نرم) توصیف شود ظهور در این خواهد داشت که : قول معروف و قول لین قابل آن هست که کرامت و حرمت انسانها را حفظ کند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم سخن»