حَشْد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَشْد (بر وزن عقل) از
واژگان نهجالبلاغه، به معنی جمع کردن است.
حشود: سرعت کردن در
تعاون است.
«حشد الشیء: جَمَعَه»
از این ماده فقط دو مورد در
نهجالبلاغه آمده است و هر دو در
خطبه غرّاء به کار رفته است.
حَشْد به معنای جمع کردن و سرعت کردن در تعاون است.
«حشدة» جمع حاشد به معنی سرعتکنندگان است.
به برخی از مواردی که در نهجالبلاغه به کار رفته است، اشاره میشود:
حضرت علی (علیهالسّلام) در رابطه با
موعظه فرموده:
«الاْنَ عِبَادَ اللهِ وَالْخِنَاقُ مُهْمَلٌ، وَالرُّوحُ مُرْسَلٌ، فِي فَيْنَةِ الاِرْشَادِ، وَرَاحَةِ الاَْجْسَادِ، وَبَاحَةِ الاحْتِشَادِ» «الآن عمل کنید
بندگان خدا،
ریسمان خفهکننده گشاد است (
مرگ گلویتان را نفشرده)
روح رها شده است (قبض نگشته) در حال
عقل و در میدان جمع شدن و تعاون.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت در رابطه با از
دنیا رفتن نیز میفرماید:
«ثُمَّ أُلْقِيَ عَلَى اَلْأَعْوَادِ رَجِيعَ وَصَبٍ وَ نِضْوَ سَقَمٍ تَحْمِلُهُ حَفَدَةُ اَلْوِلْدَانِ وَ حَشَدَةُ اَلْإِخْوَانِ» «سپس انداخته میشود در روی تختهها از
سفر برگشته و در
رنج و لاغر شده از
مرض، یارانی از فرزندان و عجلهکنندگانی از برادران او را بر دوش میکشند.»
(شرحهای خطبه:
)
از این ماده فقط دو مورد در نهجالبلاغه آمده است و هر دو در خطبه غرّاء به کار رفته است.
•
قرشی بنابی، سید علی اکبر، مفردات نهجالبلاغه، برگرفته از مقاله «حشد»، ج۱، ص۲۷۹.