حسینیدالان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حسینیدالان،
زیارتگاه و امامباره (امامبارا)
شیعیان در شهر قدیمی داکا در
بنگلادش متعلق به اواخر دوره گورکانیان است.
ظاهرآ این بنا را در حدود نیمه
قرن یازدهم، شخصی بهنام میر مراد، که
داروغه و مسئول بناهای عمومی در نواره محل بوده، احداث کرده است اما به گفته رضوی، در قرن دهم و یازدهم رجال
شیعه مراسم عزاداری
ماه محرّم را مخفیانه و در
خانهها اجرا میکردند و نام حسینیدالان در اوایل قرن دوازدهم/ هجدهم، در دوران
حکومت مرشد قلیخان، بر این
تعزیه
خانه گذاشته شد و آنجا مرکز برگزاری مراسم ماه محرّم در بنگال گردید.
ساختمان کنونی حسینیدالان بر روی
تعزیهخانه کوچک قبلی بنا شده است.
نواب نصرت جونگ در نیمه دوم قرن دوازدهم/ هجدهم آنجا را تجدید بنا کرد. کمپانی هند شرقی نیز دوبار، در ۱۲۲۲/ ۱۸۰۷ و ۱۲۲۵/۱۸۱۰، در آن تعمیراتی انجام داد.
بعد از زلزله ۱۳۱۵/۱۸۹۷ نیز، که بخشی از این بنا از جمله
سقف آن آسیب دید، نواب احساناللّه بهادر آن را بازسازی و تعمیر کرد.
ساختار کلی این بنا طرحی از
مقبره و «
تعزیه»
امام حسین علیهالسلام است.
تعزیه، که در شبه قاره به مدل نمادین
تابوت و
ضریح امام حسین گفته میشود، اتاقکی آراسته است که معمولاً از چوب یا فلز ساخته میشود. معماری ساختمان فعلی حسینیدالان، بهویژه به سبب چهار ستون بزرگی که در آخرین بازسازیها در
قرن سیزدهم/ نوزدهم در جلو ایوان گذاشته شده، بیشتر به شیوه مدرن غربی است، ولی عناصر معماری مغولی و محلی نیز مشهود است، بهویژه در بخشهایی که از ساختمان اولیه بنا باقیمانده است.
حسینیدالان بر صُفّه بلندی رو به استخری بزرگ واقع شده و در قسمت شرقی آن پلکانی قرار گرفته و در قسمت جنوبی نیز دو برج، با گنبدی بر روی هر یک، ساخته شده است.
این بنا شامل دو
تالار تو در توست: اولی روبه
جنوب ، که شیرنی نام دارد و کاملا سیاه رنگ است و مناسب عزاداری و سوگواری است و دیگری رو به
شمال ، که خطبه نام دارد و دارای منبری هفت پله است و نمادهای مقدسی چون خمسه و تمثال
امام حسن و
امام حسین علیهماالسلام در آن نگاهداری میشود.
دو تالار فرعی هم در دو طبقه، یکی در سمت چپ و دیگری در سمت راست بنا، ساخته شده که ظاهراً مخصوص بانوان بوده است.
در دهه اول
محرّم ، حسینیدالان پر جنب و جوشترین بنای شهر است.
دستههای عزاداری در امامباره آمد و شد میکنند و در حالی که عَلَمها و کتلهایی به همراه دارند،
تعزیه را نیز بر روی شانه حرکت میدهند و با ناله و فغان آن را پیاده به خارج شهر، در فاصله یک فرسخی، میبرند و دفن میکنند.
(۱) آقا احمد کرمانشاهی، مرآت الاحوال جهاننما: سفرنامه، قم ۱۳۷۳ش؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسینیدالان»، شماره۶۲۵۱.