• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حسن بن ابوالحسن بصری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حسن بَصْری، شهرت حسن‌بن ابوالحسن یسار، متکلم، مفسر، محدّث، واعظ، فقیه و یکی از هشت زاهد معروف قرن اول و دوم است.
وی به امام‌التابعین، سیدالتابعین و شیخ‌الاسلام ملقب، و کنیه‌اش ابوسعید یا ابومحمد یا ابوعلی بود.
[۱] هجویری، علی‌بن عثمان، کشف‌المحجوب، ج۱، ص۱۲۹ـ۱۳۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش.
[۲] سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۲۰.
[۴] بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۱۸، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.


فهرست مندرجات

۱ - محل ولادت
۲ - پدر
۳ - مادر
۴ - حفظ قرآن
۵ - ازدواج
۶ - حسن بصری و امویان
۷ - برخورد با حجاج
۸ - حسن بصری و ابن‌سیرین
۹ - اساتید
۱۰ - منابع تفسیری بصری
۱۱ - منابع حدیثی بصری
۱۲ - نقل احادیث حضرت علی
۱۳ - نحوه بیان احادیث
۱۴ - علمیت در فقه
۱۵ - فعالیت در وعظ و خطابه
       ۱۵.۱ - موضوعات مواعظ بصری
۱۶ - وفات
۱۷ - تألیفات حسن بصری
۱۸ - حسن بصری و تصوف
       ۱۸.۱ - شاگردان
       ۱۸.۲ - اصول سلوکی بصری
۱۹ - مذهب و مکتب فکری حسن بصری
       ۱۹.۱ - امامان شیعه و بصری
              ۱۹.۱.۱ - ترویج مکتب تشیع
۲۰ - از نظر رجال‌شناسان سنّی و شیعه
       ۲۰.۱ - ابن‌سعد
       ۲۰.۲ - ذهبی
       ۲۰.۳ - ابن‌اثیر
       ۲۰.۴ - اصفهانی، ابونعیم
       ۲۰.۵ - کشی، محمدبن عمر
       ۲۰.۶ - برخی از علمای شیعه
       ۲۰.۷ - ابن‌بابویه
       ۲۰.۸ - علم‌الهدی
       ۲۰.۹ - شیخ‌طوسی
       ۲۰.۱۰ - طبرسی
       ۲۰.۱۱ - قاضی نوراللّه شوشتری
       ۲۰.۱۲ - فتح‌اللّه کاشانی
       ۲۰.۱۳ - محمدتقی مجلسی
       ۲۰.۱۴ - شوشتری، محمدتقی
       ۲۰.۱۵ - معرفت، محمدهادی
۲۱ - عاقبت حسن بصری
۲۲ - فهرست منابع
۲۳ - پانویس
۲۴ - منبع


حسن در مدینه به دنیا آمد و در وادی‌القری (از مضافات مدینه ) پرورش یافت.
در تاریخ تولد او اتفاق‌نظر وجود ندارد.
به گفته عطار
[۷] عطار، محمدبن ابراهیم، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۳۰، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
حسن در دوره حیات پیامبر اکرم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم متولد شد.
به گفته وَکیع، در زمان قتل عثمان (در سال ۳۵) حسن ده ساله و به گفته ابن‌سعد چهارده ساله بود.
به نظر می‌رسد که قول اخیر درست‌تر باشد، زیرا ابن‌سعد (متوفی ۲۰۳) نزدیک‌ترین فرد به زمان حسن بوده است.
علاوه بر این، او در جای دیگری تأکید کرده است که حسن دو سال پیش از قتل خلیفه دوم متولد شد.
اگر حسن در زمان قتل عثمان چهارده ساله بوده است، باید در سال ۲۱ به‌دنیا آمده باشد، ضمن آن‌که وکیع و صَفَدی
[۱۴] صفدی، اعیان العصر، ج۱۲، ص۳۰۶.
نیز همین تاریخ را پذیرفته‌اند.


پدر حسن اهل میسان (شهرکی متصل به دَسْتُمِیسان، همان دشت میشان در خوزستان کنونی) و نخست مسیحی و نامش یسار یا فیروز (پیروز) بود.
[۱۷] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۵۲، کویت ۱۹۷۸.

فیروز در یکی از فتوح اسلامی اسیر شد و در جرگه موالی درآمد.
سپس او را به مدینه بردند و پس از مدتی آزاد شد.
در آن‌جا او با رُبَیع بنت نَضْر یا جابربن عبداللّه انصاری یا فرد دیگری از انصار، پیوند ولاء داشت.
[۱۹] ابن‌کثیر، البدایة و النهایة فی‌التاریخ، ج۹، ص۲۹۹، (قاهره) ۱۳۵۱ ـ۱۳۵۸.
[۲۰] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۲، تهران ۱۳۸۶ش.

از این‌رو، حسن را انصاری می‌خواندند.


مادر حسن، خَیرَة، کنیه‌اش امّ الحسن، در فتح میسان به اسارت درآمد و با امّسلمه، همسر پیامبر، یا کسان دیگری پیوند ولاء داشت.
[۲۶] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۳، تهران ۱۳۸۶ش.

خیرة به زنان قرآن می‌آموخت و برای آنان وعظ می‌کرد.
همچنین او را از راویان موثق حدیث دانسته‌اند که از دو همسر پیامبر، امّ‌سلمه و عایشه، حدیث روایت می‌کرد و دو پسرش، حسن و سعید، و دیگران از او روایت می‌کردند.
علمای بزرگ اهل سنّت نیز احادیث او را نقل کرده‌اند.
او به تعلیم فرزند خود اهتمام جدّی داشت و حسن در اشتغال به قصه‌گویی و وعظ از مادر خود متأثر بود.
[۲۸] ابن‌کثیر، البدایة و النهایة فی‌التاریخ، ج۹، ص۲۹۹، (قاهره) ۱۳۵۱ ـ۱۳۵۸.
[۳۰] حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۱۰۹، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.



حسن در دوازده سالگی یا چهارده سالگی قرآن را از بر کرد و گفته‌اند هر سوره‌ای را که می‌آموخت شأن نزول و تأویل آن را نیز فرامی‌گرفت.


در سال دوم خلافت امام علی علیه‌السلام، حسن به شانزده سالگی رسید و همراه خانواده‌اش به بصره سفر کرد و پس از مدتی با زنی ایرانی‌الاصل ازدواج کرد و از او صاحب دو پسر و یک دختر شد.
[۳۲] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۵۳، کویت ۱۹۷۸.
[۳۳] حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۱۰۹، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۳۴] حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۱۱۱ـ ۱۱۲، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.



حسن هفتاد سال از عمر خود را در دوره امویان گذراند.
چون خلیفه عمربن عبدالعزیز در سیاست رفتاری شایسته داشت، حسن نیز با وی مناسباتی مبتنی بر شفقت و نیک‌خواهی داشت و دوازده نامه به او نوشت که در آن‌ها به توضیح صفات پیشوای عادل، تحذیر وی از فریبهای دنیا، دعوت به زهد و پارسایی، اندرزگویی و تسلیت او به سبب مرگ فرزندش پرداخت.
[۳۷] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۵۴ـ ۱۵۶، کویت ۱۹۷۸.

حتی یک بار خلیفه او را عهده‌دار منصب قضا کرد.
پیش از این تاریخ نیز در سال ۴۳ در دستگاه ربیع‌بن زیاد حارثی، از اصحاب امام علی علیه‌السلام، به کتابت و منشی‌گری مشغول بود.
[۳۸] بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۳۹۴، (بیروت).

همچنین نقل است که وی سه سال در شاپور، کاتب انس‌بن مالک بود.
[۴۰] ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۰۲، تهران.

با این حال، حسن به شدت با برخی از خلفای عصر خود و کارگزاران ستمگر آنان، به‌ویژه حجاج‌بن یوسف ثقفی، مخالفت می‌نمود، بی‌آنکه شورشهای مسلحانه برضد آنان را تأیید کند.
[۴۱] ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، ج۱، ص۶۴، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۲] ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، ج۱، ص۷۲، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۳] ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، ج۱، ص۱۱۶، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۴] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۵۴، کویت ۱۹۷۸.

گاهی نیز در برخورد با حکام جائر، بر مبنای تقیه سلوک می‌کرد.
[۴۵] بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۲۰۷، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.



در سالهایی که حجاج حاکم عراق بود حسن بارها بر او لعنت فرستاد و برخورد او با حجاج چنان بود که حجاج بارها تصمیم به قتل او گرفت.
[۴۶] ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، ج۱، ص۶۴، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۷] ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، ج۱، ص۷۲، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

به گزارش یعقوبی و ابن‌ندیم
[۴۹] ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۰۲، تهران.
حسن، عبدالرحمان‌بن محمدبن اشعث را در قیام بر ضد حجاج همراهی نمود؛ اما این قول درست به نظر نمی‌رسد، زیرا ابن‌سعد تصریح دارد بر این‌که حسن، مردم را از همراهی با سپاه اشعث نهی کرد.
همچنین او اصحاب خود را از پیوستن به شورش یزیدبن مهلَّب نیز منع می‌کرد و دلیل این کار نیز اعتقاد او به ناشایستگی رهبرانِ دو شورش مزبور بود.
[۵۲] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، تهران ۱۳۸۶ش.



در میان معاصرانِ معارضِ حسن، معروف‌تر از همه ابن‌سیرین است که مخالفت آن دو با یکدیگر مَثل شده و گویند: «جالِسْ اِمّاالحَسَنَ اَوْ اِبْنَ سیرین».
[۵۳] وکیع، محمدبن خلف ، اخبارالقضاة، ج۱، ص۳۷۰، بیروت: عام‌الکتب.

ظاهراً این مخالفت معلول برخوردهای تند حسن با حکام ــخاصه حجاج ــ و شیوه ابن‌سیرین در تسلیم در برابر حکام و بلکه پشتیبانی از آنان بوده است.
[۵۶] قمی، عباس، هدیةالاحباب فی ذکر المعروف بالکنی و الالقاب و الانساب، ج۱، ص۷۴، تهران ۱۳۶۳ش.

حسن مقرری گرفتن از بیت‌المال و قبول هدایای حاکمان را با شرایطی جایز می‌شمرد و بیش‌تر آن مقرری را به دیگران می‌بخشید.
گاهی نیز، به سبب مخالفتهای او با ایشان، مقرری‌اش را از بیت‌المال قطع می‌کردند.
[۵۸] خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۲۶۱، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۵۹] حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۱۸۴، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.

همچنین نقل است که در روزگار معاویه، او در برخی از جنگهای مسلمانان با دشمنان خارجی شرکت کرد.
[۶۰] رضا استادی، احد الحفاظ من اعلام الشیعة الامامیة فی القرن الخامس او السادس، مشهدابن‌سعد.
[۶۱] ابن سعد، الطبقات الکبرى، ج۹، ص۱۵۸، (قاهره).



حسن استادان بسیاری داشت که برجسته‌ترین آنان انس‌بن مالک، جابربن عبداللّه انصاری، حُذَیفه یمانی، عبداللّه‌بن عباس، حِطّان‌بن عبداللّه، عمران‌بن حُصَین و اَحنَف‌ بن قیس بودند.
[۶۵] مکّی، ابوطالب، قوت‌القلوب، ج۱، ص۳۰۸، چاپ سعید نسیب مکارم، بیروت ۱۹۹۵.
[۶۷] صفدی، اعیان العصر، ج۱۲، ص۳۰۶.
[۶۹] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۷ـ۹، تهران ۱۳۸۶ش.

علاوه بر این، به گزارش ابن‌سعد، او از ابوهُرَیرَه و سَمُرَةبن جُندَب نیز حدیث فراگرفته؛ اما خود ابن‌سعد در ادامه از برخی افراد اقوالی نقل کرده که مبنی بر عدم سماع حسن از ابوهریره است.
ضمن آن‌که پاره‌ای از روایات و برخوردهای حسن حکایت از خرده‌گیری او از این دو دارد.
[۷۳] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۷۶، کویت ۱۹۷۸.



حسن در مقام تفسیر، علاوه بر تفسیر قرآن به قرآن، در تفسیر نصوص قرآن و توضیح احکام آن، پیاپی از احادیث نبوی و قدسی و اقوال صحابه، از جمله امام علی علیه‌السلام، ابن‌عباس و ابن‌مسعود و تابعین، بهره می‌برد.
از دیگر منابع تفسیری او اسرائیلیات و اقوال اهل کتاب و منقولات کسانی همچون کعب‌الاحبار، وهْب‌بن منبِّه و عبداللّه‌بن سلام بود.
[۷۴] بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۴۶۹ـ ۴۷۸، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
[۷۵] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۷۴، تهران ۱۳۸۶ش.

بسیاری از اقوال او در تفاسیری چون تفسیر طبری و تفسیر ابن‌کثیر
[۷۷] ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ج۱، ص۲۴۳، بیروت ۱۴۱۲.
و نیز در کتابهای صوفیه، از جمله در حلیةالاولیاء اثر اصفهانی، ابونعیم، احیاء علوم‌الدین غزالی و الرسالة القشیریه قشیری نقل شده است.
[۸۳] بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۸ـ۱۲، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.

او در تفسیر خود مدام از آیات ناسخ و منسوخ سخن گفته و البته در منسوخ شمردن برخی آیات اشتباه کرده است.
[۸۴] بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۴۹۶، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.

عنایت به عقل، توجه به ابعاد قرآن و لایه‌های باطنی آن و اهتمام به تأویل، در مکتب قرآن‌شناسی حسن جایگاهی درخور دارد.
[۸۵] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۷۵ـ۷۶، تهران ۱۳۸۶ش.

همچنین او در بسیاری از آیات، قرائت خاص خود را دارد و پاره‌ای از قرائتهای او نادر شمرده شده و از برخی نیز انتقاد شده است.
[۸۶] جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، ج۲، ص۲۱۹، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸.
[۸۷] خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، ج۳، ص۲۵۶.
[۸۸] بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۴۹۷ـ۵۰۲، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.



حسن سیصدتن از صحابه رسول خدا صلی‌اللّه علیه وآله و سلم را درک کرد و با هفتاد نفر از کسانی که در غزوه بدر حضور داشتند مصاحبت داشت و بسیاری از احادیث را از آنان فراگرفت و برای دیگران روایت کرد.
[۸۹] ابن‌مرتضی، کتاب طبقات‌المعتزلة، ج۱، ص۲۴، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۳۸۰/ ۱۹۶۰.

او به احادیث، آگاهی فوق‌العاده داشت و محدّثان بزرگ سنّی و شیعی، روایتهای او از سنّت رسول صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم و سخنان امام علی و امام حسن علیهماالسلام و نیز روایتهایی را که او در طریق آن‌ها قرار دارد، نقل کرده‌اند.
[۹۱] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۳۰، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۹۲] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۷۵ـ۷۶، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۹۵] مفید، محمدبن محمد، ترجمه و متن امالی شیخ مفید، ج۱، ص۱۲۹ـ ۱۳۱، ترجمه حسین استاد ولی، مشهد ۱۳۶۴ش.



با ملاحظه روایات و اقوال و خطبه‌های او می‌توان به این نتیجه رسید که از صحابه و تابعین اشخاص بسیار کمی به اندازه او در بازگو کردن کلمات امام علی علیه‌السلام اهتمام داشته‌اند.
با وجود این، به دلیل شرایط حاکم بر زمانه، حسن در بسیاری موارد سخنان امام علی علیه‌السلام را بدون تصریح به نام گوینده اصلی و گاهی با عنوان «فقد قیل» (گفته شده) یا با تعبیر کناییِ «ابوزینب» و «یکی از صالحان» نقل کرده است.
شاید هم به دلیلِ وضوحِ انتسابِ سخنان مزبور به امام علی، نیازی به تصریح نام آن حضرت نمی‌دیده است.
این احتمال نیز وجود دارد که او به نام امام تصریح نموده است، اما کسانی که آن گفته‌ها را از وی شنیده‌اند، از ترس یا به دلایل دیگر، آن سخنان را از زبان وی بدون انتساب به امام بازگو کرده‌اند.
[۹۶] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۴۳، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۹۸] مامقانی، عبداللّه، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال، ج۱۹، ص۱۰، چاپ محیی‌الدین مامقانی، قم ۱۴۲۳ـ.
[۹۹] حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۱۷۰، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۱۰۰] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۲۵۷، تهران ۱۳۸۶ش.
[۱۰۱] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۲۶۷، تهران ۱۳۸۶ش.



در مقابل، به احادیثی که حسن نقل کرده، ایراداتی نیز گرفته شده که از آن جمله است: تدلیس، ارسال، و نقل به معانی نه الفاظ .
[۱۰۳] صفدی، اعیان العصر، ج۱۲، ص۳۰۶.
[۱۰۷] حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۲۷۰، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۱۰۸] محمد رواس قلعه‌جی، موسوعة فقه الحسن البصری، ج۱، ص۱۸، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.

گفتنی است که گاهی حسن در مقام نقل حدیث از معیارهای عقلی بهره برده است.
[۱۰۹] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۷۶، کویت ۱۹۷۸.



گذشته از مقام حدیثی، حسن از فقیهان بزرگ و مفتیان مؤثر نیز بود.
کتابهای متعددی به نقل آرای فقهی منسوب به حسن اختصاص یافته است، از جمله فقه‌الحسن‌البصری، در هفت جلد، تألیف قاضی ابوعبداللّه محمدبن مُفَرِّج قرطبی
[۱۱۲] حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۲۷۶، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
[۱۱۳] خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۲۱۴، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
و موسوعة فقه‌الحسن‌البصری، در دو جلد، تألیف محمد رواس قلعه‌جی.
آرای فقهی حسن به کتاب، سنّت، اقوال صحابه و اجتهاد به رأی، متکی است.
[۱۱۴] بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۵۰۴، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.

از میان آرای خاص فقهی او به این موارد می‌توان اشاره کرد:
عدم جواز وضو با نبیذ ( شراب خرما ) و جواز متعه حج که برخی از آن به عنوان حج تمتع یاد می‌کنند (که این دو نظر برخلاف رأی بسیاری از خلفا و فقهای اهل‌سنّت است)؛ عدم جوازِ حبسِ مدیونی که قادر به‌ادای دین خود نیست؛ حق‌ طلاق برای‌ زن درصورتی‌که همسرش نتواند هزینه زندگی او را تأمین کند؛ زنی که باید عدّه وفات یا طلاق نگه دارد، به محض وضع حمل یا سقط شدن جنین، عدّه او به سر می‌رسد؛ در جنگ مسلمانان با غیرمسلمانان، مسلمانان حق ندارند اسیران غیرمسلمان را بکشند و باید یا آنان را آزاد کنند یا در برابر آنان فدیه بگیرند و رهایشان نمایند.
[۱۱۵] بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۳۵۳، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
[۱۱۶] محمد رواس قلعه‌جی، موسوعة فقه الحسن البصری، ج۱، ص۳۱۲، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
[۱۱۷] محمد رواس قلعه‌جی، موسوعة فقه الحسن البصری، ج۱، ص۳۱۸، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
[۱۱۸] خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۲۷۱، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۱۱۹] خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۲۷۷، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۱۲۰] بسیط، احمداسماعیل، الحسن البصری مفسرآ، ج۱، ص۱۳۶، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۲۱] خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۲۱۵ـ۲۹۴، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
[۱۲۲] بسیط، احمداسماعیل، الحسن البصری مفسرآ، ج۱، ص۱۳۵۱ ۴۲، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.



حسن به وعظ و خطابه نیز می‌پرداخت.
در دوره او فساد و تباهی در جامعه رواج بسیار داشت.
در این اوضاع، حسن برای مقابله با فساد به وعظ پرداخت و چون خود به آنچه می‌گفت عمل می‌کرد، وعظ او نیز بر مخاطبان اثر می‌گذاشت.
[۱۲۴] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۳۰، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۱۲۵] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۱۰۹، تهران ۱۳۸۶ش.

با این‌که وی ایرانی‌تبار بود و زبان مادری‌اش عربی نبود، خطابه‌های او چنان فصیح بود که حتی حَجاج ــ که خود در فصاحت کم‌نظیر بود و از حسن کینه‌ها به دل داشت ــ اعتراف می‌کرد «حسن در خطابه از همه تواناتر است».
[۱۲۹] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۶۰، کویت ۱۹۷۸.

به دلیل همین فصاحتِ وی بود که موعظه‌های او را در روزگار حیاتش، و دست‌کم اندکی پس از وفاتش، فراهم آوردند و برخی مؤلفان قدیم و جدید، درباره مواعظ و اندرزهای او آثار مستقلی نوشتند.
[۱۳۰] سزگین، ج۱، ص۵۹۲.
[۱۳۱] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۵۹، کویت ۱۹۷۸.

حتی پس از مرگ حسن مواعظ او عامل گرایش قدرتمندان به رعایت موازین اخلاقی و بازداشتن آنان از تبهکاری بوده است.
[۱۳۲] غزالی، محمدبن محمد، نصیحةالملوک، ج۱، ص۳۱۵، چاپ جلال‌الدین همایی، تهران ۱۳۶۱ش.
[۱۳۳] غزالی، محمدبن محمد، نصیحةالملوک، ج۱، ص۳۶۰، چاپ جلال‌الدین همایی، تهران ۱۳۶۱ش.
[۱۳۴] غزالی، محمدبن محمد، نصیحةالملوک، ج۱، ص۴۰۶، چاپ جلال‌الدین همایی، تهران ۱۳۶۱ش.


۱۵.۱ - موضوعات مواعظ بصری

مواعظ حسن در موضوعات گوناگونی بود.
گاهی از مکارم اخلاق و آداب حسنه، گاهی از تقوا و پرهیزکاری و گاهی از فرجامِ بدِ حکام و ثروتمندانی که به مردم ستم می‌کنند و حقوق خلق را پایمال می‌نمایند، سخن می‌گفت.
[۱۳۵] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۱۰۷، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۱۳۷] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۶۳، کویت ۱۹۷۸.



حسن در ۱۱۰ در بصره درگذشت و در همان‌جا به خاک سپرده شد
آرامگاه او از دیرباز شناخته شده بوده و مقدسی
[۱۴۰] مقدسی، البدء والتاریخ، ج۱، ص۱۳۰.
از آن یاد کرده و امروزه نیز پابرجاست.
[۱۴۱] عبدالجبار ناجی و عبدالحسین مبارک، من مشاهیر اعلام البصره، ج۱، ص۳۰۱، بصره ۱۹۸۳.
[۱۴۲] فاطمه محمد محجوب، الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیة، ج۱۴، ص۱۷، ج۱۴، قاهره: دارالغد العربی.



به طور قطع نمی‌توان گفت که حسن صاحب چه آثاری بوده است.
ذهبی گزارش کرده است که آثاری که در آن‌ها علم بود از حسن برجای‌ماند.
اما بنابه گفته ابن‌سعد، حسن همه کتابهایش را، به جز یکی، سوزاند.
با وجود این، چندین اثر به او منسوب است، از جمله: نامه‌ای به عبدالملک‌بن مروان (کتابٌ الی‌عبدالملک‌بن مروان فی الرّدّ علی‌القدریة)، که هلموت ریتر آن را تصحیح کرده و بسیط
[۱۴۵] بسیط، احمداسماعیل، الحسن البصری مفسرآ، ج۱، ص۱۶۸ـ۱۸۰، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
عیناً همان را در کتاب خود آورده است؛ رساله حکایت قضا و قدر به فارسی، که به نظر می‌رسد با نامه یاد شده بی‌ارتباط نباشد؛ شروط الامامة؛ الاسماءالادریسیة، در تصوف ؛
[۱۴۶] رضا استادی، کتاب فی الاخلاق و العرفان، احد الحفاظ من اعلام الشیعة الامامیة فی القرن الخامس او السادس، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس‌رضوی، ۱۳۸۴ش.
نزول القرآن.
[۱۴۷] رضا استادی، کتاب فی الاخلاق و العرفان، احد الحفاظ من اعلام الشیعة الامامیة فی القرن الخامس او السادس، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس‌رضوی، ۱۳۸۴ش.
[۱۴۸] ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۳۶، تهران.
[۱۴۹] ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۴۰ ، تهران .
[۱۵۰] ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۰۲، تهران.
[۱۵۱] شوشتری، نوراللّه‌بن شریف‌الدین، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۳۸، تهران ۱۳۵۴ش.
[۱۵۲] سزگین، ج۱، ص۵۹۲ـ۵۹۳.
[۱۵۳] منزوی، احمد، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۲، ص۹۹۸، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.
[۱۵۴] منزوی، احمد، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۳، ص۱۷۵۴، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.
[۱۵۵] احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج۶، ص۲۰۹، تهران ۱۳۷۴ش ـ.
[۱۵۶] سزگین، ج۱، ص۵۹۲ـ۵۹۳.
[۱۵۷] منزوی، احمد، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۲، ص۱۰۰۷، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.
[۱۵۸] منزوی، احمد، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۱۰، ص۴۳ـ۴۴، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.



بسیاری از سلسله‌های تصوف، از جمله سهروردیان، طَیفوریان، مولویان و سلسله‌های صوفیه هند مثل چشتیان، به حسن بصری منسوب‌اند و نام او در شجرهنسب احمد غزالی، ابوبکر نسّاج، ابونجیب سهروردی، مجدالدین بغدادی و نجم‌الدین کبری ذکر شده است.
این سلسله‌ها شجرهنسب طریقتی خود را به حسن و از طریق او به امام‌علی علیه‌السلام می‌رسانند.
نقل است که پس از تولد حسن، وی را نزد امام آوردند و امام او را حسن نامید.
همچنین حسن تحت تربیت‌آن حضرت پرورش‌یافت و از ایشان خرقه‌ گرفت و امام کلمه توحید را به او تلقین کرد.
[۱۵۹] عطار، محمدبن ابراهیم، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۳۱، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
[۱۶۰] اافلاکی، حمدبن اخی ناطور، مناقب‌العارفین، ج۲، ص۹۹۸، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش، امین.
[۱۶۱] کرمانی، عبدالرزاق، تذکره در مناقب حضرت شاه نعمة اللّه ولی، ج۱، ص۵۵، در مجموعه در ترجمه احوال شاه نعمت‌اللّه ولی کرمانی، چاپ ژان اوبن، تهران: انجمن ایرانشناسی فرانسه در تهران، ۱۳۶۱ش.
[۱۶۲] محمدمعصوم‌بن زین‌العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۵۹، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
[۱۶۳] محمدمعصوم‌بن زین‌العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۱۰۷، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
[۱۶۴] محمدمعصوم‌بن زین‌العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۱۵۱، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
[۱۶۵] محمدمعصوم‌بن زین‌العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۳۰۵، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
[۱۶۶] منزوی، احمد، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۱۱، ص۹۹۷، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.

در مقابل، افرادی همچون ابن‌خلدون
[۱۶۷] ابن‌خلدون، تاریخ، ج۱، ص۴۰۳.
و شاه‌ولی‌اللّه دهلوی
[۱۶۸] احمدبن عبدالرحیم شاه ولی‌اللّه دهلوی، قرةالعینین فی تفضیل الشیخین، ج۱، ص۲۴۱، پیشاور ۱۳۱۰.
به چنین ارتباطی بین امام‌علی علیه‌السلام و حسن قائل نیستند.
باتوجه‌به این‌دو موضع متعارض، نمی‌توان انکار کرد که در اثبات و نفی مصاحبت حسن با امام علی علیه‌السلام مبالغه شده و گرچه دلایل متقن و کافی برای پیوندی به آن استواری در دست نیست، اصل ارتباط را نیز نمی‌توان انکار کرد.
[۱۶۹] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۳۷۸ـ۳۸۴، تهران ۱۳۸۶ش.

حسن در مسجد بصره حلقه درسی داشت که در آن به گفتگو درباره دانشهای گوناگون (از جمله حدیث، فقه، عقاید و علوم قرآنی ) می‌پرداخت و گاهی به پرسش درباره بعضی از مفاهیم تصوف پاسخ می‌داد.
در خانه او نیز مجلس مخصوصی برگزار می‌شد و در آن‌جا جز در باب مفاهیم زهد، عبادت و معارف باطنی سخنی به میان نمی‌آمد.
به گزارش مکّی، ابوطالب،
[۱۷۱] مکّی، ابوطالب، قوت‌القلوب، ج۱، ص۳۰۷، چاپ سعید نسیب مکارم، بیروت ۱۹۹۵.
افرادی مثل مالک‌بن دینار، ثابت بنانی، ایوب سجستانی/ سَختیانی، فَرقَد سَبَخی/ سنجی و عبدالواحدبن زید در این مجالس شرکت می‌کردند.

۱۸.۱ - شاگردان

حسن شاگردان دیگری نیز داشت، از جمله واصل‌بن عطاء، حبیب عجمی، غَیلان دمشقی، مَعبَد جُهَنی، محمدبن واسع، قَتاده سدوسی و عمروبن عُبَید.
[۱۷۲] اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۳۵۴، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۱۷۴] ابن‌خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۴، ص۸۵.
[۱۷۵] ابن‌مرتضی، کتاب طبقات‌المعتزلة، ج۱، ص۲۵، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۳۸۰/ ۱۹۶۰.
[۱۷۶] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۸۸ـ۲۱۴، کویت ۱۹۷۸.
[۱۷۷] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۱۲ـ۱۷، تهران ۱۳۸۶ش.


۱۸.۲ - اصول سلوکی بصری

به طور کلی شیوه سلوک حسن، که خود سخت به آن پایبند بود، مبتنی بود بر اصولی چون محاسبه نفس، حزن، استفاده از نعمتهای حلال، اجتناب از افراط در زهد، نکوهش اعتیاد به زندگی پرتجمل و گردآوری ثروت انبوه، دوری از شنیدن غنا، توجه به وظایف اجتماعی، اهتمام به امور مسلمانان و ترجیح آن بر پاره‌ای از عبادات، دوری از رابطه مریدی و مرادی و تظاهر به شوریدگی، تخطئه نگاههای فرا انسانی به بزرگان، دوری از طفیلی‌گری و ارتزاق از راه دین، و عبادت حق بدون توجه به ثواب و عقاب .
[۱۷۸] ابن‌سعد، الطبقات الکبرى، ج۹، ص۱۷۱ـ۱۷۳، قاهره.
[۱۷۹] جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، ج۳، ص۱۲۰، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸.
[۱۸۲] هجویری، علی‌بن عثمان، کشف‌المحجوب، ج۱، ص۱۳۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش.
[۱۸۳] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۲۸ـ۲۹، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۱۸۴] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۸۸، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۱۸۵] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۹۰ـ ۹۱، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۱۸۶] امینی، عبدالحسین، الغدیر فی‌الکتاب و السنة و الادب، ج۸، ص۶۸، بیروت، ج۲، ۱۳۹۷/۱۹۷۷، ج۸، ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
[۱۸۷] کتاب فی الاخلاق و العرفان، لاحد الحفاظ من اعلام الشیعة الامامیة فی القرن الخامس او السادس، ج۱، ص۲۸۹، چاپ رضا استادی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس‌رضوی، ۱۳۸۴ش.



درباره مکتب فکری حسن اتفاق‌نظر وجود ندارد؛ او را معتزلی، شیعی، پیرو مذهب مرجئه و معتقد به مبانی اشاعره دانسته‌اند.
[۱۸۹] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۷۵، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۱۹۰] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۱۳۰، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۱۹۱] ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۸۰، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
[۱۹۲] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۸۲، کویت ۱۹۷۸.
[۱۹۳] بسیط، احمداسماعیل، الحسن البصری مفسرآ، ج۱، ص۱۴۵، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

برخی از ابن‌ابی‌العوجا، که ابتدا شاگرد حسن بود و سپس از زندیقان شد، روایت کرده‌اند که حسن گاهی به سوی قدریان و زمانی به سمت جبریان متمایل می‌شده است.
اما به نظر می‌رسد با استناد به گفته او نمی‌توان مطلبی را ثابت کرد.
علاوه بر آن‌که سخنان و روایات حسن در تخطئه جبر و قدر و تأیید موضع شیعه در این باره، بارها در متون شیعی مورد استناد و ستایش قرار گرفته است.
[۱۹۶] مفید، محمدبن محمد، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد، ج۱، ص۳۱۵ـ۳۱۸، با ترجمه و شرح هاشم رسولی محلاتی، تهران ۱۳۸۴ش.

بدوی، عبدالرحمان
[۱۹۹] بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۸۲، کویت ۱۹۷۸.
نیز، بر پایه خودداری حسن از پاسخ به پرسش حجاج درباره امام علی علیه‌السلام و عثمان، او را از بنیان‌گذاران مرجئه دانسته است.
اما حسن بارها معاویه، یزید و حجاج و بسیاری دیگر از قدرتمندان را محکوم کرده و حتی حکمرانان عصر خود را منافق خوانده است.
[۲۰۰] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۷۳، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۲۰۱] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۱۰۸ـ ۱۰۹، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۲۰۲] سبط ابن‌جوزی، تذکرةالخواص من الامة بذکر خصائص الائمة، ج۲، ص۱۹۹، چاپ حسین تقی‌زاده، (قم) ۱۴۲۶-.
[۲۰۴] بسیط، احمداسماعیل، الحسن البصری مفسرآ، ج۱، ص۱۴۴، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

همچنین اقوال و روایات به جامانده از حسن در باب مفهوم ایمان، حکایت از مخالفت جدّی او با مرجئه دارد.
[۲۰۵] حمصی رازی، محمودبن علی، المنقذ من التقلید، ج۱، ص۱۹۸، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.

برخی هم بر آن‌اند که حسن، پس از تهدید شدن، از اظهار مخالفت با عقیده عامه سنّیان درباره قدر بازایستاده است.
[۲۰۷] قاضی عبدالجبار، بن احمد، فرق و طبقات المعتزلة، ج۱، ص۳۷، چاپ علی سامی، نشار و عصام‌الدین محمدعلی، (اسکندریه) ۱۹۷۲.

اما اگر هم ثابت شود که حسن در پاره‌ای موارد به یکی از دو طرف جبر یا اختیار گرایش یافته است، باید این گفته‌ها را با مجموع اظهارات او سنجید.

۱۹.۱ - امامان شیعه و بصری

از روزگار حسن تا به امروز درباره او گزارشهایی مطرح بوده است که برخی آن را حاکی از مخالفت حسن با امامان شیعه، خاصه امام علی علیه‌السلام، دانسته‌اند.
مثلاً طبرسی
[۲۰۸] احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۴۰۲ـ ۴۰۳، چاپ ابراهیم بهادری و محمد هادی‌به، (تهران) ۱۴۲۵.
روایت کرده است که در بصره علی علیه‌السلام از حسن دلیل شرکت نکردنش در جنگ جمل را پرسید و حسن دلیل آن را جهنمی بودن قاتل و مقتول بیان کرد.
طبق روایتی دیگر،
[۲۱۰] احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۴۰۴، چاپ ابراهیم بهادری و محمد هادی‌به، (تهران) ۱۴۲۵.
پس از جنگ جمل و ورود امام علی به بصره، آن حضرت خطاب به حسن که قصد کتابت بیانات ایشان را داشت گفته بود هر امتی سامری‌ای دارد و سامری این امت حسن است که اعتقاد به جنگ کردن ندارد.
همچنین نقل شده است که حسن عمداً در کربلا به سپاه امام حسین علیه‌السلام نپیوست.
[۲۱۱] خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، ج۳، ص۳۳.
[۲۱۲] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۱۸۷ـ۲۰۸، تهران ۱۳۸۶ش.
[۲۱۳] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۲۳۰ـ۲۳۱، تهران ۱۳۸۶ش.

درباره دو روایت اول باید گفت که علاوه بر آن‌که فاقد سندند، به لحاظ تاریخی نیز نمی‌توانند درست باشند، زیرا جنگ جمل در سال ۳۶ اتفاق افتاد و حسن در این زمان حداکثر پانزده ساله بود.
اما گذشته از بحث سند و مسئله تاریخی این دو روایت و نیز روایات دیگری که در تأیید اقدامات علی علیه‌السلام در جنگ جمل از حسن نقل شده،
[۲۱۴] هلالی، سُلیم‌بن قیس، کتاب سُلیم‌بن قیس الهلالی، ج۲، ص۵۵۹، چاپ محمدباقر انصاری‌زنجانی، قم ۱۳۸۴ش.
[۲۱۵] عاصمی، احمدبن محمد، العَسَل ُالمُصَفّی فی تهذیب زَین‌الفَتی فی شرح سورة هل اتی، ج۲، ص۳۷۴ـ ۳۷۵، هذّبه و علّق علیه محمدباقر محمودی، قم ۱۴۱۸.
شیخ مفید در امالی
[۲۱۶] مفید، محمدبن محمد، ترجمه و متن امالی شیخ مفید، ج۱، ص۱۲۹ـ ۱۳۱، ترجمه حسین استاد ولی، مشهد ۱۳۶۴ش.
روایت اول را به گونه دیگری نقل کرده است.
در آن‌جا حسن نه تنها پاسخ بی‌ادبانه‌ای به سؤال امام نداده، بلکه حتی از ایشان نصیحت خواسته است.
اما در مورد روایت سوم، حضور نیافتن حسن در کربلا می‌تواند به این دلیل باشد که به موقع از ورود سپاه امام به کربلا باخبر نشد، همچنان که هیچ‌یک از رجال بصره، که قصد یاری کردن امام حسین علیه‌السلام را داشتند، فرصت پیوستن به امام را نیافتند.
به علاوه، ابن‌زیاد همه راههایی را که به آن سرزمین منتهی می‌شد بسته بود.
دیگر آن‌که نقل است که حسن چنان به اهل‌بیت علیهم‌السلام دلبستگی داشت که با شنیدن خبر شهادت امام حسین علیه‌السلام، به‌شدت گریست و سپس گفت : «خدا خوار کند امتی را که فرزند پیامبرش را کشت».
[۲۱۸] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۱۸۳ـ۲۴۴، تهران ۱۳۸۶ش.


۱۹.۱.۱ - ترویج مکتب تشیع

حسن در ترویج بعضی معتقدات که امامان شیعه تعلیم می‌دادند و نیز آموزه‌هایی که مجموعه آموزه‌ایِ شیعه را تشکیل می‌دهند، گامهای بلندی برداشت، از آن جمله است: نفی رؤیت باری‌تعالی، شفاعت، مهدویت، امامتِ امامان اهل بیت و شمار آنان، تخطئه قیاس، تقیه، سرنوشت فرزندان نامسلمانان، معراج پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم، خطاهای فاحش خلفا، نکاح موقت، مسئله میراث پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم، تقدیس بزرگان شیعه همچون سلمان و عمار یاسر
[۲۱۹] بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۲۰۷، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
[۲۲۴] حمیری، نشوان‌بن سعید، الحورالعین، ج۱، ص۲۵۶، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.
[۲۲۶] ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۱۳۰، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۲۲۷] مُحَلِّی، حُمیدبن احمد، محاسن‌الازهار فی مناقب امام الابرار و والد الائمة الاطهار الامام امیرالمؤمنین علی‌ بن ابی‌طالب علیه‌السلام، ج۱، ص۳۸۵، چاپ محمدباقر محمودی، قم ۱۴۲۲.
[۲۲۸] ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۶۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
[۲۲۹] خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۱۲۲، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.

وی همچنین امامان شیعه را ستایش کرده است.
مثلاً از علی ‌علیه‌السلام به عنوان ربّانی این امت و بهترین فرد امت پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم و نخستین مؤمن و نمازگزار با وی و از همسر و دو فرزندش به عنوان بهترین کسان پس از وی یاد کرده و نیز، به نقل از عبداللّه‌بن مسعود، گفته است که در قیامت، علی علیه‌السلام بر کرسی نور نشسته است و فقط کسی می‌تواند از صراط بگذرد که ولایت او و اهل‌بیت او را داشته باشد.
[۲۳۰] مفید، محمدبن محمد، الفصول‌المختارة من‌العیون و المحاسن، ج۱، ص۲۱۵، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۲۳۱] مفید، محمدبن محمد، الفصول‌المختارة من‌العیون و المحاسن، ج۱، ص۲۲۱، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.



روایات حسن در نزد عامه اهل سنّت مقبول است و بخاری و مسلم در صحیحین احادیث او را آورده‌اند.
همچنین در مکه برای حسن مجلس روایت حدیث ترتیب دادند و مجاهد و عطاء و طاووس و عَمروبن شُعَیب از جمله علمای بزرگ اهل سنّت بودند که در مجلس او شرکت کردند.

۲۰.۱ - ابن‌سعد

ابن‌سعد
[۲۳۵] ابن‌سعد، الطبقات الکبرى، ج۹، ص۱۵۷، قاهره.
او را با عنوان جامع، ثقة و حجت ستوده، هر چند روایات مرسل او را حجت ندانسته است.

۲۰.۲ - ذهبی

ذهبی در کتاب تذکرةالحفاظ حسن را امام، شیخ‌الاسلام، حافظ و علامه و با این حال او را مدِلّس خوانده است.

۲۰.۳ - ابن‌اثیر

ابن‌اثیر
[۲۳۷] ابن‌اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر (مبارک‌بن محمد)، ج۲، ص۱۸۷، چاپ طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قاهره ۱۳۸۳ـ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۳ـ۱۹۶۵.
گفته است که حسن میان علم و زهد و عبادت و ورع جمع کرده بود.

۲۰.۴ - اصفهانی، ابونعیم

اصفهانی، ابونعیم، علاوه بر آن‌که او را فقیه و زاهد و عابدی دانسته که زینت دنیا را به دور افکنده بود، روایات حاکی از احوال حسن و مواعظ او را نقل کرده است.

۲۰.۵ - کشی، محمدبن عمر

از چهار منبع متقدم رجال شیعه، نام حسن فقط در اختیار معرفة الرجال آمده که مهم‌ترین مستند رجالیان متأخر شیعه نیز همین مطلب کشّی است.
متن مورد اشاره، حاوی سخنانی منسوب به فضل‌بن شاذان است، به مناسبت ذکر زهاد ثمانیه که در آن حسن را نکوهش کرده است.
[۲۴۳] خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۲۷۲.

گفتنی است هدف کشّی در کتاب رجال خود آن بوده است که آنچه را درباره هریک از راویان، از مدح و ذم، رسیده یکجا فراهم آورد، بدون آن‌که درباره آن‌ها داوری کند.
واسطه نقل وی از فضل‌بن شاذان در این مورد، علی‌بن محمدبن قتیبه است که رجال‌شناسان شیعه او را غیرمعتمد دانسته‌اند.
[۲۴۴] خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۶۰.
[۲۴۵] خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۲۹۴ـ ۲۹۵.


۲۰.۶ - برخی از علمای شیعه

در میان علمای شیعه از جمله کسانی که حسن را مردود و مذموم شمرده‌اند، فیض‌کاشانی، محمدباقر مجلسی،
[۲۴۷] مجلسی، محمدباقربن محمدتقی، عین‌الحیات، ج۲، ص۴۵۹ـ۴۶۰، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۳۸۲ش.
محمدطاهر قمی
[۲۴۸] قمی، محمدطاهر بن محمدحسین، تحفة الاخیار، بحثی در پیرامون آراء و عقاید صوفیه، ج۱، ص۱۴۶ـ ۱۵۰، چاپ داود الهامی، قم ۱۳۶۹ش.
و کرمانشاهی، آقامحمدعلی
[۲۴۹] کرمانشاهی، آقامحمدعلی، خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه، ج۱، ص۶۷، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۲.
بوده‌اند.
که نقد آنان ناظر به شهرت حسن بصری به منش صوفیانه و پرهیز دادن مخاطبان از پیروی از وی بوده است.
آنان با استناد به برخی گزارشها، داوریهای منفی درباره حسن عرضه کرده و گاهی او را با عناوینی همچون معلمِ بدعت و ضلالت، مروّج رهبانیت، رئیس قدریان، منافق و دشمن علی علیه‌السلام، مذمت کرده‌اند.
[۲۵۰] ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۳۰۳ـ۳۲۰، تهران ۱۳۸۶ش.


۲۰.۷ - ابن‌بابویه

در مقابل، برخی از علمای متقدم و متأخر شیعه در مقام دفاع از حسن برآمده و روایات و تفاسیر او را معتبر شمرده‌اند.
ابن‌بابویه در امالی، علاوه بر نقل روایات حسن، سخنانی از او درباره امام علی‌علیه‌السلام نقل کرده که حاکی از اهمیت فراوان آن‌ها در نظر ابن‌بابویه است، بی‌آنکه کمترین تعریضی درباره حسن داشته باشد.

۲۰.۸ - علم‌الهدی

شریفِ مرتضی علم‌الهدی
[۲۵۲] علم‌الهدی، علی‌بن حسین، امالی المرتضی: غررالفوائد و دررالقلائد، ج۱، ص۱۵۳، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست تهران.
[۲۵۳] علم‌الهدی، علی‌بن حسین، امالی المرتضی: غررالفوائد و دررالقلائد، ج۱، ص۱۶۱ـ۱۶۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست تهران.
نیز از حسن به نیکی یاد کرده و او را کثیرالعلم، بلیغ‌المواعظ، اسوه، پیشوا و یکی از متقدمان دانسته که از تصریح به عدل خدا پروا نمی‌نمود.
[۲۵۴] گزارشی آورده است.، بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.


۲۰.۹ - شیخ‌طوسی

شیخ‌طوسی در مقدمه تفسیر تبیان، ابن‌عباس و حسن و قَتاده
[۲۵۶] تفسیر الحسن البصری، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
را به ترتیب از مفسرانی شمرده که در تفسیر قرآن «طریقه‌ای ممدوح و مذهبی محمود» داشته‌اند.
حسن در تفسیر او دومین نفر است که از او بسیار نقل قول شده است.

۲۰.۱۰ - طبرسی

طبرسی نیز در تفسیر مجمع‌البیان، همین شیوه را در پیش گرفته است.
[۲۵۷] کریمان، حسین، طبرسی و مجمع‌البیان، ج۲، ص۴۴ـ ۴۶، تهران ۱۳۴۰ـ ۱۳۴۱ش.


۲۰.۱۱ - قاضی نوراللّه شوشتری

به گفته قاضی نوراللّه شوشتری
[۲۵۸] شوشتری، نوراللّه‌بن شریف‌الدین، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۷، تهران ۱۳۵۴ش.
به نقل از یکی از مشایخش، رضی‌الدین علی‌بن طاووس حسن را مقبول می‌دانسته است.

۲۰.۱۲ - فتح‌اللّه کاشانی

فتح‌اللّه کاشانی نیز در تفسیر فارسی منهج الصادقین
[۲۵۹] کاشانی، فتح‌اللّه‌ بن شکراللّه، منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین، ج۱، ص۳۳۹ـ۳۴۰، با مقدمه و پاورقی و تصحیح ابوالحسن شعرانی، چاپ علی‌اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۸ش.
[۲۶۰] کاشانی، فتح‌اللّه‌ بن شکراللّه، منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین، ج۱، ص۴۶۹، با مقدمه و پاورقی و تصحیح ابوالحسن شعرانی، چاپ علی‌اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۸ش.
[۲۶۱] کاشانی، فتح‌اللّه‌ بن شکراللّه، منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین، ج۱، ص۴۹۹، با مقدمه و پاورقی و تصحیح ابوالحسن شعرانی، چاپ علی‌اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۸ش.
[۲۶۲] کاشانی، فتح‌اللّه‌ بن شکراللّه، منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین، ج۱، ص۵۰۲ـ۵۰۳، با مقدمه و پاورقی و تصحیح ابوالحسن شعرانی، چاپ علی‌اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۸ش.
در بسیاری از موارد، قبل یا بعد از نقل روایت و قولی از حسن، تصریح کرده که قول و روایت او با آنچه از ائمه علیهم‌السلام رسیده و مقبول شیعیان است یکی است.
وی همچنین گزارش پاره‌ای از سخنان حسن در ستایش امام علی علیه‌السلام در برابر حجاج را آورده است.

۲۰.۱۳ - محمدتقی مجلسی

محمدتقی مجلسی نیز معتقد است که حسن به امر امام علی علیه‌السلام در برخورد با زیاد و پسرش، عبیداللّه، و نیز حجاج تقیه کرده است.

۲۰.۱۴ - شوشتری، محمدتقی

همچنین شوشتری، محمدتقی از نامه حسن در رد جبریان یاد کرده و آن را ستوده و نوشته نیکوتر آن است که وی را مردی نیک و پرهیزکار بدانیم و معتقد باشیم که تقیه کرده است.

۲۰.۱۵ - معرفت، محمدهادی

معرفت، محمدهادی
[۲۶۵] معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون فی ثوبه‌القشیب، ج۱، ص۳۷۱ـ۳۸۵، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
نیز شرح احوال حسن را به تفصیل و با لحنی پر از ستایش نوشته است و اتهاماتی را که به وی وارد آورده‌اند مردود شمرده است.


از علمای شیعه کسانی همچون محمدباقر خوانساری
[۲۶۶] خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، ج۳، ص۳۴.
و علی علیاری تبریزی
[۲۶۷] علیاری تبریزی، علی‌بن عبداللّه، بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال، ج۳، ص۷۱، ج۳، چاپ هدایةاللّه مسترحمی، تهران ۱۳۶۳ش.
و مامقانی، عبداللّه
[۲۶۸] مامقانی، عبداللّه، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال، ج۱۹، ص۱۳ـ۱۶، چاپ محیی‌الدین مامقانی، قم ۱۴۲۳ـ.
نیز با استناد به روایت سلیم‌بن قیس هلالی
[۲۶۹] هلالی، سُلیم‌بن قیس، کتاب سُلیم‌بن قیس الهلالی، ج۲، ص۵۵۸ـ۵۵۹، چاپ محمدباقر انصاری‌زنجانی، قم ۱۳۸۴ش.
که حاکی از ندامت حسن و توبه در آخر عمرش است اظهار کرده‌اند که حسن نخست در راه هدایت نبود و بعدآ مستبصر شد و به پیروان مذهب حق پیوست.


(۱) آقامحمدعلی کرمانشاهی، خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۲.
(۲) ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
(۳) ابن‌اثیر، (علی‌بن محمد)، الکامل فی التاریخ.
(۴) ابن‌اثیر، (مبارک‌بن محمد)، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قاهره ۱۳۸۳ـ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۳ـ۱۹۶۵.
(۵) ابن‌بابویه، امالی الصدوق، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۶) ابن‌بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۹۸.
(۷) ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
(۸) ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۹) ابن‌حجر عسقلانی، کتاب تهذیب‌التهذیب، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
(۱۰) ابن‌خلدون، تاریخ.
(۱۱) ابن‌خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان.
(۱۲) ابن‌سعد، الطبقات الکبرى (قاهره).
(۱۳) ابن‌شهرآشوب، متشابه‌القرآن و مختلفه، تهران ۱۳۲۸ش، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
(۱۴) ابن‌طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب‌الطوائف، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۰/ ۱۹۹۹.
(۱۵) ابن‌کثیر، البدایة و النهایة فی‌التاریخ، (قاهره) ۱۳۵۱ ـ۱۳۵۸.
(۱۶) ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت ۱۴۱۲.
(۱۷) ابن‌مرتضی، کتاب طبقات‌المعتزلة، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۳۸۰/ ۱۹۶۰.
(۱۸) ابن‌ندیم (تهران)، الفهرست.
(۱۹) ابوطالب مکّی، قوت‌القلوب، چاپ سعید نسیب مکارم، بیروت ۱۹۹۵.
(۲۰) ابونعیم اصفهانی، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۲۱) احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب‌العارفین، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش، امین.
(۲۲) عبدالحسین امینی، الغدیر فی‌الکتاب و السنة و الادب، بیروت، ج۲، ۱۳۹۷/۱۹۷۷، ج۸، ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
(۲۳) عبدالرحمان بدوی، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، کویت ۱۹۷۸.
(۲۴) احمداسماعیل بسیط، الحسن البصری مفسرآ، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۵) بلاذری (بیروت).
(۲۶) اکبر ثبوت، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، تهران ۱۳۸۶ش.
(۲۷) عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸.
(۲۸) حسن بصری، تفسیر الحسن البصری، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
(۲۹) روضة جمال حُصَری، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۳۰) محمودبن علی حمصی رازی، المنقذ من التقلید، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
(۳۱) مصطفی سعید خن، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
(۳۲) خوانساری.
(۳۳) خویی، معجم رجال الحدیث.
(۳۴) محمدبن احمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام و وفیات‌المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۰۱ـ۱۲۰ ه، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۳.
(۳۵) محمدبن احمد ذهبی، سیراعلام‌النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
(۳۶) محمدبن احمد ذهبی، کتاب تذکرةالحفاظ، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۸، چاپ افست بیروت.
(۳۷) سبط ابن‌جوزی، تذکرةالخواص من الامة بذکر خصائص الائمة، چاپ حسین تقی‌زاده، (قم) ۱۴۲۶-.
(۳۸) سُلیم‌بن قیس هلالی، کتاب سُلیم‌بن قیس الهلالی، چاپ محمدباقر انصاری‌زنجانی، قم ۱۳۸۴ش.
(۳۹) سمعانی، الانساب.
(۴۰) احمدبن عبدالرحیم شاه ولی‌اللّه دهلوی، قرةالعینین فی تفضیل الشیخین، پیشاور ۱۳۱۰.
(۴۱) محمدتقی شوشتری، قاموس الرجال.
(۴۲) نوراللّه‌بن شریف‌الدین شوشتری، مجالس المؤمنین، تهران ۱۳۵۴ش.
(۴۳) محمدبن عبدالکریم شهرستانی، کتاب‌الملل و النحل، چاپ محمدبن فتح‌اللّه بدران، قاهره ۱۳۷۵/ ۱۹۵۶، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
(۴۴) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)، تفسیرالقرآن‌الکریم، چاپ محمد خواجوی، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ش.
(۴۵) صفدی، اعیان العصر.
(۴۶) احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ ابراهیم بهادری و محمد هادی‌به، (تهران) ۱۴۲۵.
(۴۷) طبری، جامع.
(۴۸) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن.
(۴۹) احمدبن محمد عاصمی، العَسَل ُالمُصَفّی فی تهذیب زَین‌الفَتی فی شرح سورة هل اتی، هذّبه و علّق علیه محمدباقر محمودی، قم ۱۴۱۸.
(۵۰) عبدالجبار ناجی و عبدالحسین مبارک، من مشاهیر اعلام البصره، بصره ۱۹۸۳.
(۵۱) عبدالرزاق کرمانی، تذکره در مناقب حضرت شاه نعمة اللّه ولی، در مجموعه در ترجمه احوال شاه نعمت‌اللّه ولی کرمانی، چاپ ژان اوبن، تهران: انجمن ایرانشناسی فرانسه در تهران، ۱۳۶۱ش.
(۵۲) محمدبن ابراهیم عطار، تذکرةالاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
(۵۳) علی‌بن حسین علم‌الهدی، امالی المرتضی: غررالفوائد و دررالقلائد، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست تهران.
(۵۴) علی‌بن عبداللّه علیاری تبریزی، بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال، ج۳، چاپ هدایةاللّه مسترحمی، تهران ۱۳۶۳ش.
(۵۵) محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
(۵۶) محمدبن محمد غزالی، نصیحةالملوک، چاپ جلال‌الدین همایی، تهران ۱۳۶۱ش.
(۵۷) فاطمه محمد محجوب، الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیة، ج۱۴، قاهره: دارالغد العربی.
(۵۸) محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۵۹) قاضی عبدالجباربن احمد، فرق و طبقات المعتزلة، چاپ علی سامی، نشار و عصام‌الدین محمدعلی، (اسکندریه) ۱۹۷۲.
(۶۰) عبدالکریم‌بن هوازن قشیری، الرسالةالقشیریة، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۹۸.
(۶۱) محمد رواس قلعه‌جی، موسوعة فقه الحسن البصری، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
(۶۲) عباس قمی، سفینةالبحار و مدینة الحکم و الآثار، چاپ سنگی نجف ۱۳۵۲ـ۱۳۵۵، چاپ افست تهران.
(۶۳) عباس قمی، هدیةالاحباب فی ذکر المعروف بالکنی و الالقاب و الانساب، تهران ۱۳۶۳ش.
(۶۴) محمدطاهر بن محمدحسین قمی، تحفة الاخیار: بحثی در پیرامون آراء و عقاید صوفیه، چاپ داود الهامی، قم ۱۳۶۹ش.
(۶۵) سلیمان‌بن ابراهیم قندوزی، ینابیع‌المَودَّةِ لِذَویِ القُربی، چاپ علی جمال اشرف حسینی، قم ۱۴۱۶.
(۶۶) فتح‌اللّه‌ بن شکراللّه کاشانی، منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین، با مقدمه و پاورقی و تصحیح ابوالحسن شعرانی، چاپ علی‌اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۸ش.
(۶۷) کتاب فی الاخلاق و العرفان، لاحد الحفاظ من اعلام الشیعة الامامیة فی القرن الخامس او السادس، چاپ رضا استادی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس‌رضوی، ۱۳۸۴ش.
(۶۸) حسین کریمان، طبرسی و مجمع‌البیان، تهران ۱۳۴۰ـ ۱۳۴۱ش.
(۶۹) محمدبن عمر کشی، اختیار معرفةالرجال، (تلخیص) محمدبن‌حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد۱۳۴۸ش.
(۷۰) کلینی، اصول کافی.
(۷۱) عبداللّه مامقانی، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال، چاپ محیی‌الدین مامقانی، قم ۱۴۲۳ـ.
(۷۲) محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۷۳) محمدباقربن محمدتقی مجلسی، عین‌الحیات، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۳۸۲ش.
(۷۴) حُمیدبن احمد مُحَلِّی، محاسن‌الازهار فی مناقب امام الابرار و والد الائمة الاطهار الامام امیرالمؤمنین علی‌ بن ابی‌طالب علیه‌السلام، چاپ محمدباقر محمودی، قم ۱۴۲۲.
(۷۵) محمدهادی معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه‌القشیب، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
(۷۶) محمدمعصوم‌بن زین‌العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
(۷۷) محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد، با ترجمه و شرح هاشم رسولی محلاتی، تهران ۱۳۸۴ش.
(۷۸) محمدبن محمد مفید، ترجمه و متن امالی شیخ مفید، ترجمه حسین استاد ولی، مشهد ۱۳۶۴ش.
(۷۹) محمدبن محمد مفید، خلاصةالایجاز فی المتعة، چاپ علی‌اکبر زمانی‌نژاد، قم ۱۴۱۳.
(۸۰) محمدبن محمد مفید، الفصول‌المختارة من‌العیون و المحاسن، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۸۱) مقدسی.
(۸۲) علی‌بن عبیداللّه منتجب‌الدین رازی، الاربعون حدیثآ عن‌اربعین شیخاً من اربعین صحابیاً فی فضائل الامام امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام، قم ۱۴۰۸.
(۸۳) احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.
(۸۴) احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، تهران ۱۳۷۴ش ـ.
(۸۵) نشوان‌بن سعید حمیری، الحورالعین، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.
(۸۶) نصربن مزاحم، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
(۸۷) محمدبن خلف وکیع، اخبارالقضاة، بیروت: عام‌الکتب.
(۸۸) علی‌بن عثمان هجویری، کشف‌المحجوب، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش.
(۸۹) یعقوبی، تاریخ.
(۹۰) سزگین؛



 
۱. هجویری، علی‌بن عثمان، کشف‌المحجوب، ج۱، ص۱۲۹ـ۱۳۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش.
۲. سمعانی، الانساب، ج۲، ص۲۲۰.
۳. ذهبی، محمدبن احمد، تاریخ‌الاسلام و وفیات‌المشاهیر و الاعلام، ج۷، ص۴۸، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۰۱۱۲۰ ه، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۳.    
۴. بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۱۸، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۵. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۹، ص۱۱۴، قاهره.    
۶. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۶۴، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۷. عطار، محمدبن ابراهیم، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۳۰، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
۸. وکیع، محمدبن خلف، اخبارالقضاة، ج۲، ص۶، بیروت:عام‌الکتب.    
۹. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۱۵، قاهره.    
۱۰. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۶۴، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۱۱. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۹، ص۱۱۵.    
۱۲. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۶۴، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۱۳. وکیع، محمدبن خلف، اخبارالقضاة، ج۲، ص۳، بیروت:عام‌الکتب.    
۱۴. صفدی، اعیان العصر، ج۱۲، ص۳۰۶.
۱۵. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۹، ص۱۱۴، قاهره.    
۱۶. وکیع، محمدبن خلف، اخبارالقضاة، ج۲، ص۴، بیروت:عام‌الکتب.    
۱۷. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۵۲، کویت ۱۹۷۸.
۱۸. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۶۴، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۱۹. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة فی‌التاریخ، ج۹، ص۲۹۹، (قاهره) ۱۳۵۱ ـ۱۳۵۸.
۲۰. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۲، تهران ۱۳۸۶ش.
۲۱. وکیع، محمدبن خلف، اخبارالقضاة، ج۲، ص۵، بیروت:عام‌الکتب.    
۲۲. وکیع، محمدبن خلف، اخبارالقضاة، ج۲، ص۳، بیروت:عام‌الکتب.    
۲۳. وکیع، محمدبن خلف، اخبارالقضاة، ج۲، ص۵، بیروت:عام‌الکتب.    
۲۴. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۴۷، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۲۵. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۶۴، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۲۶. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۳، تهران ۱۳۸۶ش.
۲۷. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۱۴، قاهره.    
۲۸. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة فی‌التاریخ، ج۹، ص۲۹۹، (قاهره) ۱۳۵۱ ـ۱۳۵۸.
۲۹. عسقلانی، ابن‌حجر، کتاب تهذیب‌التهذیب، ج۲۱، ص۴۱۶.    
۳۰. حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۱۰۹، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۳۱. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۶۴، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۳۲. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۵۳، کویت ۱۹۷۸.
۳۳. حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۱۰۹، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۳۴. حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۱۱۱ـ ۱۱۲، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۳۵. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۳۴، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۳۶. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۴۰، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۳۷. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۵۴ـ ۱۵۶، کویت ۱۹۷۸.
۳۸. بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۳۹۴، (بیروت).
۳۹. وکیع، محمدبن خلف، اخبارالقضاة، ج۲، ص۱۴، بیروت:عام‌الکتب.    
۴۰. ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۰۲، تهران.
۴۱. ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، ج۱، ص۶۴، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۲. ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، ج۱، ص۷۲، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۳. ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، ج۱، ص۱۱۶، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۴. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۵۴، کویت ۱۹۷۸.
۴۵. بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۲۰۷، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۴۶. ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، ج۱، ص۶۴، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۷. ابن‌جوزی، کتاب‌الرد علی‌المتعصب العنید، ج۱، ص۷۲، چاپ کاظم محمودی، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۸. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۷۸.    
۴۹. ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۰۲، تهران.
۵۰. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۲۱.    
۵۱. ابن‌اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر (مبارک‌بن محمد)، ج۲، ص۱۹۸، چاپ طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قاهره ۱۳۸۳ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۳۱۹۶۵.    
۵۲. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، تهران ۱۳۸۶ش.
۵۳. وکیع، محمدبن خلف ، اخبارالقضاة، ج۱، ص۳۷۰، بیروت: عام‌الکتب.
۵۴. قمی، عباس، سفینةالبحار و مدینة الحکم و الآثار، ج۱، ص۶۷۸، چاپ سنگی نجف ۱۳۵۲۱۳۵۵، چاپ افست تهران.    
۵۵. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۲۷۱، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۵۶. قمی، عباس، هدیةالاحباب فی ذکر المعروف بالکنی و الالقاب و الانساب، ج۱، ص۷۴، تهران ۱۳۶۳ش.
۵۷. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۷۱.    
۵۸. خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۲۶۱، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
۵۹. حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۱۸۴، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۶۰. رضا استادی، احد الحفاظ من اعلام الشیعة الامامیة فی القرن الخامس او السادس، مشهدابن‌سعد.
۶۱. ابن سعد، الطبقات الکبرى، ج۹، ص۱۵۸، (قاهره).
۶۲. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۷۲، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۶۳. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۷۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۶۴. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۱۵..    
۶۵. مکّی، ابوطالب، قوت‌القلوب، ج۱، ص۳۰۸، چاپ سعید نسیب مکارم، بیروت ۱۹۹۵.
۶۶. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۶۵، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۶۷. صفدی، اعیان العصر، ج۱۲، ص۳۰۶.
۶۸. عسقلانی، ابن‌حجر، کتاب تهذیب‌التهذیب، ج۵، ص۱۰۱.    
۶۹. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۷ـ۹، تهران ۱۳۸۶ش.
۷۰. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۱۵    
۷۱. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۱۶.    
۷۲. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۶۷۵۶۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۷۳. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۷۶، کویت ۱۹۷۸.
۷۴. بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۴۶۹ـ ۴۷۸، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۷۵. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۷۴، تهران ۱۳۸۶ش.
۷۶. طبری، أبو جعفر، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۲، ص۳۹۹۴۰۰.    
۷۷. ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ج۱، ص۲۴۳، بیروت ۱۴۱۲.
۷۸. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۵۳، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۷۹. غزالی، محمدبن محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۸.    
۸۰. غزالی، محمدبن محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۱۲۳.    
۸۱. غزالی، محمدبن محمد، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۷۷.    
۸۲. قشیری، عبدالکریم‌بن هوازن، الرسالةالقشیریة، ج۱، ص۲۹۲    
۸۳. بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۸ـ۱۲، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۸۴. بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۴۹۶، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۸۵. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۷۵ـ۷۶، تهران ۱۳۸۶ش.
۸۶. جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، ج۲، ص۲۱۹، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸.
۸۷. خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، ج۳، ص۲۵۶.
۸۸. بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۴۹۷ـ۵۰۲، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۸۹. ابن‌مرتضی، کتاب طبقات‌المعتزلة، ج۱، ص۲۴، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۳۸۰/ ۱۹۶۰.
۹۰. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۵۶، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۹۱. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۳۰، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۹۲. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۷۵ـ۷۶، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۹۳. کلینی، اصول کافی، ج۵، ص۴۲۱.    
۹۴. ابن‌بابویه، شیخ صدوق، التوحید، ج۱، ص۳۴۰۳۴۱، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۹۸.    
۹۵. مفید، محمدبن محمد، ترجمه و متن امالی شیخ مفید، ج۱، ص۱۲۹ـ ۱۳۱، ترجمه حسین استاد ولی، مشهد ۱۳۶۴ش.
۹۶. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۴۳، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۹۷. مجلسی، محمدباقربن محمدتقی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۴۴، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.    
۹۸. مامقانی، عبداللّه، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال، ج۱۹، ص۱۰، چاپ محیی‌الدین مامقانی، قم ۱۴۲۳ـ.
۹۹. حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۱۷۰، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۱۰۰. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۲۵۷، تهران ۱۳۸۶ش.
۱۰۱. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۲۶۷، تهران ۱۳۸۶ش.
۱۰۲. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۱۶.    
۱۰۳. صفدی، اعیان العصر، ج۱۲، ص۳۰۶.
۱۰۴. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۷۲، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۱۰۵. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۸۳، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۱۰۶. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۸۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۱۰۷. حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۲۷۰، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۱۰۸. محمد رواس قلعه‌جی، موسوعة فقه الحسن البصری، ج۱، ص۱۸، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۱۰۹. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۷۶، کویت ۱۹۷۸.
۱۱۰. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۱۹.    
۱۱۱. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۹، ص۱۲۰    
۱۱۲. حُصَری، روضة جمال، حیاةالحسن البصری و مسیرته العلمیة، ج۱، ص۲۷۶، دمشق ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۱۱۳. خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۲۱۴، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
۱۱۴. بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۵۰۴، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۱۱۵. بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۳۵۳، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۱۱۶. محمد رواس قلعه‌جی، موسوعة فقه الحسن البصری، ج۱، ص۳۱۲، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۱۱۷. محمد رواس قلعه‌جی، موسوعة فقه الحسن البصری، ج۱، ص۳۱۸، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۱۱۸. خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۲۷۱، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
۱۱۹. خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۲۷۷، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
۱۲۰. بسیط، احمداسماعیل، الحسن البصری مفسرآ، ج۱، ص۱۳۶، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۲۱. خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۲۱۵ـ۲۹۴، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
۱۲۲. بسیط، احمداسماعیل، الحسن البصری مفسرآ، ج۱، ص۱۳۵۱ ۴۲، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۲۳. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۴۷، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۱۲۴. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۳۰، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۱۲۵. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۱۰۹، تهران ۱۳۸۶ش.
۱۲۶. جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، ج۱، ص۲۸۵.    
۱۲۷. جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، ج۲، ص۱۹۶.    
۱۲۸. جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، ج۱، ص۳۱۴.    
۱۲۹. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۶۰، کویت ۱۹۷۸.
۱۳۰. سزگین، ج۱، ص۵۹۲.
۱۳۱. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۵۹، کویت ۱۹۷۸.
۱۳۲. غزالی، محمدبن محمد، نصیحةالملوک، ج۱، ص۳۱۵، چاپ جلال‌الدین همایی، تهران ۱۳۶۱ش.
۱۳۳. غزالی، محمدبن محمد، نصیحةالملوک، ج۱، ص۳۶۰، چاپ جلال‌الدین همایی، تهران ۱۳۶۱ش.
۱۳۴. غزالی، محمدبن محمد، نصیحةالملوک، ج۱، ص۴۰۶، چاپ جلال‌الدین همایی، تهران ۱۳۶۱ش.
۱۳۵. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۱۰۷، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۱۳۶. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۷۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۱۳۷. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۶۳، کویت ۱۹۷۸.
۱۳۸. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۳۲.    
۱۳۹. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۹۴.    
۱۴۰. مقدسی، البدء والتاریخ، ج۱، ص۱۳۰.
۱۴۱. عبدالجبار ناجی و عبدالحسین مبارک، من مشاهیر اعلام البصره، ج۱، ص۳۰۱، بصره ۱۹۸۳.
۱۴۲. فاطمه محمد محجوب، الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیة، ج۱۴، ص۱۷، ج۱۴، قاهره: دارالغد العربی.
۱۴۳. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۸۴، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۱۴۴. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۲۹.    
۱۴۵. بسیط، احمداسماعیل، الحسن البصری مفسرآ، ج۱، ص۱۶۸ـ۱۸۰، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۴۶. رضا استادی، کتاب فی الاخلاق و العرفان، احد الحفاظ من اعلام الشیعة الامامیة فی القرن الخامس او السادس، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس‌رضوی، ۱۳۸۴ش.
۱۴۷. رضا استادی، کتاب فی الاخلاق و العرفان، احد الحفاظ من اعلام الشیعة الامامیة فی القرن الخامس او السادس، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس‌رضوی، ۱۳۸۴ش.
۱۴۸. ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۳۶، تهران.
۱۴۹. ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۴۰ ، تهران .
۱۵۰. ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۰۲، تهران.
۱۵۱. شوشتری، نوراللّه‌بن شریف‌الدین، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۳۸، تهران ۱۳۵۴ش.
۱۵۲. سزگین، ج۱، ص۵۹۲ـ۵۹۳.
۱۵۳. منزوی، احمد، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۲، ص۹۹۸، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.
۱۵۴. منزوی، احمد، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۳، ص۱۷۵۴، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.
۱۵۵. احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج۶، ص۲۰۹، تهران ۱۳۷۴ش ـ.
۱۵۶. سزگین، ج۱، ص۵۹۲ـ۵۹۳.
۱۵۷. منزوی، احمد، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۲، ص۱۰۰۷، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.
۱۵۸. منزوی، احمد، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۱۰، ص۴۳ـ۴۴، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.
۱۵۹. عطار، محمدبن ابراهیم، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۳۱، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش.
۱۶۰. اافلاکی، حمدبن اخی ناطور، مناقب‌العارفین، ج۲، ص۹۹۸، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش، امین.
۱۶۱. کرمانی، عبدالرزاق، تذکره در مناقب حضرت شاه نعمة اللّه ولی، ج۱، ص۵۵، در مجموعه در ترجمه احوال شاه نعمت‌اللّه ولی کرمانی، چاپ ژان اوبن، تهران: انجمن ایرانشناسی فرانسه در تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۶۲. محمدمعصوم‌بن زین‌العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۵۹، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
۱۶۳. محمدمعصوم‌بن زین‌العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۱۰۷، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
۱۶۴. محمدمعصوم‌بن زین‌العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۱۵۱، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
۱۶۵. محمدمعصوم‌بن زین‌العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۳۰۵، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
۱۶۶. منزوی، احمد، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۱۱، ص۹۹۷، اسلام‌آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش.
۱۶۷. ابن‌خلدون، تاریخ، ج۱، ص۴۰۳.
۱۶۸. احمدبن عبدالرحیم شاه ولی‌اللّه دهلوی، قرةالعینین فی تفضیل الشیخین، ج۱، ص۲۴۱، پیشاور ۱۳۱۰.
۱۶۹. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۳۷۸ـ۳۸۴، تهران ۱۳۸۶ش.
۱۷۰. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۷۹، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱۱۹۸۸.    
۱۷۱. مکّی، ابوطالب، قوت‌القلوب، ج۱، ص۳۰۷، چاپ سعید نسیب مکارم، بیروت ۱۹۹۵.
۱۷۲. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۳۵۴، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
۱۷۳. شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، کتاب‌الملل و النحل، ج۱، ص۵۹.    
۱۷۴. ابن‌خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۴، ص۸۵.
۱۷۵. ابن‌مرتضی، کتاب طبقات‌المعتزلة، ج۱، ص۲۵، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۳۸۰/ ۱۹۶۰.
۱۷۶. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۸۸ـ۲۱۴، کویت ۱۹۷۸.
۱۷۷. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۱۲ـ۱۷، تهران ۱۳۸۶ش.
۱۷۸. ابن‌سعد، الطبقات الکبرى، ج۹، ص۱۷۱ـ۱۷۳، قاهره.
۱۷۹. جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، ج۳، ص۱۲۰، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸.
۱۸۰. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۳۲۱۳۳، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۱۸۱. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۵۱۱۵۲، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۱۸۲. هجویری، علی‌بن عثمان، کشف‌المحجوب، ج۱، ص۱۳۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ش.
۱۸۳. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۲۸ـ۲۹، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۱۸۴. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۸۸، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۱۸۵. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۹۰ـ ۹۱، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۱۸۶. امینی، عبدالحسین، الغدیر فی‌الکتاب و السنة و الادب، ج۸، ص۶۸، بیروت، ج۲، ۱۳۹۷/۱۹۷۷، ج۸، ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
۱۸۷. کتاب فی الاخلاق و العرفان، لاحد الحفاظ من اعلام الشیعة الامامیة فی القرن الخامس او السادس، ج۱، ص۲۸۹، چاپ رضا استادی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس‌رضوی، ۱۳۸۴ش.
۱۸۸. ابن‌شهرآشوب، متشابه‌القرآن و مختلفه، ج۲، ص۵۶، تهران ۱۳۲۸ش، چاپ افست قم ۱۴۱۰.    
۱۸۹. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۷۵، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۱۹۰. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۱۳۰، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۱۹۱. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۸۰، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
۱۹۲. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۸۲، کویت ۱۹۷۸.
۱۹۳. بسیط، احمداسماعیل، الحسن البصری مفسرآ، ج۱، ص۱۴۵، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۹۴. کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۱۹۷.    
۱۹۵. ابن‌بابویه، شیخ صدوق، التوحید، ج۱، ص۲۵۳، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۹۸.    
۱۹۶. مفید، محمدبن محمد، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌العباد، ج۱، ص۳۱۵ـ۳۱۸، با ترجمه و شرح هاشم رسولی محلاتی، تهران ۱۳۸۴ش.
۱۹۷. ابن‌طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب‌الطوائف، ج۱، ص۳۲۹.    
۱۹۸. شیرازی، صدرالدین، محمدبن ابراهیم (ملاصدرا)، تفسیرالقرآن‌الکریم، ج۱، ص۳۲۵، چاپ محمد خواجوی، قم ۱۳۷۹۱۳۸۰ش.    
۱۹۹. بدوی، عبدالرحمان ، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۸۲، کویت ۱۹۷۸.
۲۰۰. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۷۳، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۲۰۱. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۱۰۸ـ ۱۰۹، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۲۰۲. سبط ابن‌جوزی، تذکرةالخواص من الامة بذکر خصائص الائمة، ج۲، ص۱۹۹، چاپ حسین تقی‌زاده، (قم) ۱۴۲۶-.
۲۰۳. ابن‌کثیر، البدایة و النهایة فی‌التاریخ، ج۸، ص۱۳۰، (قاهره) ۱۳۵۱ ۱۳۵۸.    
۲۰۴. بسیط، احمداسماعیل، الحسن البصری مفسرآ، ج۱، ص۱۴۴، عمان ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۲۰۵. حمصی رازی، محمودبن علی، المنقذ من التقلید، ج۱، ص۱۹۸، قم ۱۴۱۲ـ۱۴۱۴.
۲۰۶. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۲۳.    
۲۰۷. قاضی عبدالجبار، بن احمد، فرق و طبقات المعتزلة، ج۱، ص۳۷، چاپ علی سامی، نشار و عصام‌الدین محمدعلی، (اسکندریه) ۱۹۷۲.
۲۰۸. احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۴۰۲ـ ۴۰۳، چاپ ابراهیم بهادری و محمد هادی‌به، (تهران) ۱۴۲۵.
۲۰۹. مجلسی، محمدباقربن محمدتقی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۴۱ ۱۴۳، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.    
۲۱۰. احمدبن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۴۰۴، چاپ ابراهیم بهادری و محمد هادی‌به، (تهران) ۱۴۲۵.
۲۱۱. خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، ج۳، ص۳۳.
۲۱۲. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۱۸۷ـ۲۰۸، تهران ۱۳۸۶ش.
۲۱۳. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۲۳۰ـ۲۳۱، تهران ۱۳۸۶ش.
۲۱۴. هلالی، سُلیم‌بن قیس، کتاب سُلیم‌بن قیس الهلالی، ج۲، ص۵۵۹، چاپ محمدباقر انصاری‌زنجانی، قم ۱۳۸۴ش.
۲۱۵. عاصمی، احمدبن محمد، العَسَل ُالمُصَفّی فی تهذیب زَین‌الفَتی فی شرح سورة هل اتی، ج۲، ص۳۷۴ـ ۳۷۵، هذّبه و علّق علیه محمدباقر محمودی، قم ۱۴۱۸.
۲۱۶. مفید، محمدبن محمد، ترجمه و متن امالی شیخ مفید، ج۱، ص۱۲۹ـ ۱۳۱، ترجمه حسین استاد ولی، مشهد ۱۳۶۴ش.
۲۱۷. قندوزی، سلیمان‌بن ابراهیم، ینابیع‌المَودَّةِ لِذَویِ القُربی، ج۳، ص۴۸، چاپ علی جمال اشرف حسینی، قم ۱۴۱۶    .
۲۱۸. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۱۸۳ـ۲۴۴، تهران ۱۳۸۶ش.
۲۱۹. بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۲۰۷، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۲۲۰. نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ج۱، ص۳۲۳، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.    
۲۲۱. مفید، محمدبن محمد، خلاصةالایجاز فی المتعة، ج۱، ص۲۱، چاپ علی‌اکبر زمانی‌نژاد، قم ۱۴۱۳.    
۲۲۲. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۱۹۹    .
۲۲۳. شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، کتاب‌الملل و النحل، ج۱، ص۶۵۱.    
۲۲۴. حمیری، نشوان‌بن سعید، الحورالعین، ج۱، ص۲۵۶، چاپ کمال مصطفی، چاپ افست تهران ۱۹۷۲.
۲۲۵. ابن‌شهرآشوب، متشابه‌القرآن و مختلفه، ج۲، ص۵۶، تهران ۱۳۲۸ش، چاپ افست قم ۱۴۱۰.    
۲۲۶. ابن‌جوزی، آداب‌الحسن‌البصری و زهده و مواعظه، ج۱، ص۱۳۰، چاپ سلیمان حرش، بیروت ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۲۲۷. مُحَلِّی، حُمیدبن احمد، محاسن‌الازهار فی مناقب امام الابرار و والد الائمة الاطهار الامام امیرالمؤمنین علی‌ بن ابی‌طالب علیه‌السلام، ج۱، ص۳۸۵، چاپ محمدباقر محمودی، قم ۱۴۲۲.
۲۲۸. ذهبی، محمدبن احمد، سیراعلام‌النبلاء، ج۴، ص۵۶۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
۲۲۹. خن، مصطفی سعید، الحسن‌بن یسار البصری الحکیم الواعظ الزاهد العالم، ج۱، ص۱۲۲، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
۲۳۰. مفید، محمدبن محمد، الفصول‌المختارة من‌العیون و المحاسن، ج۱، ص۲۱۵، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۲۳۱. مفید، محمدبن محمد، الفصول‌المختارة من‌العیون و المحاسن، ج۱، ص۲۲۱، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۲۳۲. رازی، منتجب‌الدین، علی‌بن عبیداللّه، الاربعون حدیثآ عن‌اربعین شیخاً من اربعین صحابیاً فی فضائل الامام امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام، ج۱، ص۴۶، قم ۱۴۰۸.    
۲۳۳. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، ج۴، ص۹۵۹۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.    
۲۳۴. امینی، عبدالحسین، الغدیر فی‌الکتاب و السنة و الادب، ج۲، ص۳۲۳، بیروت، ج۲، ۱۳۹۷/۱۹۷۷، ج۸، ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷    .
۲۳۵. ابن‌سعد، الطبقات الکبرى، ج۹، ص۱۵۷، قاهره.
۲۳۶. ذهبی، محمدبن احمد، کتاب تذکرةالحفاظ، ج۱، ص۵۷.    
۲۳۷. ابن‌اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر (مبارک‌بن محمد)، ج۲، ص۱۸۷، چاپ طاهر احمد زاوی و محمود محمد طناحی، قاهره ۱۳۸۳ـ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۳ـ۱۹۶۵.
۲۳۸. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۳۲، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۲۳۹. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۴۳۱۴۴، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۲۴۰. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۴۶، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۲۴۱. اصفهانی، ابونعیم، حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۵۴۱۵۷، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.    
۲۴۲. کشی، محمدبن عمر، اختیار معرفةالرجال، ج۱، ص۹۷۹۸، (تلخیص) محمدبن‌حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد۱۳۴۸ش.    
۲۴۳. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۲۷۲.
۲۴۴. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۱۶۰.
۲۴۵. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۲۹۴ـ ۲۹۵.
۲۴۶. فیض کاشانی، محمدبن شاه مرتضی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۱، ص۸۷، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.    
۲۴۷. مجلسی، محمدباقربن محمدتقی، عین‌الحیات، ج۲، ص۴۵۹ـ۴۶۰، چاپ مهدی رجایی، قم ۱۳۸۲ش.
۲۴۸. قمی، محمدطاهر بن محمدحسین، تحفة الاخیار، بحثی در پیرامون آراء و عقاید صوفیه، ج۱، ص۱۴۶ـ ۱۵۰، چاپ داود الهامی، قم ۱۳۶۹ش.
۲۴۹. کرمانشاهی، آقامحمدعلی، خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه، ج۱، ص۶۷، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۲.
۲۵۰. ثبوت، اکبر، حسن بصری: گنجینه‌دار علم و عرفان (زندگینامه و سخنان و آراء)، ج۱، ص۳۰۳ـ۳۲۰، تهران ۱۳۸۶ش.
۲۵۱. ابن‌بابویه، امالی الصدوق، ج۱، ص۳۹۲.    
۲۵۲. علم‌الهدی، علی‌بن حسین، امالی المرتضی: غررالفوائد و دررالقلائد، ج۱، ص۱۵۳، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست تهران.
۲۵۳. علم‌الهدی، علی‌بن حسین، امالی المرتضی: غررالفوائد و دررالقلائد، ج۱، ص۱۶۱ـ۱۶۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست تهران.
۲۵۴. گزارشی آورده است.، بصری، حسن، تفسیر الحسن البصری، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۲۵۵. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶.    
۲۵۶. تفسیر الحسن البصری، جمع و توثیق و دراسة محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
۲۵۷. کریمان، حسین، طبرسی و مجمع‌البیان، ج۲، ص۴۴ـ ۴۶، تهران ۱۳۴۰ـ ۱۳۴۱ش.
۲۵۸. شوشتری، نوراللّه‌بن شریف‌الدین، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۷، تهران ۱۳۵۴ش.
۲۵۹. کاشانی، فتح‌اللّه‌ بن شکراللّه، منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین، ج۱، ص۳۳۹ـ۳۴۰، با مقدمه و پاورقی و تصحیح ابوالحسن شعرانی، چاپ علی‌اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۸ش.
۲۶۰. کاشانی، فتح‌اللّه‌ بن شکراللّه، منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین، ج۱، ص۴۶۹، با مقدمه و پاورقی و تصحیح ابوالحسن شعرانی، چاپ علی‌اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۸ش.
۲۶۱. کاشانی، فتح‌اللّه‌ بن شکراللّه، منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین، ج۱، ص۴۹۹، با مقدمه و پاورقی و تصحیح ابوالحسن شعرانی، چاپ علی‌اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۸ش.
۲۶۲. کاشانی، فتح‌اللّه‌ بن شکراللّه، منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین، ج۱، ص۵۰۲ـ۵۰۳، با مقدمه و پاورقی و تصحیح ابوالحسن شعرانی، چاپ علی‌اکبر غفاری، تهران ۱۳۷۸ش.
۲۶۳. مامقانی، عبداللّه، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال، ج۱۹، ص۱۰، چاپ محیی‌الدین مامقانی، قم ۱۴۲۳.    
۲۶۴. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۳، ص۱۹۷۲۰۲.    
۲۶۵. معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون فی ثوبه‌القشیب، ج۱، ص۳۷۱ـ۳۸۵، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۲۶۶. خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، ج۳، ص۳۴.
۲۶۷. علیاری تبریزی، علی‌بن عبداللّه، بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال، ج۳، ص۷۱، ج۳، چاپ هدایةاللّه مسترحمی، تهران ۱۳۶۳ش.
۲۶۸. مامقانی، عبداللّه، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال، ج۱۹، ص۱۳ـ۱۶، چاپ محیی‌الدین مامقانی، قم ۱۴۲۳ـ.
۲۶۹. هلالی، سُلیم‌بن قیس، کتاب سُلیم‌بن قیس الهلالی، ج۲، ص۵۵۸ـ۵۵۹، چاپ محمدباقر انصاری‌زنجانی، قم ۱۳۸۴ش.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسن بصری»، شماره۶۱۴۰.    





جعبه ابزار