جبر (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَبْر (به فتح جیم و سکون باء) از
واژگان قرآن کریم به معنای اصلاح شیء به نوعی از قهر، بستن ضد شکستن، بسیار ترمیم و جبران کننده است. از مشتقات آن در قرآن مجید
جَبّار (به فتح جیم و باء مشدد) است که در معانی مختلفی استعمال شده است، از جمله: صفتی برای
قلب، صفتی برای
خداوند متعال و صفتی برای
عاق والدین.
جَبْر به معنای اصلاح شیء به نوعی از قهر و بستن ضد شکستن است.
راغب گوید: «اصل الْجَبْرِ اصلاح الشّیء بضرب من القهر.»
در
صحاح هست: «الْجَبْرُ: ان تغنی الرجل او تصلح عظمه من کسر»؛
غنی کردن شخص تواناست و یا به معنی مقتدری است که
مشیّت او در
عالم جاری است و در او
ظلم نیست و یا به معنی بسیار ترمیم و جبران کننده است.
(وَعَصَوْاْ رُسُلَهُ وَاتَّبَعُواْ أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ) «
پیامبران خدا را نافرمانی کردند و از دستور هر ستمگر
لجوج پیروی نمودند.»
(...يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ) (اين گونه خداوند بر دل هر
متکبّر گردن
كشى مُهر مىنهد.)
طبرسی فرموده
ابوعمر و
ابن ذکوان و قتیبه
(قَلْبٍ) را با تنوین خواندهاند و دیگران به کسر و اضافه به
(مُتَکَبِّرٍ).
باید دانست در صورت اوّل معنی
آیه این میشود: خدا بر هر قلبی که خودپسند و ستمگر است مهر میزند. اگر گوییم قلب متکبّر و
جبّار است علتش آن است که تکبّر و ظلم از آن سر چشمه میگیرد. در صورت دوم باید گفت: خدا بر تمام قلبی که متکبّر و جبّار است مهر میزند و آن مهر بر تمام قلب احاطه میکند. علی هذا عموم قلوب از فحوای آیه به دست میآید وگرنه
(کُلِّ) راجع به تمام و همه قلب است نه همه قلوب. بعضیها به معنی آیه چندان توجّه نکردهاند و بعضیها گفتهاند در آیه حذفی هست و تقدیر آن چنین است: «یَطْبَعُ اللَّه عَلی کُلِّ قَلْبِ کُلِّ مُتَکَبِّرٍ...» ولی در
تفسیر جلالین مثل نگارنده گفته است،
و این آیه مثل آیه
(ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ...) و
(وَ لکِنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ...) است؛ پیداست که
قساوت و عمی احاطه بر تمام قلب دارد (و اللَّه العالم).
(... الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ...) در این آیه هشت تا از
اسماء حسنی ذکر شده: «پادشاه (مدبّر و مدیر) پاک،
سلام، ایمنی دهنده،
امین (یا رقیب)، توانا، مصلح، بزرگ»
و چنان که گفته شد جبّار به معنی مصلح و ترمیم کننده و یا به معنی مقتدر است.
(وَإِذَا بَطَشْتُم بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ) (و هنگامى كه كسى را
مجازات مىكنيد همچون جبّاران كيفر مىدهيد!)
راجع به این آیه به «بطش» رجوع شود.
ناگفته نماند از آیات قرآن به دست میآید که عاقّ والدین، جبّار و ستمگر است؛ نظیر آیه
(وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا) (و مرا نسبت به مادرم
نیکوکار قرار داده؛ و جبّار و عصيانگر قرار نداده است)
و آیه ۱۴ همان
سوره.
جِبْرِيل به معنای فرشته وحى است.
این کلمه در
روایات جبرئيل خوانده شده است. در
دعاء سوم صحیفه سجادیه وارد است:
«وَ جِبْرِيلُ الْأَمِينُ عَلَى وَحْيِكَ الْمُطَاعُ فِي أَهْلِ سَمَاوَاتِكَ الْمَكِينُ لَدَيْكَ الْمُقَرَّبُ عِنْدَكَ.» در نسخه
صحیفه كه توسّط
مرحوم مجلسی اوّل مقابله و تصحيح شده و آقاى آخوندى آن را چاپ كردهاند
«وَ جَبْرَئِيلُ الْأَمِينُ» نقل شده است.
سيّد مرحوم در
ریاض السالکین درباره اين كلمه پنج وجه نقل كرده و فرموده در صحيفه فقط دو وجه (جِبْرِيلُ وَ جَبْرَئِيلُ) روايت شده است و در
نهج البلاغه جبرائيل آمده با اضافه الف: «
«فَصِفْ جَبْرَائِيلَ وَ مِيكَائِيلَ»»
در
مجمع البیان فرموده: جبرئيل و
میکائیل هر دو عجمی هستند كه معرّب شدهاند؛ گفتهاند: جبر در لغت سريانى به معنى
بنده و ايل به معنى
خدا است و ميک به معنى بنده كوچک است و معناى جبرئيل: بنده خدا و معنى ميكائيل: بنده كوچک خداست.
در
المنار گويد: اسم عجمى است مركب از «جبر» كه معناى آن در
عربی يا سريانى: قوّه است و «ايل» كه معنىاش
اله است؛ يعنى: قوّه خدا و در ضبط آن ۱۳ لغت هست.
نگارنده گويد: اين كلمه در
تورات و
انجیل نيز آمده است. در كتاب دانيال باب هشتم عدد ۱۶ از زبان
دانیال گويد: «آواز ... شنيدم كه ندا كرده میگفت اى جبرائيل اين مرد را از معنى اين
رؤیا مطلع ساز» و ايضاً در باب ۹ عدد ۲۱ ذكر شده است و همچنين در انجيل متّى باب اوّل عدد ۱۹ و ۲۶ آمده كه جبرائيل به
حضرت زکریّا مژده
یحیی و به
مریم مژده عيسى را داد و هاكس در قاموس كتابمقدّس اين كلمه را «مرد خدا» ترجمه نموده است.
(قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ ...) (بگو: كسى كه
دشمن جبرئيل باشد دشمن خداست؛ چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر
قلب تو نازل كرده است ...)
(مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِينَ) (كسى كه
دشمن خدا و فرشتگانش و
پیامبران او و جبرئيل و ميكائيل باشد
کافر است؛ و
خداوند دشمن كافران است.)
آیه در بيان حال
یهود است كه جبرئيل را دشمن میداشتند و میگفتند: چون آورنده
وحی جبرئيل است لذا حاضر به قبول
اسلام نيستيم. در باره علّت عداوتشان نقل شده كه گفتهاند: او (جبرئيل) جنگ و سختى و غيره میاورد. و اللَّه اعلم.
در بعضى از آيات به جاى جبريل؛
روح القدس يا
روح الامین آمده است. مثل
(قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ ...) (بگو: روحالقدس آن را از جانب پروردگارت به
حق نازل كرده ...)
و مثل
(نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ ...) (روح الامين آن را نازل كرده، بر قلب پاک تو ...)
در باره مكانت و علوّ مقام اين فرشته محترم آمده
(إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ) (ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ) (مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ) (وَ ما صاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ) (وَ لَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ) (كه اين قرآن كلام فرستاده بزرگوارى است (جبرئيل امين) كه صاحب قدرت است و نزد خداوند صاحب عرش، مقام والايى دارد، در آنجا فرمانروا و
امین است، و همنشين شما (
پیامبر) ديوانه نيست، به
یقین او جبرئيل را در افق روشن ديده است.)
آيه صريح است در اين كه فرشته وحى پيک محترمى است و در نزد خدا مكانت دارد و در ميان
ملائک مطاع و پيش خدا امين است و نيز صريح است در اين كه
حضرت رسول (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم) او را بالعيان ديده است و آن چه از
صحیفه در اين باره نقل شد از آيات فوق اتّخاذ گرديده است.
آنچه در قرآن در باره مأموريت اين ملک به طور صريح آمده همان آوردن وحى است و اگر اعمال ديگرى داشته باشد تصريح نشده است و در
سوره تحریم آیه ۴ كه جبريل حامى حضرت رسول (صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم) شمرده شده
(فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ ...) (زيرا خداوند
یاور اوست و همچنين جبرئيل و مومنان صالح ...)
ظاهراً حمايت به واسطه وحى آوردن و مطلع ساختن آن حضرت از
حیله زنانش است. بقيه مطلب شايد انشاءاللَّه در «ملک» روشن گردد.
جِبْریل سه بار در قرآن مجيد آمده است.
•
قرشیبنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جبر»، ج۲، ص۲-۶.