تَشَقَّق (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَشَقَّق:
(وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاء بِالْغَمَامِ) تَشَقَّق: از مادّه «
شقّ» به معنى «
شكافته شدن» است.
به موردی از کاربرد تَشَقَّق در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاء بِالْغَمَامِ وَ نُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنزِيلًا) (و همان روزى كه
آسمان با ابرها
شكافته مىشود، و فرشتگان پى در پى نازل مىگردند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: ظاهرا ظرف يوم به خاطر فعلى تقديرى منصوب شده باشد. معنا اين باشد كه به ياد آر روزى را كه چنين و چنان مىشود، چون
کفار روز
قیامت نيز
ملائکه را مىبينند. مراد از اين روز، روز قيامت است، به دليل اينكه فرموده
(الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمنِ) بعضى از
مفسرین در متعلق ظرف مذكور وجوه ديگرى ذكر كردهاند كه فايدهاى در نقل آنها نديديم.
كلمه تشقق در اصل تتشقق و از باب تفعل، از ماده شق بوده، كه به معناى قطع است و تشقق به معناى باز
شدن است، غمام نام ابر است، و اگر ابر را غمام خواندهاند، براى اين است كه آفتاب را مىپوشاند، زيرا غمام از ماده غم كه به معناى پرده است، مىباشد.
آيه مورد بحث درباره قيامت و
شكافته شدن آسمان در آن روز صحبت مىكند، مىگويد:
«و به خاطر بياور روزى را كه آسمان با ابرها از هم شكافته مىشود و فرشتگان نازل مىگردند»
منظور از
شكافته شدن آسمان با ابرها چيست؟ با اين كه مىدانيم اطراف ما چيزى به نام
آسمان كه قابل
شكافته شدن باشد وجود ندارد.
بعضى از مفسران مانند «علاّمه طباطبائى» در تفسير «الميزان» فرموده است: منظور
شكافته شدن آسمان، عالم شهود و كنار رفتن حجاب جهل، نادانى و نمايان گشتن عالم غيب است، يعنى
انسان در آن روز درک و ديدى پيدا مىكند كه با امروز بسيار متفاوت است، پردهها كنار مىرود،
فرشتگان را كه در حال نزول از عالم بالا هستند مىبيند.
تفسير ديگر اين است كه منظور از سماء، كرات
آسمانى است كه براثر انفجارات پىدرپى از هم متلاشى مىشود و ابرى كه حاصل از اين انفجارات و متلاشى
شدن كوههاست صفحه
آسمانها را فرا مىگيرد، بنابراين كرات
آسمانى شكافته مىشود در حالى كه همراه با ابرهاى حاصل از آن است.
آرى در چنان روزى، متلاشى
شدن آسمان، يعنى كرات
آسمانى و پوشيده
شدن صفحه
آسمان از يک ابر غليظ امرى طبيعى خواهد بود.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَشَقَّق»، ج۲، ص۵۱۲.