• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تواتر در ثبوت هلال

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در این مقال، برآنیم که به بررسی این نکته پردازیم: آیا تواتر و شیاع، دو راه مستقل در اثبات هلال هستند، یا یک راه؟



از قدما، ابن جنید، شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، در گاه شمارش راههای ثبوت هلال، از شیاع و تواتر، نامی نبرده‌اند. امّا شیخ طوسی، از شیاع فقط نام می‌برد:
فان لم تره لترکک التّراءی له، و رؤی فی البلد رؤیة شایعه، وجب ایضاً علیک الصوم
[۱] النهایه، شیخ طوسی، ص۱۳۴، دارالکتب العربی، بیروت.
. اگر ماه را، به خاطر عدم اقدام برای رؤیت، رؤیت نکردی و در شهر، شایع شد که ماه را دیده‌اند، بر تو روزه واجب است.
ابن براج
[۲] المهذب، ابن براج طرابلسی، ج۱، ص۱۸۹، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
، ابن حمزه
[۳] الوسیله، الی نیل الفضیله، ابن حمزه، چاپ شده در الجوامع الفقهیه، ص۷۱۹ کتابخانه آیة اللّه مرعشی؛ سلسله الینابیع الفقهیه، گردآوری:علی اصغر مروارید، ج۶، ص۲۴۰، ۴.
[۴] محقق شرایع الاسلام محقق حلی، ج۱، ص۱۹۹، دارالاضواء، بیروت.
و شهید اول و … تنها شیاع را متذکر شده‌اند و از تواتر، سخنی به میان نیاورده‌اند. علاء الدين حلبى
[۶] (اشاره السبق الى معرفة الحق)، ابى مجد حلبى، چاپ شده در (سلسله الينابيع الفقهيه)، ج ۶، ص۳۱۷.
و ابن سعيد هزلى
[۷] (الجامع للشرايع)، چاپ شده در (سلسله الينابيع الفقهيه)، ج ۶، ص۳۵۵.
از تواتر، به عنوان راهى كه مى تواند قائم مقام, رؤيت شود و هلال را به اثبات برساند, نام مى برند. از تواتر، به عنوان راهی که می‌تواند قائم مقام، رؤیت شود و هلال را به اثبات برساند، نام می‌برند.
علاء الدین حلبی می‌نویسد: و یثبت العلم بدخول شهر رمضان … برؤیة الهلال او ما تقوم مقامها من قیام البیّنه او التواتر بها
[۸] سلسله الینابیع الفقهیه ج۹، ص۳۱۷.
. علم به دخول ماه رمضان … با رؤیت هلال. یا آنچه به جای رؤیت می‌نشیند، مثل: بیّنه و تواتر، ثابت می‌شود.
ابن ادریس در سرائر، تواتر و شیاع را با هم آورده است: و کذلک ان تواتر الخبر برؤیته و شاع ذلک وجب ایضاً الصوّم. همچنین اگر خبر رؤیت هلال، به حدّ تواتر برسد و در میان مردم شایع شود، روزه واجب است. از عبارت ابن ادریس فهمیده می‌شود که ایشان، تواتر و شیاع را به یک معنی به کار برده‌است. بیشتر معاصرین همچون: مرحوم یزدی در عروة الوثقی و حاشیه نویسان بر عروه، تواتر و شیاع را دو راه مستقل برای اثبات هلال دانسته‌اند.
سید کاظم یزدی طباطبایی می‌نویسد: الثانی، التواتر، الثالث الشیاع المفید للعلم، و فی حکمه کلّ ما یفید العلم …
[۱۰] عروة الوثقی سید محمد کاظم یزدی، ص۳۷۰، دارالکتب الاسلامیه.
. دوّم، تواتر، سوّم شیاع مفید علم است. در حکم شیاع است، هر آنچه مفید علم باشد.
از آنچه آوردیم روشن شد که فقها در این مسأله اتفاق ندارند. برخی شیاع، برخی تواتر و برخی هر دو را، راهی برای اثبات هلال به شمار آورده‌اند.


فقها در تعریف تواتر نوشته‌اند: اخبار جماعة یمتنع تواطئهم علی الکذب و صدورهم جمیعاً عن خطاءٍ او اشتباه او خداع حواس. گروهی خبری را نقل کنند که هماهنگی و هم آوایی آنان بر دروغ، و فرو افتادن آنان در خطا و اشتباه، ممکن نباشد.
خبر جماعه یفید بنفسه القطع بصدقه. خبر جماعتی که به خودی خود، به راستی و درستی خبر، قطع پیدا شود. در شرایط خبر متواتر گفته‌اند: اخبار این جماعت، باید مستند به حس باشد و شمار آنان به قدری باشد که از خبرشان علم حاصل آید. در رؤیت هلال نیز، چنین حکمی سریان دارد.
تواتر، به خودی خود، علم آور است و حجیتش ذاتی
[۱۳] مصباح الهدی، محمدتقی آملی، ج۸، ص۳۶۲، مطبعه فردوسی، مشهد.
. در تواتر، از قرائن و شواهد خارجی علم حاصل نمی‌شود، بلکه خود خبر، این علم را برای ما، پدید می‌آورد.


فقها، در تعریف شیاع نوشته‌اند: الشیاع عباره عن اشاعة الشی
[۱۴] مصباح الهدی، محمدتقی آملی، ج۸، ص۳۶۲، مطبعه فردوسی، مشهد.
.
شیاع: شیوع پیدا کردن مطلبی است.
علاّمه، شیاع را مرادف شهرت و اذاعه دانسته‌ است. لوروی الهلال فی البلد رؤیة شایعه و اشتهر و ذاع بین الناس …
شیاع به معنای استفاضه:
الاستفاضه التی تسمّی الشیاع الذّی یحصل غالبا منه سکون النفس و اطمئنانها بمضمونه
[۱۶] جواهرالکلام، محمدحسن نجفی، ج۴۰، ص۵۵. داراحیاءالتراث العربی.
استفاضه‌ای که شیاع نامیده شده ‌است، غالباً، آنچه که به مضمون آن، آرامش و اطمینان پیدا می‌شود.
و در تعریف خبر مستفیض گفته‌اند: خبری است که به حد تواتر نرسد و راویان آن، پیش از از سه نفر باشند.
کاشف الغطاء ، در تعریف شیاع می‌نویسد: الشیاع المفید للعلم او الظن الموافی له و مداره علی ان تلهج الناس برویة الهلال او بمضی ثلاثین من الشهر الاول من غیر ضبط لعددهم
[۱۷] کشف الغطاء، کاشف الغطاء، ص۳۲۵، انتشارات مهدوی، اصفهان.
شیاع مفید علم و یا ظن نزدیک به آن، از علامات دیگر اثبات هلال است. و معیار آن: شیوع و رواج دیدن ماه و یا گذشت سی روز، بر سر زبانهاست.
از مجموع گفته ها و نوشته ها بر می‌آید که شیوع و رواج خبر را، شیاع گویند. خبری که سر زبانها افتد و شهرت بیابد. مردمان بسیاری، اعم از کوچک و بزرگ، زن و مرد، آن را باز گویند. چنین خبری، به خودی خود، مفید علم و قطعی نیست، مگر این که با قرائن خارجی همراه باشد.
اگر شیاع، مفید علم و قطع شد و نوع مردم از رواج و شهرت خبری، یقین به اثبات هلال و یا گذشت سی روز پیدا کردند، حجت است و موضوع و یا حکم با تواتر فرقی ندارد. بر همین اساس، ابن ادریس تواتر و شیاع را مرادف یکدیگر به کار برده است. علاّمه نیز در منتهی و تذکره، شیاع مفید علم را، نوعی از تواتر می‌داند:
لوروی الهلال فی البلد رویة شایعه … وجب الصیام اجماعا لانه نوع تواتر یفید العلم. اگر ماه، در شهر به نحو شیاع دیده شد … به اجماع همه علما، روزه واجب می‌شود؛ چون شیاع نوعی تواتر و مفید علم است.
از معاصرین، مرحوم آملی در مصباح الهدی و آیة اللّه حکیم در مستمسک و آیة اللّه خویی در مستند، تواتر و شیاع مفید علم را یکی دانسته‌اند. مرحوم آملی می‌نویسد: لا فرق بین الشیاع المفید للعلم والتواتر موضوعا، اذ المراد بالتواتر هو اخبار جماعه یمتنع تواطئهم علی الکذب اذ لا محاله یحصل العلم من اخبارهم علی صدق ما یخبروا به والشیاع عبارة عن اشاعة الشی و مع تقییده بکونه مفیداً للعلم یکون هو التواتر
[۱۹] مصباح الهدی، محمدتقی آملی، ج۸، ص۳۶۲.
.
بین شیاع مفید علم و تواتر، از نظر موضوع، تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا تواتر، عبارت است از: خبر دادن گروهی که همداستان شدن آنان بر دروغ، معمولاً، ممکن نیست و از خبر آنان، علم حاصل می‌شود به راستی و درستی خبر.
شیاع، عبارت است از: شیوع و انتشار چیزی. در صورت تقیّد آن به علم، می‌شود تواتر.
از آنچه آوردیم، روشن شد: اگر مقصود از شیاع، شیاع مفید علم باشد، با تواتر همخوانی دارد. و به گفته صاحب جواهر: بدون خلاف و اشکال روزه بر اساس آن واجب خواهد بود. زیرا علم، محور تکالیف است افزون بر علم، در اثبات هلال چیزی لازم نیست
[۲۰] جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی، ج۱۶، ص۳۵۳.
. هر دلیلی اقامه شود برای تواتر، در شیاع مفید علم نیز، می‌توان از آن بهره برد.


۱. تواتر، حجیت دارد، چون علم می‌آورد و یقین. حجیت علم نیز، برخاسته از ذات آن است، حال، از هر راهی که به دست آید. اکثر فقیهان به این نکته اشاره دارند.
سید عبدالاعلی سبزواری می‌نگارد: لانه مما یوجب العلم العادی فیکون حجه من هذه الجهه
[۲۱] مهذب الاحکام، سید عبدالاعلی سبزواری، ج۱۰، ص۲۶۸، مطبعه الاداب، نجف.
: تواتر، حجیت دارد، چون علم آور است.

۲. روایات حجیت رؤیت، تواتر را نیز، در بر می‌گیرد. زیرا مراد از دیدن، دیدن خود شخص نیست. چه بسیاری از افراد، قدرت بر دیدن ماه را ندارند، یا اگر دارند، گاه، زمان رؤیت سپری شده، برای آنان دیدن ماه میسر نیست.
آیة اللّه خویی، پس از آوردن دلایل حجیت رؤیت، به وسیله خود شخص می‌نویسد: و نحوه ما لو رآه غیره علی نحو تثبت الرؤیه بالتواتر. اذ یدل حینذٍ کلّ ما دلّ علی تعلیق الافطار والصیام بالرؤیه لوضوح عدم کون المراد بها رؤیة الشخص بنفسه، اذ قد یکون اعمی اویفوت عنه وقت الرؤیه او نحو ذلک من الموضع
[۲۲] مستند العروة الوثقی. آیة اللّه خویی، ج۲، ص۶۴، کتاب الصوم.
: همانند رؤیت به وسیله خود شخص است، موردی که رؤیت دیگری به تواتر به اثبات رسد. در این هنگام، همه دلائلی که افطار و روزه را منوط به رؤیت کرده بود، این مورد را نیز، در بر می‌گیرد، چه مراد از دیدن تنها دیدن شخص نیست. چه بسا، شخصی نابیناست و یا زمان دیدن از دستش رفته و ممکن نیست که خودش ببیند، پس باید از دیدن دیگران بهره برد.
۳. روایات: روایات در این باب، به‌ اندازه‌ای است که برخی ادعای تواتر کرده‌اند. بکیر از امام صادق ( علیه السلام) نقل می‌کند که فرمود: صم للرویه وافطر للرؤیه و لیس رویة الهلال ان یجئ الرجل والرجلان فیقولان راینا. انما الرویه ان یقول القائل رایت فیقول القوم صدق: با دیدن هلال، روزه بگیر و با دیدن آن، روزه بگشا. دیدن آن نیست که یک یا دو مرد، بگویند دیدیم. دیدن آن است که کسی بگوید من ماه را دیدم و همگان بر سخن او مهر تأیید نهند.
آیة اللّه خویی، پس از استناد به این سخن برای حجیت تواتر و شیاع مفید علم، می‌نویسد: تصدیق قوم، خبر بیننده هلال را، کنایه از شیاع رؤیت در بین مردم بوده و منکری وجود نداشته‌است. این خود، موجبات یقین به اثبات هلال را فراهم می‌آورد
[۲۴] مستند العروة الوثقی آیة اللّه خویی، ج۲، ص۶۴.
.
به خبر ابی ایوب خزاز
[۲۵] مستند العروة الوثقی آیة اللّه خویی، ج۲، ص۲۰۹، حدیث ۱۰.
، و خبر عبدالرحمن بن ابی عبدالله
[۲۶] مستند العروة الوثقی آیة اللّه خویی، ج۲، ص۲۱۲، باب ۱۲.
و روایت ابی بصیر
[۲۷] مستند العروة الوثقی آیة اللّه خویی، ج۱، ص۲۱۲، باب ۱۲.
و روایت سماعه
[۲۸] مستند العروة الوثقی آیة اللّه خویی، ص۲۱۳، ج۷.
و … برای تواتر و شیاع مفید علم، استدلال شده است.
گفتیم: مقصود از شیاع، خبری است که به حد تواتر نرسد و مستفیض باشد و از گفته خبر دهندگان، اطمینان به راستی و درستی آن خبر حاصل آید. مقصود از رؤیة شایعه در سخنان فقیهان، همگانی و مسلم بودن خبر است به گونه‌ای که برای شنونده علم بیاورد. لازمه اطمینان و علم به درستی چنین خبری، دوری ساحت آن، از غرضِ غرض ورزان می‌باشد. همانان که عزم بر تخریب افکار عمومی و ایجاد دؤیت و تشتت در جامعه و سد راه حقیقت را دارند. پس خبر برخاسته از چنین شیاعی، نمی‌تواند حجت باشد و ادله شیاع، از آن انصراف دارند. گفته های بیشتر عالمان در حجیت، یا عدم حجیت شیاع، بر این محور می‌چرخد: خبر، علم آور و به دور از انگیزه های خاص سیاسی باشد و


امّا برخی از فقیهان، مانند: علاّمه در تحریر، شهید در مسالک، محقق حلی در معتبر، محقق کرکی، شیخ بهایی، کاشف الغطاء، شهید صدر و آیة اللّه خوانساری بر این نظرند که شیاع ظنّی اطمینان آور، حجّت است.
از باب نمونه: علاّمه در تحریرالاحکام می‌نویسد: و لوروی فی البلد رؤیةً شایعه وجب الصیّام اجماعاً
[۲۹] تحریرالاحکام، علامه حلی، ج۱، ص۸۲، مؤسسه آل البیت.
: اگر هلال به نحو شیاع دیده شد، به اجماع فقها، روزه واجب است.
محقّق در معتبر عبارتی همانند علاّمه دارد.
[۳۰] المعتبر فی شرح المختصر، ص۳۱۰.
ظاهر کلام محقّق و علاّمه اطلاق دارد و همه انواع شیاع را، از جمله شیاع ظنّی و نزدیک به علم را شامل می‌شود.
شیخ بهایی می‌نویسد: دوّم آن که شیاع، یعنی جمع کثیری که از سخن ایشان ظنّ حاصل شود، اخبار نمایند که ماه را دیده‌اند.
[۳۱] جامع عباسی، شیخ بهاء الدین عاملی، ص۱۰۴.
بسیاری از فقها، حجیّت شیاع ظنّی را نپذیرفته‌اند.

صاحب ریاض، صاحب جواهر، شیخ انصاری، میرزای شیرازی
[۳۲] رساله نجاة العباد، صاحب جواهر، ص۲۵۵، با حاشیه شیخ انصاری و میرزای شیرازی.
و بسیاری از معاصرین بر این نظرند.
شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهر، پس از آن که حجیّت شیاع مفید علم را یادآور می‌شود، می‌نویسد: نعم ان لم یکن الشیاع علی وجه المزبور بل کان مفیداً للظنّ کان المتّجه عدم الاجتزاءبه
[۳۳] جواهر الکلام، ج۱۶، ص۳۵۳.
.
اگر شیاع بروجه یاد شده مفید علم نباشد، بلکه مفید ظنّ باشد سزاوار است که بدان اکتفاء نگردد. یعنی هلال به وسیله آن ثابت نمی‌شود.




۶.۱ - فحوای حجیّت بیّنه

ظنّ حاصل از شیاع، اگر بیشتر از ظنّ حاصل از دو شاهد نباشد کمتر نیست. پس همان گونه که بیّنه و شهادت دو عادل حجّت است، شیاع ظنّی نیز، حجیّت دارد. علاّمه در تذکره می‌نویسد: ولو لم یحصل العلم بل حصل ظن غالبا بالرؤیه فالاقوی التعویل علیه کالشاهدین فانّ الظن الحاصل بشهادتهما حاصل مع الشیاع: اگر از راه شیاع علم حاصل نشود، بلکه ظنّ غالب به دست آید، اقوی آن است که به آن نیز اعتماد شود، همانند: اعتماد بر دو شاهد. زیرا ظنِّی که از راه گواهی گواهان حاصل می‌شود، از طریق شیاع نیز، به دست می‌آید.
محقّق کرکی، در تعلیل حجیّت شیاع ظنّی می‌نویسد: لانّ الظنّ القوی البالغ مبلغاً یقرب من العلم لیس ادون من الظنّ الحاصل بشهادة العدلین ان لم یکن اقوی
[۳۵] رسائل المحقق الکرکی، الشیخ علی بن الحسین الکرکی، تحقیق: شیخ محمد حسون، ج۲، ص۱۹۷.
: زیرا ظنّ قویّ نزدیک به مرتبه علم، اگر بالاتر از ظنّ به دست آمده از شهادت دو شاهد نباشد، کمتر از آن نیست.
شهید ثانی، پس از نقد و بررسی اقوال در مسأله می‌نویسد:
و للتوقف فیه مجال الاّ ان یفرض زیادة الظنّ علی ما یحصل منه بقول الشاهدین بحیث یمکن استفادته من مفهوم الموافقه بالنّسبه الی الشاهدین الذّین هو حجة منصوصه فیمکن الحاقه به
[۳۶] مسالک الافهام، شهید ثانی، ج۲، ص۳۲۷، دارالهدی، قم.
: در مسأله جای درنگ است. مگر از مفهومِ موافقت گواهی دو گواه، حجیّت آن را به دست آوریم. به این ترتیب:

۱. ظنّ حاصل از شیاع، بیشتر از ظنّ حاصل از گواهی گواهان است.
۲. حجیّت دو شاهد منصوص و قطعی است.
۳. مفهوم موافق آن حکم می‌کند که شیاع نیز، بسان شهادت دو عادل، حجّت باشد.

۶.۲ - روایات

از جمله: عیص بن قاسم می‌گوید:
سألت اباعبداللّه (علیه السلام) عن هلال اذا رآه القوم جمیعاً فاتفقوا علی انّه للیلتین ایجوز ذلک؟ قال نعم: از امام صادق (علیه السلام )پرسیدم: اگر همه مردم، ماه را ببینند و جملگی بر آن باشند که ماه دو شَبه است، آیا مجاز خواهد بود اعتماد بر خبر آنان؟
امام فرمود: بله.
امام علیه السلام از روایت فوق، رؤیت قوم را بدون اعتبار عدالت در آنان، حجّت شمرده و به اتفاق آنان بر رؤیت و دو شَبه بودن ماه اکتفاء کرده است. بدون آن که علم و یقین را در خبر آنان شرط بداند.
عبدالرحمان بن ابی عبدالله می‌گوید: سألت اباعبدالله علیه السلام عن هلال شهر رمضان یغّم علینا فی تسع و عشرین من شعبان قال: لا تصم اِلاّ ان تراه فان شهدا هل بلد آخر فاقضه
[۳۸] استبصار، شیخ طوسی، ج۲، ص۶۴، کتاب الصوم، باب ۳۳ ج۸، دارالتعارف، بیروت.
.
از امام صادق علیه السلام پرسیدم از هلال ماه رمضان، هنگامی‌که در بیست و نهم شعبان، بر ما پنهان بماند. امام فرمود: روزه نگیر، مگر این که اهل شهر دیگر، به دیدن ماه شهادت دهند، در آن صورت روزه را قضا کن.
به روایت ابو بصیر و روایت اسحاق بن عمار ، که مضمونی مشابه حدیث فوق دارد نیز، استدلال شده است.
عبدالحمید ازدی می‌گوید: قلت لأبی عبداللّه علیه السلام اکون فی الجبل فی القریة فیها و خمسمأة من الانسان فقال: اذا کان کذلک فصم لصیا مهم وافطر لفطرهم: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: در منطقه جبل در روستایی هستم که در آن پانصد نفر از مردم به سر می‌برند، تکلیف روزه من چیست؟ امام فرمود: اگر چنین است، با روزه آنان روزه بگیر و با افطار آنان افطار کن. به روایت سماعه و روایت زیاد بن منذر عبدی نیز بر مسأله استدلال شده است.


۶.۳ - سیره عقلاء

اخبار جماعتی که همداستان شدن آنان بر دروغ، عرفا، ممتنع باشد، اطمینان می‌آورد.
سیره عقلا، بر عملِ به وثوق و اطمینان است. شارع مقدس، نه تنها از این سیره منع نکرده، بلکه آن را امضاء فرموده است. اگر خبر رؤیت هلال، چنان بین مردم منتشر شد که عقلا به آن اطمینان پیدا کردند، شارع آن را حجت قرار داده است.
آیة اللّه خوانساری در جامع المدارک می‌نویسد: و لا یبعد ان یقال بناء العقلاء علی العمل بالوثوق والاطمینان فمع الامضاء بل عدم الردع یوخذ به کما یوخذ بظواهر الالفاظ بل حجیّة خبر الثقه فی الاحکام من جهة بنائهم
دور از واقع نیست اگر گفته شود که: سیره عقلا، بر عمل به وثوق و اطمینان است. پس با امضای شارع و عدم ردع آن، می‌توان بدان عمل کرد، همان گونه که به ظاهر الفاظ عمل می‌کنیم. بلکه حجیت خبر ثقه در احکام، به سبب بنای عقلاست.
محقق اردبیلی بر همین اساس، بیان می‌دارد: اگر ظنِّ ناشی از شیاع، به مرتبه‌ای برسد که اطمینان بیاورد و احتمال مخالفش بسیار بعید باشد، گرچه به مرتبه علم عادی نیز نرسیده باشد، می‌توان به آن عمل کرد: فاذا غلب بحیث صار احتمال العدم بعیدا جدا و لا یحصل ما یقرر العلم العادی، فلا یبعد الاتباع ایضاً
[۴۵] مستند الشیعه، مولی احمد نراقی، ج۲، ص۱۲۸، کتابخانه آیة اللّه مرعشی.



کسانی که حجیت شیاع ظنّی را قبول ندارند، از دلیل نخست قائلین به حجیّت پاسخ داده‌اند: اوّلاً، قیاس شیاع به بیّنه درست نیست. ظن حاصل از شیاع، معلوم نیست که بیشتر از ظن حاصل از بیّنه باشد. ثانیاً، قیاس شیاع، به شهادت دو عادل، از این جهت ناتمام است که قیاس منصوص العلّه نیست. زیرا ظنّ، دلیل پیروی از بیّنه نیست، تا بگوئیم که ظنّ حاصل از شیاع، بیشتر از ظنّ حاصل از بیّنه است. این تعلیل در روایتی نیامده و تنها علامه، چنین استنباط کرده است. ثالثاً، اگر مبنی ظنّ باشد، نباید به شیاع اکتفاء کرد، بلکه از هر راهی ظنّ غالب به دست آید، می‌شود اکتفا کرد، مانند: خبر واحد، شهادت دو زن، حتی یک زن و … در صورتی که این مطلب بر خلاف اجماع فقهاست.
نراقی در ردّ سخن شهید می‌نویسد: و ردّ بان ذلک یتوقف علی کون الحکم بقبول شهادة العدلین معللاً با فادتهما الظنّ لیتعدی الی ما یحصل به ذلک و یتحقق به الاولویة المذکوره و لیس فی النّص ما یدل علی هذا التعلیل و انما هو مستنبط فلا عبرة به مع ان اللازم من اعتباره الاکتفاء بالظن الحاصل بالقرائن اذا ساوی الظنّ الحاصل بشهادة العدلین او کان اقوی و هو باطل اجماعاً
[۴۶] (مستند الشیعه)، مولی احمد نراقی، ج۲، ص۱۲۸، کتابخانه آیة اللّه مرعشی.
: این سخن مردود است. زیرا قبول آن بستگی به این دارد که ملاک پذیرش، گواهی دو عادل، افاده ظن باشد، تا سرایت داده شود به هر چیزی که ظن به بار می‌آورد و تحقق پیدا می‌کند به آن اولویت. در حالی که در نصوص شرعی، دلیلی بر این تعلیل وجود ندارد. افزون بر این، لازمه اعتبار این قیاس، اکتفا به هر ظنی است که از قرائن به دست بیاید و با شهادت دو عادل برابری کند، یا از او قوی تر باشد. حال آن که، این سخن به اجماع علما باطل است. محقق اردبیلی، در استدلالی شبیه به بیان نراقی، از قیاسِ شیاع، به شهادت دو عادل پاسخ داده است
[۴۷] (مجمع الفایده والبرهان)، ج۵، ص۲۸۹.
: رابعاً، از عموماتی که از ظن و گمان نهی می‌کند و روایاتی که از ظن در باب هلال نکوهش کرده
[۵۰] (تهذیب الاحکام)، ج۴، ص۱۵۶، باب ۴۱، حدیث شماره ۴، ۵، ۱۳ و ۲۳.
، عدم حجیت شیاع غیر مفید علم استفاده می‌شود. بنابراین، شیاع، هر چند اطمینان آور باشد، اگر مفید علم و یقین نباشد، حجت نیست. از روایات، ممکن است پاسخ داده شود که روایات، دلالت بر شیاع ظنی ندارد، بلکه مورد آنها شیاع مفید علم است. چنانکه صاحب جواهر، صحیحه محمد بن مسلم، موثقه عبدالله بن بکیر، و روایت ابراهیم بن عثمان خزاز را بر شیاع مفید علم حمل کرده است.
[۵۱] (جواهرالکلام)، ج۱۶، ص۳۵۳.
با این توضیح: در روایات فوق، واژه شیاع به کار نرفته تا گفته شود، مقصود از شیاع، اعم از شیاع مفید علم و شیاع ظنی است. دلیل لفظی نیز، بر حجیت شیاع وجود ندارد، بلکه استدلال از راه روایات، بر حجیّت شیاع، دلیل لبّی و عقلی است و دایره شیاع، افراد مختلفی را شامل می‌شود و در برداشت از روایات، باید به قدر متیقّن، که شیاع مفید علم باشد، اکتفا کرد. بر همین اساس، استدلال به خبر سماعه و عبدالحمید ازدی و خبر ابی الجارود نیز، برای اثبات حجیت مطلق شیاع، تمام نیست. افزون بر این، احتمال می‌رود امام علیه السلام، در این دسته از روایات، شیعیان را به هماهنگی با اهل سنت و همراهی با آنان در روزه و نماز، فراخوانده باشد. در اصطلاح، مربوط به تقیّه مداراتی باشد، نه مربوط به باب شیاع.


با توجه به آنچه آورده شد، محکم ترین دلیل بر حجیت شیاع مفید اطمینان، سیره عقلاست. بنای عقلا بر عمل به اخبار مفید اطمینان و معامله علم با آنهاست. اساساً، بسیاری از امور مربوط به زندگی افراد انتظام جامعه و … بر اطمینان و عمل به قول ثقه است. عمل عقلا به خبر واحد ثقه، اعتماد عقلا به انسانهای امین و اطمینان در وکالت و وصایت و بیع و ازدواج و …، برخاسته از همین اعتماد است. اگر آنان، علم و یقین در امور را لازم می‌دانستند، به فرد واحد اکتفا نمی‌کردند و به دنبال علم حرکت می‌کردند.
شارع مقدس، به عنوان رئیس عقلا، نه تنها از آن منع نفرموده که آن را امضاء کرده است. از بررسی ابواب مختلف فقه، این نتیجه به دست می‌آید که شارع، خبر ثقه و اطمینان عقلایی را در موارد گوناگون: وکالت، ازدواج
[۵۳] (همان مدرک)، ج۱۴، ص۲۲۶، باب ۲۳ از ابواب عقد النکاح، ج۲.
، شناخت وقت
[۵۴] (تهذیب الاحکام)، ج۱، ص۲۱۷. (صحیح ذریح محاربی).
، حجیت خبر ثقه
[۵۵] (همان مدرک)، ج۱، ص۳۲۹.
و … حجّت قرار داده و سیره عقلا را در عمل به خبر ثقه امضا فرموده است. از جمله، شهاب بن عبدربه می‌گوید: به امام صادق عرض کردم: انی اذا وجبت زکاتی اخرجتها، فادفع منها الی من اثق به یقسمها قال: لا باس بذلک . وقتی که زکات بر من واجب می‌شود، آن را جدا می‌کنم و به فرد مورد وثوق می‌سپارم، تا بین اهلش تقسیم کند. امام فرمود: اشکالی در این کار نیست. امضای شارع سیره عقلا را، اطلاق دارد و همه موارد، از جمله: اعتماد عقلا به شیاعِ مفید اطمینان را شامل می‌شود.
آیة اللّه خوانساری، پس از ارائه شواهد گوناگون بر اثبات حجیت وثاقت و اطمینان در نزد شارع، در جمع بین سیره عقلا و روایات ناهیه ازظن و گمان می‌نویسد: همان گونه که اطلاقات ناهی از ظن و گمان، به خاطر حجیت آن نزد عقلا، از ظواهر الفاظ انصراف دارد، در این جا نیز، چنین است و روایات ظن و گمان شامل شیاع نمی‌شود. شاید بتوان گفت: گرچه شیاع مفید علم، حجت است، ولی مادر علم تصرف می‌کنیم و دایره آن را اعم از یقین و علم عرفی و اطمینان و وثوق به شمار می‌آوریم و می‌گوییم: اطمینان و وثوق، گرچه علم نیست ولی در حکم علم است و در موضوع و یا در حکم، احکام علم بر او مترتب می‌شود.
صاحب جواهر در این باره می‌نویسد: الاستفاضه التی تسمی بالشیاع الذی یحصل غالبا منه سکون النّفس واطمئنانها بمضونه خصوصا قبل حصول مقتضی الشک بل لعّل ذلک هو المراد بالعلم فی الشرع موضوعاً او حکما
[۵۸] (جواهرالکلام)، ج۴۰، ص۵۵.
: استفاضه که شیاع نامیده شده و غالباً از او آرامش نفس و اطمینان به مضمون آن پیدا می‌شود، از راههای اثبات موضوع است و شاید مراد از علم در اطلاقات شرع، از نظر موضوع یا حکم، شیاع را نیز در برگیرد.
اگر این مطلب پذیرفته شود، شیاع اطمینان آور در موضوع علم داخل شده و حجیت آن از راه علم به اثبات می‌رسد.



(۱) شیخ طوسی النهایه، دارالکتب العربی، بیروت.
(۲) ابن براج طرابلسی، المهذب، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
(۳) ابن حمزه، الوسیله، الی نیل الفضیله، چاپ شده در الجوامع الفقهیه کتابخانه آیة اللّه مرعشی، سلسله الینابیع الفقهیه، گردآوری: علی اصغر مروارید.
(۴) محقق حلی، شرایع الاسلام دارالاضواء، بیروت.
(۵) شهید اول، الدروس الشرعیه، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
(۶) ابی مجد حلبی، اشاره السبق الی معرفة الحق، چاپ شده در سلسله الینابیع الفقهیه.
(۷) الجامع للشرایع، چاپ شده در سلسله الینابیع الفقهیه.
(۸) ابن ادریس حلی، السرائر، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
(۹) سید محمد کاظم یزدی، عروة الوثقی، دارالکتب الاسلامیه.
(۱۰) محمدتقی حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، مؤسسه آل البیت.
(۱۱) میرزای قمی، قوانین الاصول.
(۱۲) محمدتقی آملی، مصباح الهدی، مطبعه فردوسی، مشهد.
(۱۳) محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، داراحیاءالتراث العربی.
(۱۴) کاشف الغطاء، کشف الغطاء، انتشارات مهدوی، اصفهان.
(۱۵) علامه حلّی، تذکره الفقها.
(۱۶)مولی احمد نراقی، مستند الشیعه، کتابخانه آیة اللّه مرعشی.
(۱۷) سید عبدالاعلی سبزواری، مهذب الاحکام، مطبعه الاداب، نجف.
(۱۸) آیة اللّه خویی، مستند العروة الوثقی، کتاب الصوم.
(۱۹) شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، باب ۱۱ از ابواب احکام شهر رمضان.
(۲۰) شیخ بهاء الدین عاملی، جامع عباسی.
(۲۱) صاحب جواهر، رساله نجاة العباد، با حاشیه شیخ انصاری و میرزای شیرازی.
(۲۲) الشیخ علی بن الحسین الکرکی، رسائل المحقق الکرکی، تحقیق: شیخ محمد حسون.
(۲۳) شهید ثانی، مسالک الافهام، دارالهدی، قم.
(۲۴) استبصار، شیخ طوسی، کتاب الصوم، باب ۳۳، ج۸، دارالتعارف، بیروت.
(۲۵) آیة اللّه سید احمد خوانساری، جامع المدارک، مؤسسه اسماعیلیان.


۱. النهایه، شیخ طوسی، ص۱۳۴، دارالکتب العربی، بیروت.
۲. المهذب، ابن براج طرابلسی، ج۱، ص۱۸۹، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۳. الوسیله، الی نیل الفضیله، ابن حمزه، چاپ شده در الجوامع الفقهیه، ص۷۱۹ کتابخانه آیة اللّه مرعشی؛ سلسله الینابیع الفقهیه، گردآوری:علی اصغر مروارید، ج۶، ص۲۴۰، ۴.
۴. محقق شرایع الاسلام محقق حلی، ج۱، ص۱۹۹، دارالاضواء، بیروت.
۵. الدروس الشرعیه شهید اول، ج۱، ص۲۸۴، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.    
۶. (اشاره السبق الى معرفة الحق)، ابى مجد حلبى، چاپ شده در (سلسله الينابيع الفقهيه)، ج ۶، ص۳۱۷.
۷. (الجامع للشرايع)، چاپ شده در (سلسله الينابيع الفقهيه)، ج ۶، ص۳۵۵.
۸. سلسله الینابیع الفقهیه ج۹، ص۳۱۷.
۹. السرائر، ابن ادریس حلی، ج۱، ص۳۸۰. انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.    
۱۰. عروة الوثقی سید محمد کاظم یزدی، ص۳۷۰، دارالکتب الاسلامیه.
۱۱. الاصول العامه للفقه المقارن، محمدتقی حکیم، ص۱۹۴، مؤسسه آل البیت.    
۱۲. قوانین الاصول، میرزای قمی، ج۱، ص۴۲۰.    
۱۳. مصباح الهدی، محمدتقی آملی، ج۸، ص۳۶۲، مطبعه فردوسی، مشهد.
۱۴. مصباح الهدی، محمدتقی آملی، ج۸، ص۳۶۲، مطبعه فردوسی، مشهد.
۱۵. تذکره الفقها، علامه حلّی ج۱، ص۲۷۱.    
۱۶. جواهرالکلام، محمدحسن نجفی، ج۴۰، ص۵۵. داراحیاءالتراث العربی.
۱۷. کشف الغطاء، کاشف الغطاء، ص۳۲۵، انتشارات مهدوی، اصفهان.
۱۸. تذکره الفقهاء، علامه حلی، ج۱، ص۲۷۱.    
۱۹. مصباح الهدی، محمدتقی آملی، ج۸، ص۳۶۲.
۲۰. جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی، ج۱۶، ص۳۵۳.
۲۱. مهذب الاحکام، سید عبدالاعلی سبزواری، ج۱۰، ص۲۶۸، مطبعه الاداب، نجف.
۲۲. مستند العروة الوثقی. آیة اللّه خویی، ج۲، ص۶۴، کتاب الصوم.
۲۳. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۷، ص۲۱۰، باب ۱۱ از ابواب احکام شهر رمضان، ج۱۴.    
۲۴. مستند العروة الوثقی آیة اللّه خویی، ج۲، ص۶۴.
۲۵. مستند العروة الوثقی آیة اللّه خویی، ج۲، ص۲۰۹، حدیث ۱۰.
۲۶. مستند العروة الوثقی آیة اللّه خویی، ج۲، ص۲۱۲، باب ۱۲.
۲۷. مستند العروة الوثقی آیة اللّه خویی، ج۱، ص۲۱۲، باب ۱۲.
۲۸. مستند العروة الوثقی آیة اللّه خویی، ص۲۱۳، ج۷.
۲۹. تحریرالاحکام، علامه حلی، ج۱، ص۸۲، مؤسسه آل البیت.
۳۰. المعتبر فی شرح المختصر، ص۳۱۰.
۳۱. جامع عباسی، شیخ بهاء الدین عاملی، ص۱۰۴.
۳۲. رساله نجاة العباد، صاحب جواهر، ص۲۵۵، با حاشیه شیخ انصاری و میرزای شیرازی.
۳۳. جواهر الکلام، ج۱۶، ص۳۵۳.
۳۴. تذکره الفقهاء، علامه حلّی ج۱، ص۲۷۱.    
۳۵. رسائل المحقق الکرکی، الشیخ علی بن الحسین الکرکی، تحقیق: شیخ محمد حسون، ج۲، ص۱۹۷.
۳۶. مسالک الافهام، شهید ثانی، ج۲، ص۳۲۷، دارالهدی، قم.
۳۷. وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۱۲، باب ۱۲ از ابواب احکام شهر رمضان، ج۶.    
۳۸. استبصار، شیخ طوسی، ج۲، ص۶۴، کتاب الصوم، باب ۳۳ ج۸، دارالتعارف، بیروت.
۳۹. (وسائل الشیعه)، ج۷،ص۲۱۲، ج۱.    
۴۰. (وسائل الشیعه)، ج۷،ص۲۱۲.    
۴۱. (وسائل الشیعه)، ج۷، ص۲۱۲.    
۴۲. (وسائل الشیعه)، ج۷، ص۲۱۳.    
۴۳. (وسائل الشیعه)، ص۲۱۲.    
۴۴. جامع المدارک، آیة اللّه سید احمد خوانساری، ج۲، ص۱۹۷، مؤسسه اسماعیلیان.    
۴۵. مستند الشیعه، مولی احمد نراقی، ج۲، ص۱۲۸، کتابخانه آیة اللّه مرعشی.
۴۶. (مستند الشیعه)، مولی احمد نراقی، ج۲، ص۱۲۸، کتابخانه آیة اللّه مرعشی.
۴۷. (مجمع الفایده والبرهان)، ج۵، ص۲۸۹.
۴۸. یونس/سوره۱۰، آیه۳۶.    
۴۹. نجم/سوره۵۳، آیه۲۸.    
۵۰. (تهذیب الاحکام)، ج۴، ص۱۵۶، باب ۴۱، حدیث شماره ۴، ۵، ۱۳ و ۲۳.
۵۱. (جواهرالکلام)، ج۱۶، ص۳۵۳.
۵۲. (وسائل الشیعه)، ج۱۳، ص۲۸۵، باب ۱ از ابواب احکام الوکاله، ج۱.    
۵۳. (همان مدرک)، ج۱۴، ص۲۲۶، باب ۲۳ از ابواب عقد النکاح، ج۲.
۵۴. (تهذیب الاحکام)، ج۱، ص۲۱۷. (صحیح ذریح محاربی).
۵۵. (همان مدرک)، ج۱، ص۳۲۹.
۵۶. وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۹۴، باب ۳۵ از ابواب مستحقین زکاة، ج۵.    
۵۷. جامع المدارک، آیة اللّه سید احمد خوانساری، ج۲، ص۱۹۷.    
۵۸. (جواهرالکلام)، ج۴۰، ص۵۵.



برگرفته از مقاله تواتر و شیاع در ثبوت هلال - مجله فقه -دفتر تبلیغات اسلامی-شماره۲.    


رده‌های این صفحه : روزه | رویت هلال | فقه




جعبه ابزار