تمدنهای پیشین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در آيات فراوانى ضمن يادكرد از جوامع
متمدن گذشته، به بهره مندى آنان از امكانات مادى و نشانه هاى
تمدن اشاره شده است
در آيات فراوانى ضمن يادكرد از جوامع متمدن گذشته، به بهره مندى آنان از امكانات مادى و نشانه هاى تمدن اشاره شده است؛
حکومت سلیمان (/۳۸،۳۵)، ساختن
تندیس ها و
تمثال های بديع و
برج براى وى توسط
جنیان (سبأ/۳۴،۱۳)،
صنعت ذوب فلزات توسط
ذوالقرنین (كهف/۱۸،۹۶)،
سدسازی قوم سبأ (سبأ/۳۴،۱۶)
و
ساختمان سازی قوم ثمود (اعراف/۷،۷۴) نمونه هايى ازاين دست هستند.
در مقابل، آياتى نيز از ساكنان شرق و شمال سرزمين پيش روى ذوالقرنين ياد مى كنند (كهف/۱۸، ۸۶، ۹۰، ۹۳) كه از داشتن زندگى تمدنى بى بهره بودند.
در مواردى هم با بيانى كلى و بدون يادكردن از تمدنى خاص به مقوله تمدن از دو جنبه
آسیب شناسی (قصص/۲۸،۵۹) و شكوفايى (اعراف/۷،۹۶) پرداخته اند.
نگاه
قرآن به تمدن هاى پيشين غالباً
انتقادی و آسيب شناسانه است و از
انسان ها مى خواهد با
گردش در زمین از سرنوشت
اقوام پيشين
عبرت گرفته (آل عمران/۳، ۱۳۷؛ انعام/۶،۱۱)، به اصلاح خود بپردازند.
بسيارى از تمدن ها با وجود توان بالا و بهره مندى از امكانات مادى (روم/۳۰، ۹؛ غافر/۴۰،۸۲)، به سبب عواملى همچون
شرک (غافر/۴۰، ۸۲ ـ ۸۴)،
سرکشی و فساد (فجر/۸۹،۱۰ ـ ۱۳)،
اشرافیگری و خوشگذرانى (قصص/۲۸،۵۸)،
کفران نعمت (سبأ/۳۴، ۱۵ ـ ۱۷)،
فسق (اسراء/۱۷، ۱۶) و
ظلم (هود/۱۱، ۱۰۲؛ حجّ/۲۲، ۴۵؛ عنكبوت/۲۹، ۱۴) بر اساس
سنت و
اراده خداوند از بين رفته اند.
در برخى ديگر از آيات، با بيانى كلى و بدون يادكرد از تمدنى خاص
ظلم تنها دليل نابودى تمدن ها دانسته شده است: «و ما كُنّا مُهلِكِى القُرى اِلاّ واَهلُها ظــلِمون». (قصص/۲۸،۵۹)
در اين صورت ظلم معنايى وسيع خواهد داشت و انواع و گونه هاى مختلف فردى و اجتماعى را شامل خواهد شد.
از ديدگاه
ابن خلدون، پيامد رفتار ظالمانه از بين رفتن انگيزه مردم براى
کار و تلاش و
در نتيجه نابودى آبادانى• است.
علامه جعفری نيز
در بررسى آيات ياد شده ظلم را
در برابر
عدالت و به معناى وسيع هرگونه تجاوز به
حیات معقول انسان مى داند. وى اجازه براى ناديده گرفتن
حق خود از سوى ديگران، ايجاد
خفقان و
رکود فكرى
در ديگر انسان ها، از دست دادن فرصت هاى پديد آمده براى خدمت به مردم يا سوء استفاده از آن و ... را از مصاديق ظلم برمى شمارد.
از سوى ديگر،
قرآن ایمان و
تقوا را سبب نزول
برکات و
رحمت های خدا تكميل زندگى بشر و رسيدن به درجات بالاى تمدن مى داند: «و لَو اَنَّ اَهلَ القُرَى ءامَنوا واتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكـت مِنَ السَّماءِ والاَرضِ».(اعراف/۷،۹۶) يادكرد
قرآن از
تمدن سلیمان (نمل/۲۷، ۱۵ ـ ۴۴) نمونه اى ازاين مطلب است.
فهرست منابع:
(۱) الطبرسى (م. ۵۴۸ ق.)، مجمع البيان، بيروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.
(۲) گلستان
قرآن (هفته نامه(، تهران، مركز توسعه و ترويج فعاليتهاى
قرآنى.
(۳) عبدالرحمن بن محمد بن خلدون، مقدمة ابن خلدون، به كوشش على عبدالواحد، قاهرة، دار نهضة مصر.
(۴) العياشى (م. ۳۲۰ ق.)، تفسير العياشى، به كوشش رسولى محلاّتى، تهران، المكتبة العلمية الاسلاميه.
(۵) محمدتقى جعفرى، ترجمه و تفسير نهج البلاغه، تهران، فرهنگ اسلامى، ۱۳۶۲ ش.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تمدن:دستاوردهای مادی و معنوی بشر، ضمن نظمی اجتماعی»، ج۶، ش۴۰.