تفسیر قرآن با قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کشف معنای یک
آیه به کمک آیات مشابه را
تفسیر قرآن به قرآن گویند.
روش تفسیری قرآن با
قرآن از جمله
روشهایی است که در متون
علوم قرآنی از آن فراوان
یاد شده است. در این شیوه، معانی آیات
قرآن به کمک آیات مشابه که
موضوع و محتوای آنها یکسان یا حداقل نزدیک
به هم است
استخراج میشود.
اساس این
روش تفسیری، این
اعتقاد است که
قرآن،
مبین خویش است (
القرآن یفسر بعضه بعضا)، و اگر
ابهام و اجمالی در برخی
آیات قرآن دیده میشود،
معلول عدم
توجه و
تدبر در دیگر آیات
قرآنی است و با مراجعه
به آیات دیگر برطرف میشود.
روش تفسیری قرآن به قرآن قدمت دارد و از همان دورههای نخست در
متون روایی و
تفسیری نمونههایی از آن را میتوان یافت؛ ولی در
قرن چهاردهم هجری این
روش به صورتی نوین و با ضوابط و تفصیل بیشتری مورد توجه
قرآن پژوهان قرار گرفته است؛ تا آن جا که برخی از
مفسران بزرگ مانند
علامه طباطبایی معتقدند
تفسیر بایسته و
صحیح تنها همین شیوه
تفسیری است.
با این همه،
تفسیر قرآن به قرآن محدودیتهایی دارد که در دو زمینه اصلی قابل طرح است:
این
روش در صورتی موفق خواهد بود که میان
آیات نگاه متقابل و تفسیرگرایانه ملاحظه شده باشد، که این نگاه دست کم در برخی آیات،
روشن نیست.
محدودیتهای مربوط
به توان علمی
مفسر در
احاطه بر جوانب آیات و
درک تمام پیوندهای
ممکن میان آیات. با توجه
به این محدودیتها،
روش تفسیری قرآن به قرآن را نمیتوان
روشی اطمینان آور دانست.
پس از
عصر ائمه علیهالسّلام تا سده اخیر نیز خبر از نوعی دشواری و
ابهام برخی زوایای آن دارد.
از دیگر موضوعات مهم درباره
تفسیر قرآن با
قرآن ارزش عقل و
سنت در این شیوه
تفسیری است.
درباره نقش عقل در
تفسیر قرآن به قرآن باید گفت
به شهادت تاریخ ائمه علیهالسّلام که
اسوه تفسیرند، در لابه لای
مباحث قرآنی خود از استدلالهای عقلی
استفاده کردهاند، و میان
تابعین نیز کسانی چون
مجاهد و زید بن مسلم
به نوعی عقلگرایی
گرایش داشتهاند.
۱. نفی هرگونه
احتیاج به سنت؛
۲. توانایی
روایات صحیح در
کمک به تبیین پارهای از آیات مثل
آیات الاحکام و
قصص ؛ با اذعان
به این که
قرآن خود مبین خویش است.
تفاسیر قرآن با قرآن.
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «تفسیر قرآن به قرآن».