تفسیر سورآبادی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تفسیر سورآبادی، تفسیر کهن
قرآن کریم به
فارسی، نوشته
ابوبکر عتیق بن محمد هروی نیشابوری، معروف به سورآبادی یا
سوریانی،
مفسر کرّامی در قرن پنجم است.
از
تاریخ تولد سورآبادی
و جزئیات
زندگی او اطلاعی در دست نیست.
صریفینی از او با عنوان «
عتیق بن محمد سوریانی»
و «
شیخ طایفه ابی عبداللّه در
نیشابور» یاد کرده است.
در آن دوران
کنیه ابی عبداللّه بیشتر به
محمدبن کرّام، بنیانگذار
فرقه کرّامیه، اطلاق میشده است.
در نسخه
های مختلف این تفسیر، از او با عناوین ابوبکر عتیق بن محمد سورابانی / سوریانی / سورابادی، ابوعبداللّه عتیق محمد نیشابوری معروف به سورابادی
و ابوبکر عتیق محمدبن منصور سورابادی یاد شده است.
مشخص نیست که اصل او از کجاست. نام روستا یا محلی به نام سورآباد در منابع نیامده، اما سوریان از روستاهای
نیشابور در منابع دیده شده
و احتمالا تداول ختم اسامی شهرها
و روستاها به کلمه «آباد» باعث تبدیل «سوریان» به «سورآباد» شده است (یاقوت حموی، ذیل «سوریان»،
مشخص نیست که اصل او از کجاست.
نام
روستا یا محلی به نام سورآباد در منابع نیامده، اما سوریان از روستاهای نیشابور در منابع دیده شده
و احتمالاً تداول ختم اسامی
شهرها و روستاها به کلمه «آباد» باعث تبدیل «سوریان» به «سورآباد» شده است.
علی فاضل او را از «
زورآباد»، روستایی در نزدیکی
تربت جام و هرات، دانسته
و گفته است که زورآباد همان سورآباد است که بتدریج بر اثر کثرت استعمال یا از طریق ابدال حرف ز به س به این صورت در آمده است.
یاقوت حموی نیز از «زورَابَذ» یاد کرده که روستایی در نیشابور بوده است.
در انتساب سورآبادی به هرات که در برخی منابع به آن اشاره شده است، دلیل قاطعی در دست نیست.
شاید وجود برخی ویژگی
های زبانیِ متعلق به
لهجه هرات است، موجب این انتساب شده باشد.
احمد بهمنیار نیز او را از
شوذَبان، از روستاهای هرات، دانسته است.
در نسخه
قونیه از تفسیر سورآبادی (سورآبادی، ذیل آیه اول از
سوره انبیاء) آمده که از زمان
وحی تاکنون چهارصد
و هفتاد
و اندی سال گذشته
و هنوز
قیامت نشده است.
با توجه به این سخن، میتوان گفته
حمداللّه مستوفی را که سورآبادی معاصر
الب ارسلان سلجوقی (حک، ص۴۵۵ـ ۴۶۵) بوده است، پذیرفت.
صریفینی
، سورآبادی را
عابد و مجتهد و فاضل خوانده
و وفات او را در
صفر ۴۹۴ ذکر کرده است.
علی فاضل
او را از «زورآباد»، روستایی در نزدیکی
تربت جام و هرات، دانسته
و گفته است که زورآباد همان سورآباد است که بتدریج بر اثر کثرت استعمال یا از طریق ابدال حرف ز به س به این صورت در آمده است. یاقوت حموی (ذیل «زورابذ») نیز از «زورابذ» یاد کرده که روستایی در نیشابور بوده است.
در انتساب سورآبادی به هرات که در برخی منابع به آن اشاره شده است
دلیل قاطعی در دست نیست. شاید وجود برخی ویژگیهای زبانی متعلق به
لهجه هرات است، موجب این انتساب شده باشد
. احمد بهمنیار نیز او را از شوذبان، از روستاهای هرات، دانسته است
نیز
.
در نسخه قونیه از تفسیر سورآبادی (ذیل آیه اول از سوره انبیاء) آمده که از زمان
وحی تاکنون چهارصد
و هفتاد
و اندی سال گذشته
و هنوز
قیامت نشده است
. با توجه به این سخن، میتوان گفته حمد الله مستوفی
، را که سورآبادی معاصر الب ارسلان سلجوقی (حک: ۴۵۵- ۴۶۵) بوده است، پذیرفت. صریفینی (همانجا)، سورآبادی را عابد
و مجتهد
و فاضل خوانده
و وفات او را در صفر ۴۹۴ ذکر کرده است.
نام تفسیر سورآبادی در برخی نسخه
های خطی موجود، «تفسیر التفاسیر» آمده است. این اثر، بر مبنای
نسخ خطی موجود، تفسیری بزرگ است که ظاهرا به هفت سبع تقسیم شده است.
نام تفسیر سورآبادی در برخی نسخه
های خطی موجود، «تفسیرالتفاسیر» آمده است.
این اثر، بر مبنای نسخ خطی موجود، تفسیری بزرگ است که ظاهراً به هفت
سُبع تقسیم شده است.
تفسیر با
حمد خدا و نعت رسول اکرم آغاز میشود، سپس مقدمهای در باره تفسیر میآید
و سبب فارسی بودن آن
و اینکه مفسر به
روایت کدامیک از
راویان اعتماد کرده است، شرح داده میشود، سپس از سوره حمد تا انتهای سوره
ناس ترجمه و تفسیر میگردد.
سورآبادی در باره سبب به فارسی نوشتن این تفسیر گفته است که از او خواستهاند تا
نفع آن عامتر باشد
و افزوده است که اگر آن را به
عربی مینوشتم، باید
معلمی آن را
درس میداد، در حالی که
قرآن را به هیچیک از الفاظ عربی بهتر از الفاظ خود
قرآن، نمیتوان بیان کرد.
سورآبادی در ابتدای هر سوره، عنوان
و تعداد
آیات و کلمات
و حروف
و محل نزول و فضیلت آن را آورده
و در تفسیر آیات گاهی تمام یک آیه را یکجا،
و گاه به صورت جزء جزء،
نقل و ترجمه و تفسیر کرده
و به مناسبت
های مختلف به
اخبار و روایات
و اقوال مفسران
و راویان
اشعار عربی استناد نموده است.
تفسیر با حمد خدا
و نعت رسول اکرم آغاز میشود، سپس مقدمهای درباره تفسیر میآید
و سبب فارسی بودن آن
و اینکه مفسر به روایت کدامیک از
راویان اعتماد کرده است، شرح داده میشود، سپس از
سوره حمد تا انتهای
سوره ناس ترجمه و تفسیر میگردد.
سورآبادی درباره سبب به فارسی نوشتن این تفسیر گفته است که از او خواستهاند تا نفع آن عامتر باشد
و افزوده است که اگر آن را به عربی مینوشتم، باید معلمی آن را درس میداد، در حالی که
قرآن را به هیچیک از الفاظ عربی بهتر از الفاظ خود
قرآن، نمیتوان بیان کرد
سورآبادی در ابتدای هر سوره، عنوان
و تعداد آیات
و کلمات
و حروف
و محل نزول و فضیلت آن را آورده
و در تفسیر آیات گاهی تمام یک آیه را یک جا،
و گاه به صورت جزء جزء، نقل
و ترجمه و تفسیر کرده
و به مناسبتهای مختلف به
اخبار و روایات و اقوال مفسران
و راویان
اشعار عربی استناد نموده است. او همچنین قصص مربوط به آیات را، گاهی به مناسبت یک آیه یا
شان نزول آن
و گاهی در ضمن
ترجمه و تفسیر آیات، آورده
و پس از
ترجمه برخی آیات، سؤال
و جوابی آورده است که ناظر به مشکلی از آن آیه است
، برای نمونهای از سؤال
و جوابها
سورآبادی در تفسیر خود از محمد بن کرام با احترام نام برده
و از وی سخنانی نقل کرده است ت
.
وی از دیگر رجال
کرامیه نیز مطالبی آورده، از جمله از
ابو عمرو مازلی،
ابو سهل انماری، محمد صابر، اسحاق محمشاذ
و بویژه
محمد بن هیصم که گاه از کتاب فنون او، نیز یاد کرده است
او در ذیل آیه نوزدهم
سوره احزاب به بحثی از عقاید مهم کرامیه درباره
ایمان منافق اشاره کرده است
. برخلاف این تصور که کرامیه را اهل
تشبیه و سورآبادی را کرامی دانستهاند، سورآبادی در این تفسیر
مشبهه را لعن کرده است
،
.
سورآبادی در مواردی به ابیات
و سخنانی از
امام علی،
امام حسین،
امام صادق و امام رضا علیهمالسّلام اشاره نموده
و احادیثی از
پیامبر اکرم درباره
فضل اهل بیت و دوستی علی علیهالسّلام
و نهی از دشمنی با او نقل کرده است. او در ذیل
آیه تطهیر نیز روایاتی آورده که بر مبنای آنها مراد از
اهل بیت پیامبر اکرم، امام علی،
حضرت فاطمه و امام حسن
و امام حسین علیهم السلاماند. او همچنین در بخشی از تفسیر به ذکر فضائل
ابوبکر ،
عمر،
عثمان و علی علیهالسّلام پرداخته است
نثر فارسی تفسیر سورآبادی
و ترجمه او از
قرآن، از نمونه
های فصیح
و عالی
نثر فارسی و پر از لغات
و اصطلاحات فارسی دری است که سورآبادی برای عبارات
و ترکیبات
قرآنی برگزیده است
.
احمد جام نامقی، مشهور به
ژنده پیل (متوفی ۵۳۶)، در
مفتاح النجات از تفسیر سورآبادی نام برده است. این تفسیر از منابع حبیش تفلیسی (ص ۱) در تالیف کتاب وجوه
قرآن بوده است.
او همچنین
قصص مربوط به آیات را، گاهی به مناسبت یک آیه یا
شأن نزول آن
و گاهی در ضمن
ترجمه و تفسیر آیات، آورده
و پس از
ترجمه برخی آیات، سؤال
و جوابی آورده است که ناظر به مشکلی از آن آیه است.
سورآبادی در تفسیر خود از محمدبن کرّام با
احترام نام برده
و از وی سخنانی نقل کرده است.
وی از دیگر رجال کرّامیه نیز مطالبی آورده، از جمله از
ابوعمرو مازَلی،
ابوسهل اَنماری،
محمد صابر،
اسحاق مَحْمَشاذ و بویژه
محمدبن هَیْصَم که گاه از
کتاب فنون او، نیز یاد کرده است.
او در ذیل آیه نوزدهم سوره
احزاب به بحثی از
عقاید مهم کرّامیه در باره
ایمان منافق اشاره کرده است.
بر خلاف این تصور که کرّامیه را اهل تشبیه
و سورآبادی را کرّامی دانستهاند، سورآبادی در این تفسیر مشبّهه را لعن کرده است.
سورآبادی در مواردی به
ابیات و سخنانی از
امام علی،
امام حسین،
امام صادق و امام رضا علیهمالسلام اشاره نموده
و احادیثی از
پیامبر اکرم در باره
فضل اهل بیت و دوستی علی علیهالسلام
و نهی از
دشمنی با او نقل کرده است.
او در ذیل
آیه تطهیر نیز روایاتی آورده که بر مبنای آنها مراد از اهل بیت پیامبر اکرم، امام علی،
حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهمالسلام اند.
او همچنین در بخشی از تفسیر به ذکر فضائل
ابوبکر،
عمر،
عثمان و علی علیهالسلام پرداخته است.
نثر فارسی تفسیر سورآبادی
و ترجمه او از
قرآن، از نمونه
های فصیح و عالی نثر فارسی
و پر از لغات
و اصطلاحات
فارسی دری است که سورآبادی برای عبارات
و ترکیبات
قرآنی بر گزیده است.
احمد جام نامقی، مشهور به
ژنده پیل (متوفی ۵۳۶)، در
مفتاح النجات (
احمد جام نامقی، ص۱۰۳) از تفسیر سورآبادی نام برده است.
این تفسیر از منابع
حُبَیش تفلیسی در تألیف کتاب وجوه
قرآن بوده است.
بخشهایی از تفسیر سورآبادی در ۱۳۴۵ ش به همت پرویز ناتل خانلری
و در ۱۳۵۳ ش به همت
مجتبی مینوی ، به صورت چاپ عکسی از نسخه خطی، منتشر شده است. همچنین
ترجمه و قصه
های قرآن از روی نسخه موقوفه تربت شیخ جام، مبتنی بر تفسیر ابو بکر عتیق نیشابوری، به اهتمام یحیی مهدوی
و مهدی بیانی در ۱۳۳۸ ش به چاپ رسیده است.
قصه
های این اثر با عنوان قصص
قرآن مجید، برگرفته از تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری مشهور به سورآبادی به کوشش یحیی مهدوی برای نخستین بار در ۱۳۴۷ ش چاپ شده است. قسمت تفسیر سوره یوسف این تفسیر را پرویز ناتل خانلری با عنوان یوسف
و زلیخا بارها در تهران منتشر کرده است. محمد جاوید صباغیان، در ۱۳۶۸ ش مجموع
قصه
های این تفسیر را با عنوان فرهنگ
ترجمه و قصه
های قرآن مبتنی بر تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری به چاپ رسانده است. ویرایشی جدید از
قصه
های این تفسیر را نیز جعفر مدرس صادقی با نام تفسیر عتیق نیشابوری در ۱۳۸۰ ش منتشر کرده است.
تفسیر سورآبادی، به صورت کامل به همت علی اکبر سعیدی سیرجانی تصحیح
و در ۱۳۸۱ ش منتشر شده است.
•
اسماعیل بغدادی،
هدیة العارفین، ج۱، در حاجی خلیفه، ج۵.
•
علی بن زید بیهقی،
تاریخ بیهق، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۴۵ش، چاپ افست ۱۳۶۱ش.
•
حبیش بن ابراهیم تفلیسی،
وجوه قرآن، چاپ مهدی محقق، تهران ( ۱۳۴۰ ش ).
•
حاجی خلیفه.
•
حمداللّه مستوفی،
تاریخ گزیده.
•
احمدبن ابوالحسن ژنده پیل،
مفتاح النجات:متن عرفانی به زبان فارسی، چاپ علی فاضل، تهران ۱۳۷۳ش.
•
عتیق بن محمد سورآبادی،
ترجمه و قصههای قرآن، از روی نسخه موقوفه بر تربت شیخ جام مبتنی بر تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری، چاپ یحیی مهدوی
و مهدی بیانی، تهران ۱۳۳۸ش.
• عتیق بن محمد سورآبادی، تفسیر سورآبادی، چاپ عکسی از روی نسخه ای کهن، ج۱، تهران ۱۳۵۳ش.
•
عتیق بن محمد سورآبادی،
تفسیر سورآبادی، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۸۱ش.
• عتیق بن محمد سورآبادی،
تفسیر سورآبادی:تفسیر قرآن کریم، عکس نسخه مکتوب به سال ۵۲۳ هجری قمری محفوظ در کتابخانه دیوان هند (لندن )، تهران ۱۳۴۵ش.
• عتیق بن محمد سورآبادی،
قصص قرآن مجید، برگرفته از تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری مشهور به سورآبادی، چاپ یحیی مهدوی، تهران ۱۳۶۵ش.
•
محمدرضاشفیعی کدکنی،
«چهره دیگر محمدبن کرام سجستانی در پرتو سخنان نویافته از او»، در ارج نامه ایرج:به پاس نیم قرن سوابق درخشان فرهنگی و دانشگاهی استاد ایرج افشار، ج۲، به کوشش محسن باقرزاده، تهران:
توس، ۱۳۷۷ ش.
•
محمدجاوید صباغیان،
فرهنگ ترجمه و قصه های قرآن مبتنی بر تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری،
مشهد ۱۳۶۸ش.
•
ابراهیم بن محمد صریفینی،
تاریخ نیسابور:المنتخب من السیاق، چاپ محمدکاظم محمودی،
قم ۱۳۶۲ش.
•
ذبیح الله صفا،
تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، تهران ۱۳۶۳ش.
• یاقوت حموی.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفسیر سور آبادی»، شماره۳۷۰۹. نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).