تفسیر المبین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استاد
مغنیه، پس از آنکه تفسیر «
الکاشف» را به رشته تحریر درآوردند با عنایت به اهمیت نسل جوان و آگاهی از نقش آنان از آغاز دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم تاکنون
در پیشرفت اسلام، مصمم گردید تفسیری بر
قرآن با قلمی روان و مستند و
در عین حال به طور موجز و مختصر که مورد پسند جوانان باشد تحت عنوان «التفسیر المبین» به نگارش درآورد. این تفسیر، هم از نظر محتوا و هم از نظر سبک نگارش، یکی از تفاسیر بدیع امامیه
در قرن اخیر به شمار میرود.
استاد
جعفر سبحانی پس از آنکه مرحوم مغنیه را از جمله مفسران بزرگ معاصر شیعی به شمار میآورد و از تفاسیر او یاد میکند،
در معرفی تفسیر «المبین» به موجز بودن و مورد پسند واقع شدن آن از طرف جوانان اشاره میکند.
از ویژگیهای این تفسیر، اختصار و حذف زواید تفسیری و مطالب غیر ضروری است که مفسر
در این باب کوشیده است که غالبا مطالب را
در قالب عبارات موجز و کوتاه و با نثر عربی روان و رسا، به دور از غموض ادبی و فنی به خوبی بیان نماید. بدین جهت نثر این تفسیر برای هر محققی که تا اندازهای با ادبیات عرب آشنا باشد قابل استفاده است.
وی ابتدا با استناد به آیه «ان هو الا ذکر و
قرآن مبین»
تفسیر خود را به نام «التفسیر المبین» نام گذاری کرده است. این تفسیر
در یک مجلد و ۸۲۷ صفحه
در بیروت بارها به چاپ رسیده است.
مفسر
در این تفسیر ابتدا
در صدر هر سوره به بحث مکی و مدنی بودن آن پرداخته و بدین وسیله توجه محقق را
در آغاز، به سبک و روش و اسلوب آیات که
در مکه نازل شده یا
در مدینه، معطوف میدارد، و تعداد آیات هر سوره را بیان میکند. سپس
در استنباط، کشف و تبیین مفاهیم تفسیری آیات، از انواع روشهای تفسیری سود برده است.
گاهی از روش «
تفسیر قرآن به قرآن» و استخراج معانی آیات به کمک آیات مشابه که سیاق آنها یکسان یا نزدیک به هم است استفاده کرده و یا آیات را به هم ارجاع میدهد. به عنوان نمونه
در تفسیر آیه «و امرهم شوری بینهم»
پس از ارجاع آن به آیه «و شاورهم فی الامر»
بیان میدارد:
«مراد از «
امر»
در این آیه، عملی است که هر گاه نصی از
قرآن در مورد آن وارد نشده بود، پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
در آن مورد با
صحابه مشورت میکرد. مثل مشورت آن حضرت با صحابه
در امور نظامی و غیره».
گاهی نیز
در تفسیر، با اعتماد به
تدبر و عقل توام با تقید به
روایات تفسیری مروی از معصومین علیهم السلام، به تفسیر اجتهادی آیات میپردازد. به عنوان نمونه
در تفسیر آیه «قل هو الله احد»
پس از بیان تقریر
فلاسفه درباره واحد بودن
خالق و مبدا اول برای وجود و هستی، بیان میدارد:
«وحدة النظام و التدبیر تدل علی وحدة المنظم و المدبر و ایضا یستحیل ان یکون للعالم الهان لانه لا یخلو من احد فرضین: اما ان یکون کل منهما
قادر علی خلق الکون مستقلا و من دون معین و شریک و اما ان یکون عاجزا عن ذلک الابمعین و شریک و علی الفرض الاول یکون وجود احدهما کعدمه و لزوم مالا یلزم و علی الثانی یکون فقیرا و ضعیفا و تعالی رب العالمین عن هذا و ذاک، فتعین التوحید و نفی الشریک و المثیل».
همچنین از آنجا که
تفسیر نقلی را میتوان به عنوان اصیلترین شکل تفسیر و ریشه دارترین طریق درک معانی و معارف آیات
قرآن در میان دانشمندان اولیه علوم اسلامی به شمار آورد.،
مرحوم مغنیه
در بعضی از مواقع برای تفسیر آیات به سلسله
احادیث و روایات تفسیری که از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و ائمه اطهار علیهمالسّلام درباره تفسیر
قرآن وارد شده استناد کرده است و کم تر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای
استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی
در آن دیده نشود، که نمونه آن
در تفسیر آیه «و لقد علمنا المستقدمین منکم و لقد علمنا المستاخرین»
میتوان دید که مفسر به بیان
علی علیهالسّلام د
ر نهج البلاغه استناد کرده و مینویسد: تفسیر این آیه را
در نهج
البلاغه یافتم.
آنجا که میفرماید: «علمه تعالی بالاموات الماضین کعلمه بالاحیاء الباقین و علمه بما فی السموات العلی کعلمه بما فی الارضین السفلی».
بنابراین مرحوم مغنیه
در تفسیر المبین از روشهای مختلف تفسیر
قرآن استفاده کرده و از بکارگیری یک روش خودداری کرده است، لذا این تفسیر دارای مزایای مختلف تفسیری
قرآن میباشد.
استناد به منابع و متونی که
در طول قرون متمادی دارای اعتبار و ارزش فراوان بوده و مفسران جهت تایید آرا و روشهای تفسیری خود بدانها تمسک کردهاند، بیانگر اهمیت و ارزش آن منابع است. لذا مفسر معاصر «استاد محمد جواد مغنیه»
در تفسیر آیات
قرآن از آن منابع و
متون بهرههای فراوان برده و گاه
در مقام تایید آرای تفسیری خود، بدانها استناد کرده و گاه
در مقام نقد و بررسی،
در بعضی مواقع به رد آنها پرداخته است. بنابراین آشنایی اجمالی با منابع مورد استفاده، خود گویای روش و آرای تفسیری مفسر
در «المبین» میباشد، که به اختصار به بیان آن منابع میپردازیم.
مرحوم مغنیه
در تفسیر خود به منابع مهم تفسیری متقدمان و متاخران اعم از منابع خاصه و عامه استناد کرده،
در تفسیر بعضی از آیات به
تجزیه و تحلیل آرای یک مفسر پرداخته و
در تفسیر بعضی دیگر،
در بیان معانی آیات، از آنها کمک گرفته است. نکته جالب توجه این است که مفسر، از منابع تفسیری
عامه بیش از منابع تفسیری امامیه استفاده کرده است که این امر نشانه وسعت دید و دور بودن او از
تعصب و بیانگر تفکر روشن او است. بنابراین
در این بخش از کلام ابتدا به ذکر نمونههایی از مهمترین تفاسیر
امامیه، سپس به بیان تفاسیر مهم عامه که از آنها
در «المبین» استفاده شده است خواهیم پرداخت.
تفسیر
جوامع الجامع: «مرحوم مغنیه»
در تفسیر خود به طور مکرر از این تفسیر استفاده کرده و گاهی
در مقام مقاسیه آرای تفسیری مرحوم
طبرسی در جوامع الجامع با سایر منابع بر آمده است. به عنوان مثال
در بخشی از آیه ۳۶ سوره آل عمران که میفرماید: «و انی سمیتها مریم»
در جوامع الجامع آمده است: «
مریم»
در زبان عرب یعنی زن عابده، اما
در قاموس کتاب مقدس آمده است که «مریم» اسمی عبری است که به معنی «
عصیان» میباشد.
همچنین
در آیه : «قل من انزل الکتاب الذی جاء به موسی»
شیخ طبرسی میگوید: یهود به طور کلی
نزول کتاب از آسمان را به خاطر
مبالغه در انکار
نزول قرآن رد کردند اما بعد از آن ناچار شدند به خاطر نزول
تورات اقرار کنند که کتابی از آسمان نازل شده است.
پس از آن مرحوم مغنیه
در ذیل این آیه
در مقام تایید نظر شیخ طبرسی میگوید: این تفسیر نزدیکترین و صحیحترین تفسیر است زیرا
یهود اعتقاد داشت که
نبوت تنها هدیهای است از طرف خدا برای آنان، تا آنجا که گفتند، خداوند نیز تنها به آنان اختصاص دارد. .
تفسیر
مجمع البیان : تفسیر مجمع البیان از بهترین تفاسیر
قرآن و با عظمتترین آن پس از تفسیر
التبیان شیخ طوسی در نزد
امامیه به شمار میرود. این تفسیر از اهم منابع مفسر میباشد که بیشترین بهره را از آن برده است و علاوه بر آرای تفسیری
در بعضی از لغات، مفردات، موارد نحوی و اعراب نیز مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین جهت تایید آرای تفسیری خود از روایات و احادیثی که
در مجمع البیان آمده است بهره برده است. به عنوان نمونه از قول مجمع البیان ذیل آیه ۲۰: «فاقرؤوا ما تیسر من
القرآن»
آمده است: منظور از «قراءة»
در اینجا
نماز شب است که یازده
رکعت بوده و زمان آن بعد از نیمه شب میباشد. همچنین
در آیه : «هل جزاء الاحسان الا الاحسان»
مفسر به نقل از صاحب مجمع البیان نقل میکند که
امام جعفر صادق علیهالسّلام فرمود: این آیه درباره
کافر و
مؤمن و
نیکوکار و
فاجر جاری است.
جامع البیان فی تفسیر القرآن،
ابن جریر طبری: از آنجا که تفسیر جامع البیان از قدیمیترین
تفاسیر ماثور است، صاحب المبین بسیاری از اقوال منسوب به
صحابه و
تابعان و روایات
اسباب نزول و غیره را از آن استخراج کرده و بدانها استناد کرده است.
در برخی موارد به نقد پرداخته و با دلایل مستند آنها را نمیپذیرد و
در بعضی موارد دیگر جهت تایید نظریه خود آنها را مورد استفاده قرار میدهد. به عنوان نمونه
در سبب نزول آیه: «ما
کان للنبی و الذین امنوا ان یستغفروا للمشرکین و لو
کانوا اولی قربی من بعد ما تبین لهم انهم اصحاب الجحیم»
در تفسیر جامع البیان آمده است: گروهی از مؤمنان گفتند برای مردگانمان
طلب مغفرت کنیم پس این آیه نازل شد، و گفته شده است که این آیه درباره ابی طالب نازل گردیده است زیرا او بر غیر
اسلام از دنیا رفت.
مرحوم مغنیه پس از بیان این قول، به نقد آن پرداخته و با دلایل مستندی
در مقام رد آن برآمده، میگوید: طبق گفته
ابن سعد :
وقتی که
ابو طالب از دنیا رفت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم گریست و برای او از خدا
طلب مغفرت و آمرزش کرد و به علی علیهالسّلام دستور داد که او را
غسل دهد و
کفن نماید و
در سیره حلبیه باب وفات ابی طالب آمده است که: وقتی علی علیهالسّلام
مرگ پدرش را به پیامبر اطلاع داد، پیامبر گریست و به علی علیهالسّلام فرمود: برو او را غسل و کفن نما، خداوند او را بیامرزد
و
در سیره ابن هشام آمده است که ابوطالب به پسرش علی علیهالسّلام گفت: محمد تو را نمیخواند مگر
در آنچه که خیر است پس او را اطاعت کن.
؛
سپس از این مطالب نتیجه میگیرد که معنی
اسلام چیزی غیر از اعتراف به نبوت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم که واجب است از آن اطاعت و پیروی شود نیست پس این ادعا که ابوطالب به غیر از دین اسلام از دنیا رفته است هیچ گونه سندیتی ندارد.
الدر المنثور فی التفسیر بالماثور،
سیوطی: با عنایت به این که تفسیر الدر المنثور یکی از منابع مهم
تفسیر روایی به شمار میرود، صاحب المبین از روایات آن نهایت استفاده را به عمل آورده است.
در شان نزول آیه: «اجعلتم سقایة الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن آمن بالله و الیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لا یستون عند الله و الله لا یهدی القوم الظالمین»
در تفسیر الدر المنثور آمده است که
عباس بن عبد المطلب در ایام حج سقایت حجاج میکرد و
طلحه بن شیبة پرده دار کعبه بود، پس طلحه گفت: من
پرده دار کعبه هستم و کلید آن با من است و عباس گفت: من سقایت حجاج را میکنم، و بدین وسیله به هم
تفاخر میکردند، پس علی بن ابیطالب علیهالسّلام فرمود: چه میگویید من شش ماه قبل از مردم رو به
قبله نماز گزاردم و نیز
در میدانهای جنگ
جهاد کردم. آن گاه خدا این آیه را
در پی این واقعه نازل فرمود.
المبین عینا این را از الدر المنثور آورده است.
تفسیر
مفاتیح الغیب،
فخر رازی : از آنجا که روش اجتهادی این تفسیر بر سایر روشهای تفسیری غلبه دارد و مسایل کلامی را از جنبه عقلی مورد بررسی قرار داده است. مفسر المبین از آن نظرات بهره مند شده است و گاهی نیز برای تایید تفسیر خود علاقه مندان را به تفسیر مفاتیح الغیب ارجاع داده است که به عنوان نمونه به دو مورد از آرای تفسیری
فخر رازی اشاره میکنیم. مرحوم مغنیه
در ذیل آیه: «فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فریضة»
محقق را جهت تحقیق بیشتر به تفسیر مفاتیح الغیب ارجاع داده و به طور خلاصه میگوید: «فخر رازی گفته است منظور از این آیه حکم
جوازمتعه است، مفسران اتفاق نظر دارند که آن
در ابتدای اسلام مباح بوده، سپس به قولی از «
عمران بن حصین» استناد کرده که او گفت آیه متعه
در قرآن نازل شد و آیهای که آن را
نسخ نماید نازل نگردید».
همچنین مفسر به روایتی که
در تفسیر فخر رازی از قول
امام صادق علیهالسّلام درباره آیه «طه» وارد شده است. اشاره کرده، بیان میدارد که امام صادق علیهالسّلام فرمود: همانا «طاء»
طهارت اهل بیت رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و «هاء»
هدایت آنان، و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم رب البیت و پدر اهل بیت میباشد.
علاوه بر تفاسیری که بدانها پرداختیم، مفسر از تفاسیر متعدد دیگری استفاده کرده است که جهت پرهیز از اطاله کلام به ذکر نام آنها اکتفا میکنیم. این تفاسیر عبارتاند از:
۱.
احکام القرآن، ابوبکر معافری مالکی
۲. احکام
القرآن، قاضی مالکی معروف به ابن عربی
۳.
انوار التنزیل و اسرار التاویل،
بیضاوی۴. تفسیر
بحر المحیط،
ابن حیان۵. تفسیر
آلا الرحمن،
بلاغی۶. تسهیل، محمد بن احمد کلبی
۷. تفسیر
روح البیان، اسماعیل حقی
۸.
تفسیر کشاف،
زمخشری۹. تفسیر شیخ عبد
القادر مغربی
۱۰. تفسیر
المنار،
رشید رضا۱۱. تفسیر
الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، علی بن حسین بن محی الدین عاملی.
مفسر
در مباحث روایی خود، روایات بسیاری را از
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و ائمه
اهل بیت علیهمالسّلام به ویژه علی علیهالسّلام و
امام صادق علیهالسّلام و
صحابه و
تابعان نقل کرده است و بر کتب حدیثی فریقین استناد کرده است که
در اینجا تنها به ذکر آن منابع اکتفا میکنیم:
۱.
نهج البلاغه۲.
صحیفه سجادیه۳.
اصول کافی، شیخ
کلینی۴.
جامع ترمذی،
ابو عیسی محمد بن عیسی بن سوره، م ۲۷۹ ه
۵.
سنن ابی داود،
سلیمان بن اشعث بن اسحق سجستانی، م ۲۷۵ ه
۶.
سنن نسایی،
ابو عبد الرحمن احمد بن شعیب، م ۳۰۳ ه
۷.
سنن ابن ماجه،
محمد بن یزید بن ماجه قزوینی، م ۲۷۳ ه
۸.
سفینة البحار،
محدث قمی۹.
صحیح بخاری،
ابو عبدالله محمد بن اسماعیل بخاری، م ۲۵۶ ه
۱۰.
صحیح مسلم،
ابو الحسین مسلم بن حجاج قشیری، م ۲۶۱ ه
۱۱.
فضائل الخمسه من الصحاح الستة،
فیروز آبادی۱۲.
مسند امام احمد بن حنبل، م ۲۴۱ ه.
آشکار است که بحث
اعراب و توضیح
مفردات، همزمان با دیگر مباحث،
در تفسیر و روشن ساختن معانی آیات نقش اساسی دارد. بنابراین از دیگر ویژگیهای این تفسیر میتوان به شرح و توضیح
قواعد،
قرائت،
لغت، اعراب و غیره اشاره کرد.
مرحوم مغنیه هر چند به اعراب تمام آیات و شرح مفردات آن نپرداخته است اما از آغاز تا انجام تفسیر، به اعراب و شرح مفردات به طور پراکنده پرداخته است که
در اینجا به مهمترین منابع لغوی آن اشاره میشود. این منابع عبارتاند از:
الف)
مجمع البیان فی تفسیر القرآن،
ب)
مجمع البحرین،
طریحی،
ج)
المفردات فی غریب القرآن،
راغب اصفهانی،
د)
قاموس المحیط،
فیروزآبادی.
مفسر
در پارهای از موارد از متون
کتب مقدسه اعم از کتب
عهد قدیم و
عهد جدید به خاطر مقارن بودن با نصوص
قرآنی بهره برده است و
در برخی موارد هم
در مقام نقد و بررسی بر آمده، به
تجزیه و
تحلیل آنها پرداخته است که
در اینجا به چند مورد از آن اشاره میرود:
در آیه : «و جعلنا ذریته هم الباقین»
مفسر ذیل این آیه میگوید:
در قاموس کتاب مقدس آمده است که تمام مردم پس از طوفان نوح سه دسته شدند:
الف)
سام، که
عرب و
آرامیان و
آشوریان و
یهود از نسل او هستند.
ب)
یافث، که فرزندان او
در جنوب غربی ب
حر قزوین و
دریای سیاه ساکن شدند.
ج)
حام که ظاهرا سیاهان از نسل او میباشند.
همچنین
در ذیل آیه ۶۵ سوره اعراف
میگوید:
در قاموس کتاب مقدس آمده است که
هود، اسمی
عبری است و معنی آن «
مجد» است و او از فرزندان «اشیر بن صوفح» است و او اولین کسی است که به
زبان عربی تکلم کرد.
لازم به یادآوری است که مفسر از روایات
اسرائیلی شدیدا پرهیز داشته و
در تفسیر خود هیچ استفادهای از آنها نکرده است.
صاحب المبین از
مجلات و
نشریات مختلف مطالبی را که جنبه علمی و اسلامی دارند نقل کرده و
در تطبیق تفسیر آیات با مسایل متنوع عصر حاضر به آنها استناد کرده است که برخی از مطالب آن بسیار جالب به نظر میرسد. به عنوان نمونه
در تفسیر آیه ۳۸
سوره یونس که
در مقام تحدی میفرماید: «ام یقولون افتراه قل فاتوا بسورة مثله و ادعوا من استطعتم من دون الله»
آمده است:
در یک مجله مصری، به شماره ۲۲۵۴ مورخه ۱۰/ ۲/ ۱۹۷۸ خواندم که
جیمی کارتر رییس جمهور وقت
آمریکا با یکی از قاریان مشهور
قرآن ملاقات کرده و از او خواست که آیاتی از
قرآن به صورت
ترتیل برای او
قرائت کند و این قاری بزرگ مجموعه کاملی از
آیات تحدی قرآن را به صورت ترتیل برای او قرائت کرد.
که انتخاب موضوع آیات از طرف قاری
قرآن بسیار مناسبت داشته است.
همچنین پس از بیان تفسیر آیه : «قل کل یعمل علی شاکلته»
می گوید:
در مجله الحوادث البیروتیه مورخه ۱۰/ ۲/ ۱۹۷۸ مطلبی درج گردیده است و آن این است که دانشمندان و
پزشکان به جزئیات ویژهای از خون انسان به وسیله دستگاههای الکترونیکی دست یافتهاند و برای آنها روشن شده است که همان طور که خطوط انگشتان هر انسانی با خطوط انگشتان انسان دیگر تفاوت دارد،
ترکیبات خونی هر انسانی با ترکیبات خونی انسان دیگر متفاوت است. بدون تردید نوع خون انسان تاثیر بسیار زیادی
در تصرفات انسان دارد.
در پایان این بحث به ذکر عناوین مجلات و نشریات مهم که مفسر گران
قدر از آنها
در تفسیر خود استفاده کرده است میپردازیم:
الف) مجلة عالم الفکر الکویتیة،
ب) مجلة الکاتب المصریة،
ج) جریدة اخبار الیوم المصریة،
د) مجلة الحوادث البروتیة،
ه) مجلة العربیة بالازهر.
مفسر ارجمند، علاوه بر منابعی که ذکر شد از کتب مختلفی که مطالب مفیدی جهت استفاده تفسیری
در دسترس داشته است استفاده کرده است که به ذکر عنوان آن کتب اکتفا میکنیم:
۱.
تاریخ بنی اسرائیل، محمد عزة دروزه
۲.
التکامل فی الاسلام، احمد امین العراقی
۳.
الرحلة المدرسیة، محمد جواد
بلاغی۴.
سیره ابن هشام۵.
الفتوحات،
ابن عربی۶.
فن الادب، توفیق حکیم
۷.
فی ظلال نهج البلاغه،
محمد جواد مغنیه۸.
محمد رسول الله بشارة الانبیاء، محمد عبد الغفار
۹.
مرآة الاسلام،
طه حسین۱۰.
الهیئة و الاسلام،
شهرستانی.
نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).