تصوف اسلامی در غرب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تأثیر
تصوف در
غرب (ایالات متحده امریکا، کانادا، اروپای غربی و امریکای جنوبی) بیشتر در حوزه مطالعات دانشگاهی،
فرهنگ عامه و
آیینهای دینی آشکار است.
ترجمه متون اصلی
صوفیان با ترجمه
اشعار فارسی ــ که بخش اعظم آنها آکنده از مفاهیم عرفانی است ــ شروع شد.
در دهههای اولیه
قرن یازدهم/ هفدهم،
گلستان سعدی به آلمانی برگردانده شد و یک قرن بعد سر ویلیام جونز،
مستشرق و
زبانشناس انگلیسی، در دانشکده فرت ویلیامِ کلکته
مطالعه و ترجمه گسترده متون کهن فارسی را آغاز کرد.
این ترجمهها باعث شد که شاعران غربی، همچون گوته و والت ویتمن، درصدد جستجو و کشف مضامین
عرفانی شرقی در آثار آنها برآیند.
پس از اشغال استعماری جوامع
مسلمان توسط فرانسه و انگلیس و دیگر قدرتهای اروپایی، محققان اروپایی و کارگزاران مستعمرات به این جنبه از
اسلام علاقهمند شدند.
با گسترش صنعت چاپ در اروپا و بعد از آن در
خاورمیانه در قرن سیزدهم/ نوزدهم، امکان انتشار و اشاعه متون صوفیه به زبانهای رایج در کشورهای اسلامی و ترجمههای اروپایی آن بیشتر شد.
نخستین مطالعات اروپاییان در باره
تصوف ، در بر گیرنده تأملاتی راجع به ریشههای غیراسلامی آن، از جمله
ایران باستان و
هند و
مسیحیت و حتی تأثیرات
بودایی ، بود.
در آغاز قرن چهاردهم/ بیستم، مستشرقانی همچون آربری و رینولد نیکلسون در انگلستان، متون قدیمیِ
منثور و
منظوم صوفیه را از
فارسی و
عربی به انگلیسی برگرداندند.
در مطالعات اسلامی ایالات متحده امریکا، بررسی تصوف اهمیت ویژهای داشته است و بسیاری از محققان امریکایی به این حوزه از اسلام توجه دارند.
برای دینپژوهان و هنرمندان و عموم
مردم غرب ، جنبه عرفانی تصوف
جذابیت ویژهای داشته است.
در ایالات متحده، بویژه از دهه ۱۳۵۰ ش/ ۱۹۷۰، بسیاری از دانشجویان رشته مطالعات اسلامی علایق فکری و شخصیشان را در این جنبه از اسلام یافتند.
هنگامی که مؤسسات دانشگاهی اروپایی عموماً شرایط مناسبی برای مطالعات دینی نداشتند، محققانی نظیر لویی ماسینیون (متوفی ۱۳۴۱ ش/ ۱۹۶۲)، فریتس مایر (متوفی ۱۳۷۷ ش/ ۱۹۹۸)، و آنه ماری شیمل (متوفی ۱۳۸۱ ش/ ۲۰۰۳) مقالههای درخور توجهی در زمینه تصوف نگاشتند.
در ایالات متحده، تصوف به عنوان
آیینی دینی و
زنده از زمان تشکیل
شورای جهانی مذاهب در ۱۳۱۰/ ۱۸۹۳، رایج شد.
متعاقب آن نخستین
استاد بزرگ تصوف (در ایالات متحده)،
حضرت عنایت خان (متوفی ۱۳۰۶ ش/ ۱۹۲۷)، در ۱۳۲۸/۱۹۱۰ در سفری سیاحتی، به عنوان موسیقیدان هندی، به ایالات متحده رفت و پس از آن در امریکا و اروپا به اشاعه تعالیم
طریقه هندی
چشتیه پرداخت.
تأثیر تصوف در ایالات متحده تا اواخر دهه ۱۳۴۰ ش/ ۱۹۶۰ بسیار محدود بود.
از طرفی، تا بعد از تغییر قوانین مهاجرت در ۱۳۴۲ ش/ ۱۹۶۳ ــ که منجر به آزادی مهاجرت شمار بیشتری از غیر اروپاییان به ایالات متحده شد ــ
مسلمانان در ایالات متحده حضور چندانی نداشتند.
وضع فرهنگی دهه ۱۹۶۰/ ۱۳۴۰ ش و مقارن آن علاقه به
معنویت شرقی ، موجب تمایل به
جنبش عنایت خان شد.
پسر وی،
پیر ولایت خان ، در دهه مذکور این جنبش را با نام «
طریقه تصوف در غرب» یا «رسالت در عصر ما»
احیا کرد.
اکنون نام آن
طریقه تصوف جهانی است که نشان دهنده جریانهای فراملیتی امروزی است.
در ۱۳۷۹ ش/ ۲۰۰۰، مقام جانشینی عنایت خان به
نوه وی،
ضیاء عنایت خان ،
تفویض شد که در حال حاضر در مقر خویش در لبنان جدید واقع در نیویورک رهبری
طریقه و انتقال تعالیم را برعهده دارد.
امروزه در ایالات متحده بهطور کلی سه نوع جنبش تصوف وجود دارد.
یکی از این جنبشها بیشتر نگرش جهانی دارند.
آنان به تصوف و جنبههای
سنت اسلامی استناد میکنند، اما از پیروان خود نمیخواهند که
مذهب خود را تغییر دهند و
مسلمان شوند.
این دسته شامل
طریقت تصوف جهانی ،
انجمن تحقیقات تصوف (ادریس و عمرعلی
شاه) و
جنبش سماع صلح جهانی است.
جنبشهای دیگر، با اینکه بیشتر عضوگیریشان از میان امریکاییان است، ریشه در
شریعت اسلامی دارند و مسلمان بودن را برای رشد معنوی در سنّت تصوف ضروری میدانند.
بیشتر رهبران این جنبشها را مهاجران جوامع مسلمان تشکیل میدهند.
نمونههای برجسته این جنبشها عبارتاند از:
طریقه نقشبندی حقّانی ،
طریقه خلوتی جرّاحی ، پیروان
گورو باوا محییالدین ، و
طریقه مولویه.
دانشگاهیان مرتبط با جنبشهای تصوف امریکایی، چون هیوستون اسمیت و سیدحسین نصر، مدافع پیروی از
حقیقت جاودان یا
حکمت خالدهاند و
با نظری موافق، تعالیم اسلامی را در پرتو دریافتهای باطنی و عرفانی عرضه و معرفی کردهاند.
همچنین فریتیوف شوئون (شووان) (متوفی ۱۳۷۷ ش/ ۱۹۹۸)، سوئیسیای که در بلومینگتونِ ایندیانا ساکن شد، در اشاعه تلقیِ سنّتگرا از
تصوف یا حکمت خالده مؤثر بود.
وی در همان زمان ریاست
طریقهای معروف به «
میریامیه »، شاخه ای از
طریقه شاذلیه ، را بر عهده داشت.
صوفیان امریکایی مشتملاند بر گروههایی از مهاجران جوامع مسلمان، بخصوص در مراکز شهرهای بزرگتر همچون نیویورک و شیکاگو و لوس آنجلس.
آنان از تعالیم تصوف به شیوههایی پیروی میکنند که بسیار شبیه به آیینهای مرسوم در جوامع خودشان است.
در بریتانیای کبیر نقش
صوفیان مهاجر ، بخصوص آنهایی که از آسیای جنوبی به آنجا رفتهاند، به سبب الگوی مهاجرتی مراکز صنعتی بزرگ در میدلندز انگلستان، بسیار برجستهتر است.
در آنجا تعداد زیادی از مهاجران هندی و پاکستانی، پیرانی سنّتیاند که بسیاری از جنبههای عامیانه و محلی آیینهای فرهنگی اسلامی را ادامه میدهند.
در جوامع غربیِ اروپایی آیینهای دینی رایجی وجود دارد که با نفوذ مهاجران مسلمان مرتبط است؛ آلمانیها با
طریقتهایی مانند
سلیمانیه روبرو هستند که از
ترکیه به آنجا رفتهاند، و هلندیها و فرانسویها با رگهها و عناصری از
تصوف شمال افریقا مواجهاند.
سازگاری و انطباق مراسم و آیینهای صوفیانه با شرایط غربی، متضمن نادیده انگاشتن برخی جنبههای عمومی و رایج اعمال و آیینهای اسلامی است، مانند
زیارت مزارهای
اولیا و داشتن نگرش انعطافپذیرتر نسبت به
حضور و
مشارکت زنان در امور اجتماعی.
با اینحال، در برخی موارد آیین صوفیانه و سنّتیِ زیارت
مقابر و
مزار صوفیان، به زمینه امریکایی منتقل شده و به یاد اولین نسل رهبران
طریقت، در امریکا
بقعههایی بنا شده است، از جمله بقعه
مرشد ساموئل لوئیس در نیومکزیکو، گورو باوا در پنسیلوانیا، و
شاه مقصود در کالیفرنیا.
حامیان و اعضای جنبشهای متنوع
تصوف امریکایی مختلفاند، زیرا نماینده جهتگیریهای دینی و اجتماعی متفاوتاند.
طریقت تصوف در غرب و
جنبش ادریس شاه ، به واسطه فعالیتهای انتشاراتی و یاری رساندن به جماعتهای دیگر از
طریق روانشناسی فراشخصی و سلامت کلنگرانه و
سماع ، تأثیر گستردهتری بر
فرهنگ امریکایی داشته است.
اعضا مجبور نیستند که شیوه زندگی کاملاً صوفیانه داشته باشند یا با
اجتماع سازگار شوند.
گرایش به این جنبشها احتمالاً در نیمه دوم
دهه ۱۳۵۰ ش /۱۹۷۰ به اوج خود رسید.
از وقتی که
طریقت تصوفِ
پیر ولایت خان ادعا کرد که ده هزار تن از
طریقِ وی به
طریقت مشرّف شدهاند، تعداد بسیار زیادی از امریکاییان در اردوها و هم اندیشیهای تصوف شرکت میکنند و کتابهایشان را میخوانند.
تصوف سنتگرا یا حکمت خالده در جهت آثار فریتیوف شووان و سیدحسین نصر و هیوستون اسمیت ــ از
طریق رسانههایی چون فیلمهای مستند، گفتگوهای تلویزیونی و فعالیتهای انتشاراتیِ عالمانه و عامیانه ــ مخاطبان وسیعی در فرهنگ امریکایی پیدا کرده است.
نفوذ این جنبشها در اصل به سبب عقاید آنهاست تا مشارکتشان در جنبشهای سازمان یافته.
جنبشهای تصوف دورگه یا امریکایی ـ اسلامی در روند کلی فرهنگ امریکایی تأثیر کمتری داشتهاند، زیرا عقاید عرضه شده بیشتر اختصاص به علایق
مسلمانان دارد.
از آنجا که برخی تفسیرهای صوفیانه از
اسلام ، مانند عقیده به رهبران فرهمند و
شفاعت اولیا ، را همه مسلمانان نپذیرفتهاند، نباید تصور کرد که چنین جنبشهایی را همه
مسلمانان امریکا تأیید میکنند.
در عین حال، بسیاری از مسلمانان غیرصوفی موفقیتهای آنان را در جلب امریکاییان به
اسلام ارج مینهند.
تصوف در هر دو شاخه
شیعه و
سنّی اسلام به وجود آمده است و تعدادی از
سلسلههای شیعی ، از جمله
سلسله نعمتاللهی و
اویسی ـ
شاه مقصودی ، در بین مهاجران ایرانی و جماعت امریکایی پیروانی دارند.
تصوف به همان نسبت در میان
مسلمانان افریقایی مقیم امریکا تأثیر کمتری داشته است، اگرچه فعالیتهای
سلسله تجانیه و
طریقه نقشبندی ـ حقّانیِ
شیخ ناظم ــ که احتمالاً در میان
طریقههای موجود در ایالات متحده و اروپا متنوعترین پیروان را دارد ــ علایقی برانگیخته است.
با اینهمه، حتی قدیمترین جنبشهای اسلامیِ افریقایی ـ امریکایی، همچون
احمدیه و
معبد علم موریش، با جریانهای رمزی و عرفانی، از جمله برخی تأثیرات تصوف، موافق بودهاند.
رواج تصوف در غرب، آشکارا از رهگذر علاقه بسیار به
اشعار مولانا بوده است.
شاعری امریکایی به نام کولمان بارکز آثار او را
ترجمه کرد.
افراد شناخته شدهای چون دیپک چوپرا و برخی خوانندگان نیز در یادآوری و مرور آثار
مولانا سهیم بودهاند.
علاقه به
موسیقی جهان در جوامع غربی منجر به
محبوبیت و
شهرت آیینهای صوفیانهای همچون
قوالیهای هندی و دستههای
ذکر و مناجاتخوانی صوفیان، مانند
مراسم سماع مولویه ، شده است.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف اسلامی در غرب»، شماره۳۵۸۹.