تربت حیدریه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تُربت حیدریه، شهرستان و شهری در استان
خراسان بود.
در شمال قسمت مرکزی استان خراسان واقع است. از شمال به شهرستانهای
مشهد و
نیشابور ، از مشرق به شهرستان تربت جام، از جنوب به شهرستانهای خواف و
گناباد و از مغرب به شهرستانهای کاشمر و گناباد محدود میشود. شش بخش به نامهای مرکزی، بایْک/ بایگ، فیض آباد، کَدْکَن، جلگه رخ و جلگه زاوه، شانزده دهستان و پنج شهر دارد.
شمال و مرکز این شهرستان کوهستانی و جنوب آن هموار است. در شمال آن رشته کوههایی با جهت غربی ـ شرقی به نامهای سبزآباد،
شاهرود ، شصت دره و سلیمانی امتداد دارد که بلندیِ مرتفعترین قلة آن، چهل تن، حدود ۰۱۳، ۳ متر است. رشته کوههای مرکزی از کوههای شمالی کم ارتفاعتر است. دشت زاوه در مشرق و جلگه رخ در شمال شهرستان واقع است. زمینهای کشاورزی آن با آب رودخانه،
قنات ،
چشمه ، چاههای عمیق و نیمه عمیق آبیاری میشود. برخی از رودهای این شهرستان عبارتاند از: سالار که از کوه سبزآباد (حدود ۲۵ کیلومتری شمال شهر تربت حیدریه) سرچشمه میگیرد و با جهت شمالی ـ جنوبی، پس از آبیاری زمینهای کشاورزی قسمت مرکزی شهرستان، در شمال
گناباد به رود کال شور میریزد، رود شصت دره که از کوه شصت دره (در حدود سی کیلومتری شمال غربی شهر تربت حیدریه) سرچشمه میگیرد و با جهت شمالی ـ جنوبی، پس از آبیاری زمینهای مزروعی غربی و جنوبی شهرستان، در شمال گناباد به رود کال شور میریزد؛ و رودهای فصلی کال عُریان و کال باغ (آب فیض آباد).
شهرستان تربت حیدریه از گیاه
بنه ،
خاکشیر ،
کاکوتی ،
گون کتیرا ،
روناس و رستنیهایی برای چرای دام دارد. درخت توت دربرخی از نواحی، برای استفاده از برگ آندر پرورش کرم
ابریشم ،
غرس شده است. از زیا دارای
قوچ ،
میش ،
بزکوهی ،
آهو ،
گرگ ،
روباه شغال خرگوش و پرندگانی چون
کبک ،
تیهو ،
هوبره و
سینه سیاه است.
محصولات عمده این شهرستان
گندم ،
جو ،
چغندر قند ،
تره بار ،
زعفران ، و
زیره سب ز است و از محصولات باغی
انگور ، آلو سیب و
بادام دارد. به لحاظ داشتن چراگاهای طبیعی در دشتها و دامنه کوهها،
گوسفند و
بز و
گاو و
شتر در آنجا پرورش داده میشود. تولید
ابریشم در آن از دیرباز متداول بوده است، به طوری که سالانه حدود پنجاه تن تولید
ابریشم دارد.
ابریشم و
پشم و
گوشت آن صادر میشود.
صنایع دستی آن قالی و قالیچه است و سالانه حدود چهل هزار تخته قالی آن صادر میشود. کارگاههای پشم ریسی، نمد مالی، ابریشم کشی و ابریشم تابی در آن احداث شده است.
معدن سنگ ساختمانی در پیشکوه (در حدود سه کیلومتری مغرب شهر تربت حیدریه) و معادن کرومیت در کدکن و نوبهار و سنگ آهک در اِسفیوخ دارد.
منطقه ای
زلزله خیز است. راههای اصلی تربت حیدریه ـ
مشهد ، تربت حیدریه ـ
کاشمر ، تربت حیدریه ـ گناباد و تربت حیدریه ـ خواف از آن میگذرد.
در ۱۳۱۶ ش طبق قانون تقسیمات کشور، شهرستان تربت حیدریه در استان نهم (خراسان) تشکیل شد و بخشهای آن تربت حیدریه (بخش مرکزی یا حومه)، فیض آباد، رشتخوار و خواف ـ کدکن تعیین شد.
مرکز شهرستان تربت حیدریه (جمعیت طبق سرشماری ۱۳۷۵ ش ۶۴۷، ۹۴ تن). در ارتفاع حدود ۳۵۰، ۱ متری، در ولایت قدیمِ زاوه، در حدود۱۶۵ کیلومتری جنوب شهر مشهد واقع است. فاصلة آن با شهر
کاشمر در مغرب حدود ۷۶ کیلومتر، با شهر
گناباد در جنوب غربی حدود ۱۲۵ کیلومتر، و با شهر
باخرز در مشرق حدود ۱۱۵ کیلومتر است. از طریق سنگان ــ که در حدود ۲۱۰ کیلومتری مشرق آن است ــ به شهر تایباد متصل میشود.
بیشترین دمای این شهر در تابستانها حدود °۴۰، کمترین آن در زمستانها حدود °۱۰- و میانگین بارش سالانة آن حدود ۲۵۰ میلیمتر است. رود شصت دره، از مغرب شهر میگذرد.
چشمه آب قنداب در شمال شهر معروف است. گردنة شُترگَردَن در حدود هجده کیلومتری شمال شهر واقع است. در مرکز شهر بر روی تپه ای به ارتفاع حدود یازده متر پارکی احداث شده است. شهر بازار سرپوشیده دارد.
شهرک جدیدالاحداث ولیّعصر در شمال شهر قرار دارد و طرح یک شهرک صنعتی در جنوب شرقی شهر در دست اجراست.
ساکنان شهر
شیعه دوازده امامیاند و به
فارسی با گویش تربتی سخن میگویند.
برخی از آثار مهم و تاریخی شهر تربت حیدریه عبارتاند از: مزار
قطب الدین حیدر که به دستور
قاضی محمود تربتی در ۱۰۲۳ بنا شده است؛
کاروانسرایی در نزدیکی مزار قطب الدین حیدر، رباطی در بازارچة شهر در محلة معروف به میدان؛
مسجد جامع جدید، که ظاهراً در دورة احمدشاه (۱۳۲۷ـ۱۳۴۲) در میدان مرکزی شهر در جای مسجدی قدیمی بنا شده است.
نام تربت حیدری یا تربت حیدریه، نخستین بار در نیمة اول
قرن نهم با عنوان «قریة تربت مقدسة مزار شیخ قطب الدین حیدر» در ولایت زاوه و مَحوِلات (امروزه «مَه وِلات» که دهستانی است در بخش فیض آباد) ضبط شده است.
اما ظاهراً از اوایل قرن هفتم اهمیت یافته، یعنی از زمانی که قطب الدین حیدر در آنجا به خاک سپرده شده است. در آن زمان تربت (مزار) شیخ در حدود سی کیلومتری مغرب شهر قدیمی زاوه قرار داشته
و احتمالاً
خانقاه او بوده و بتدریج در پیرامون آن
بازار و
مسجد و رباطهایی احداث شده است.
خواندمیر (ح ۸۸۰ ـ ۹۴۲) تربت را یکی از چند «محال» ولایت زاوه، و
قصبه ضبط کرده است.
از
دوره صفویه تربت با نامهای «
حصار» و «قلعه» و «تربت» در کتابها آمده است. در ۹۰۵ مظفرحسین میرزا، حاکم
سبزوار ، در جنگ با محمدحسین میرزای
بایسنقر ، حاکم
استرآباد ، شکست خورد و به قصبة تربت رفت.
در دورة شاه اسماعیل اول صفوی (۹۰۷ ـ ۹۳۰) تربت به
صوفیان خلیفه واگذار شد.
در ۹۷۴، هنگامی که شاهزاده محمدمیرزا عازم
خراسان شد، در نزدیکی تربت، عبدالله خان ازبک، حاکم
ماوراءالنهر ، با چهل هزار قشون راه را بست؛ وی نیز به قلعة ویرانِ تربت پناه برد.
در ۹۸۵ سلطان محمد خدابنده در جنگ با ازبکان ــ که با سی هزار سوار به خراسان یورش آورده بودند ــ به قلعة تربت رفت و سرانجام ازبکان ناکام ماندند.
در
دوره صفوی ، تربت به لحاظ دارا بودن رودهای پرآب و چراگاهها و دشتها، که برای سواران و چهارپایان بویژه اسب مناسب بود، و نیز به لحاظ قرار گرفتن در مسیر جادة هرات ــ که اغلب ازبکان از آنجا به
ایران حمله میکردند ــ اهمیت سوق الجیشی یافت، به طوری که اسکندربیک ترکمان
در بارة قلعة هرات و قلعة تربت نوشته است که هرگاه قلعة تربت در شش ماه گشوده نشود، تسخیر قلعة هرات «که از قلاع مشهورة آفاق است» در عرض یک سال میسر نخواهد بود.
در اوایل دوره
قاجار ،
اسحاق خان قرایی (متوفی ۱۲۳۱) در تربت حیدریه حکومت میکرد. وی دورتادور آن را
حصار کشید و به ساختن کاروانسرایی پرداخت که بعداً تبدیل به قلعه ای مربع شکل شد. در آن زمان تربت حیدریه دهکده ای بیش نبود.
ظاهراً بنای شهر جدید را در اواخر قرن دوازدهم اسحاق خان گذاشته و به گفته محمدرضا خسروی ــ که کتابش در ۱۳۶۶ ش به چاپ رسیده ــ تا این اواخر، شهر را به نام سازندة آن «تربت اسحاق خان» می خواندند.
ظاهراً پس از کشته شدن اسحاق خان در دورة فتحعلی شاه، جمعیت شهر کاهش یافته، به طوری که در اواخر دورة ناصرالدین شاه (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) به بیش از دو هزار تن نمیرسیده است.
در دورة ناصرالدین شاه، کلنل ییت از تربت حیدریه دیدن کرده و جمعیت آن را پانصد خانوار ضبط کرده و نوشته است: تربت دارای ارگی ویران با کاروانسرایی در جنوب غربی آن و بازاری به طول حدود ۱۳۵ متر است، روزگاری شهرت شهر به سبب تولید
ابریشم بود که بر اثر پیدا شدن آفت
کرم ابریشم تولید آن آسیب فراوان دید، اما
تجارت پشم و برگة
هلو و
زردآلو رونق داشت و از هند
چای و
نیل و
قلع و ورقه های
مسی به آن وارد میشد (ص ۵۴ ـ ۵۶). در ۱۳۲۰ ش، در شورش صولت السلطنه هزاره در خراسان، تربت حیدریه مدتی به دست شورشیان افتاد.
(۱) اسکندر منشی.
(۲) اعتمادالسلطنه.
(۳) ایران قانون تقسیمات کشوری آبان ۱۳۱۶ قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب ۱۶ آبان ماه ۱۳۱۶، چاپ دوم، تهران (بی تا).
(۴) ایران وزارت کشور معاونت سیاسی و اجتماعی دفتر تقسیمات کشوری، نشریة تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۵) کاوه بیات، صولة السلطنه هزاره و شورش خراسان در زمستان سال ۱۳۲۰ شمسی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۶) جهانگشای خاقان: تاریخ شاه اسماعیل، چاپ الله دتّا مضطر، اسلام آباد ۱۳۶۴ ش.
(۷) عبدالله بن لطف الله حافظ ابرو، تاریخ حافظ ابرو، ج ۲: بخش جغرافیای خراسان، چاپ کرافولسکی، ویسبادن ۱۹۸۲.
(۸) محمدرضا خسروی، جغرافیای تاریخی ولایت زاوه، مشهد ۱۳۶۶ ش.
(۹) خواندمیر.
(۱۰) روملو.
(۱۱) زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).
(۱۲) فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۴۳: تربت حیدریه، تهران: وزارت دفاع، ادارة جغرافیائی ارتش، ۱۳۶۳ ش.
(۱۳) مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵: نتایج تفصیلی کل کشور، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۱۴) چارلز ادوارد ییت، خراسان و سیستان، ترجمه قدرت الله روشنی زعفرانلو و مهرداد رهبری، تهران ۱۳۶۵.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تربت حیدریه»، شماره۳۴۲۴.