• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بَعیرٍ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





بَعیرٍ:(جاء بِهِ حِمْلُ بَعيرٍ)
«بَعیرٍ» (به فتح باء و کسر عین) به مطلق شتر اطلاق می‌شود، اعمّ از نر و ماده، چنان که جمل شتر نر و ناقه شتر ماده است.
ماجرای برادران یوسف (علیه‌السلام) كه اين جمله را شنيدند، سخت تكان خوردند و وحشت كردند، چرا كه هرگز چنين احتمالى به ذهنشان راه نمى‌يافت كه بعد از اين همه احترام و اكرام، متهم به سرقت شوند! وقتی به آن‌ها گفتند ما پيمانه سلطان را گم كرده‌ايم و نسبت به شما ظنين هستيم.
و از آن‌جا كه پيمانه گران قيمت و مورد علاقه ملک بوده است، هركس آن را بيابد و بياورد، يک بار شتر به او جايزه خواهيم داد (وَ لِمَنْ جاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ).



به موردی از کاربرد «بَعیرٍ» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - بَعیرٍ (آیه ۷۲ سوره یوسف)

(قالواْ نَفْقِدُ صُواعَ الْمَلِكِ وَ لِمَن جاء بِهِ حِمْلُ بَعيرٍ وَ أَناْ بِهِ زَعيمٌ) «گفتند: جام مخصوص پادشاه را! و هركس آن را بياورد، يک بارِ شتر غلّه به او داده مى‌شود؛ و من ضامن اين پاداش هستم.»

۱.۲ - بَعیرٍ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: ماجرای پيمانه ملک گم شده است.
کلمه صواع به ضمه صاد - به معناى سقايه و ظرف آب‌خورى است، بعضى‌ هم گفته‌اند: صواع همان صاع است، كه به معناى پيمانه‌ايست كه با آن اجناس را كيل مى‌كردند، و صواع پادشاه مصر در آن روز ظرفى بوده كه هم در آن آب مى‌خوردند، و هم به آن اجناس را پيمانه مى‌كردند، و به همين جهت است كه در قرآن کریم يک جا از آن تعبير به سقايت مى‌كند، و در جاى ديگر بنام صواع مى‌خواند، و اين كلمه از كلماتى است كه هم معامله مذكر با آن مى‌كنند و هم مؤنث، و لذا يک جا ضمير مذكر به آن برگردانيده و فرموده: (وَ لِمَنْ جاءَ بِهِ)، و در جاى ديگر ضمير مؤنث برگردانيده و فرموده: (ثُمَّ اسْتَخْرَجَها).
كلمه حمل به معناى هر بارى است كه حامل، آن را حمل كند.

۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۷۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۱۳۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۲۷.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۳۵.    
۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۷۲.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۴۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۳۰۵.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۲۲۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۶۷.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۸۶.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «بعیر»، ج۱، ص ۲۱۵.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره یوسف | لغات قرآن




جعبه ابزار