بدن در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از واژگان مرتبط با
بدن میتوان به واژه
جسم اشاره کرد که به معنای چیزی است که طول و عرض و ارتفاع دارد
این
واژه عربی است و بر ساختمان کامل یک فرد اطلاق میشود
، اگرچه بعضی آن را شامل اندامهایی مانند
سر ،
دست و
پا ندانستهاند.
واژه پژوهان درباره کاربرد واژه بدن برای
حیوان سخنی نگفتهاند.
این واژه در
اصطلاح سالکان،
کالبد کثیف را گویند.
واژه بدن در
قرآن تنها یک بار در ذیل
داستان حضرت موسی و
فرعون به کار رفته است.
از مشتقات آن واژه «بُدْن» جمع بَدنه به معنای
شتر بزرگ و فربه است و به قولی شامل
گاو نیز میشود.
این واژه نیز تنها یک بار در
قرآن به کار رفته است.
از واژگان مرتبط با بدن میتوان به واژه جسم اشاره کرد که به معنای چیزی است که طول و عرض و ارتفاع دارد
و در
قرآن دو بار به کار رفته است.
واژه
جسد را نیز میتوان به معنای آن دانست که به گفته برخی اخص از جسم است، چون جسد تنها بر آنچه
رنگپذیر است اطلاق میشود؛ اما جسم بر پدیدههای بی
رنگ مانند
آب و
هوا نیز اطلاق میشود
و به گفته برخی دیگر جسد به موجود بیجان اطلاق میشود
و آیاتی که واژه جسد در آنها به کار رفته به همین معناست.
منظور از واژه «َسوءَة» در آیه ۳۱
مائده نیز بدن دانسته شده است. افزون بر این موارد، در آیات دیگری بدون کاربرد واژهای که بر بدن دلالت داشته باشد در ضمن حکایتی، از بدن افراد
و اقوامی
یاد شده است.
بدن انسان اندامهای گوناگونی دارد که خداوند در آفرینش تن آدمی آنها را تدبیر کرده و برای هریک فواید و کارکردهایی ویژه نهاده است.
مهمترین عضو بدن
انسان مغز اوست که با توانایی اندیشه ورزی آدمی پیوند دارد.
قرآن با تعابیر گوناگونی انسان را به اندیشیدن فرا میخواند.
از بین اندامها و محتویات بدن،
قرآن به مواردی اشاره کرده که مهمترین آنها بدین قرار است:
انگشتان ،
خون سرانگشتان ،
پوست ،
گردن ،
آرنج ،
دست و پا،
بینی ،
چشم ،
گوش ،
دندان ،
پیشانی ،
سر ،
دهان ،
ریش اندامتناسلی ،
گوشت ،
استخوان ،
قلب ،
حنجره دو طرف
پیشانی ،
روده ،
رگ گردن ،
شکم ،
تَرْقُوَه ،
ساق ،
صورت ،
زبان و
لبها .
آفرینش عالم به گونهای است که انسان برای ارتباط با آن و کسب علوم و معارف و دستیابی به هدایت نیازمند اعضا و تواناییهایی است:«واللّهُ اَخرَجَکُم مِن بُطُونِ اُمَّهتِکُم لا تَعلَمونَ شیًا و جَعَلَلَکُمُ السَّمعَ والاَبصرَ والاَفِدَةَ لَعَلَّکُم تَشکُرون».
بدن انسان برای سالم ماندن به اموری مانند
خوراک نیازمند است:«و ما جَعَلنهُم جَسَدًا لا یَأکُلونَ الطَّعام».
اسلام هیچگاه به انسان یکسویه ننگریسته و چنانکه برای
روح او ارزش قائل است برای بدن او نیز ارزش قائل شده تا جایی که در برخی روایات پاکیزگی
قلب و روح به صحت بدن نسبت داده شده است.
قرآن، انسان را به نگاه در چگونگی آفرینش خود:«فَلیَنظُرِ الاِنسنُ مِمَّ خُلِق خُلِقَ مِن ماء دافِق یَخرُجُ مِن بَینِ الصُّلبِ والتَّرائِب»
و آیه و نشانهای که در وجود اوست:«وَ فی اَنفُسِکُم اَفَلا تُبصِرون»
فرا میخواند. مفسران تعبیر «فَلا یَنظُر» در آیه ۵ طارق/ ۸۶ را به تفکر در توانایی خداوند
تفسیر کردهاند تا از این رهگذر
ایمان به توانایی خداوند بر باز آفرینی انسان پدید آید.
یکی از معناهای واژه «
انفس » در آیه ۲۱ ذاریات
را بدن انسان دانستهاند که ظرایف و پیچیدگیها، ترکیب اعضا و دورههای گوناگونی که بر آن میگذرد، آیه و نشانهای بر توانایی
،
وحدانیت و
تدبیر خداوند است.
قرآن در ضمن بازگویی برخی رویدادها از بدن یاد میکند:
پس از کشته شدن
هابیل ، برادرش
قابیل ، از
کلاغی دفن بدن
مردگان را آموخت:«فَبَعَثَ اللّهُ غُرابًا یَبحَثُ فِی الاَرضِ لِیُرِیَهُ کَیفَ یُوری سَوءَةَ اَخِیهِ».
منظور از واژه «سوءة» را در این آیه بدن دانستهاند. سوءة به معنای چیزی است که از آن دوری میجویند. بعضی از مفسران کاربرد این تعبیر را برای بدن هابیل به این سبب دانستهاند که از هنگام
مرگ هابیل زمانی طولانی گذشته بود و بدن او به گونهای شده بود که انسان از آن دوری میجست. بعضی هم منظور از سوءة را
عورت دانستهاند.
آیه ۱۴
سبأ داستان مرگ
سلیمان را بازگو میکند که پس از مرگ همچنان بر عصای خود تکیه زده بود و کسی از مرگ او آگاه نبود تا
موریانه عصای او را خورد و بدن او بر
زمین افتاد:«فَلَمّا قَضَینا عَلَیهِ المَوتَ مادَلَّهُم عَلی مَوتِهِ اِلاّ دابَّةُ الاَرضِ تَأکُلُ مِنسَاَتَهُ فَلَمّا خَرَّ...».
در این آیه واژهای به معنای بدن به کار نرفته است و سیاق عبارت بر زمین افتادن بدن سلیمان را میرساند.
بر اساس آیه «و لَقَد فَتَنّا سُلَیمنَ واَلقَینا عَلی کُرسیِّهِ جَسَدًا»
خداوند برای
امتحان سلیمان جسدی را بر تخت او افکند. بعضی از مفسران آن را جسد
فرزند سلیمان دانستهاند.
آیه ۹۲
یونس نجات بدن فرعون پس از غرق شدن او و لشکریانش را بازگو میکند:«فَالیَومَ نُنَجّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکونَ لِمَن خَلفَکَ ءایَةً».
خداوند بدن
فرعون را نجات داد تا آیهای برای مردمان پس از او باشد.
هم اکنون بدن
مومیایی شده فرعون در
موزه بولاق مصر نگهداری میشود.
در داستان
خواب اصحاب کهف از گرداندن آنها به سمت راست و چپ در هنگام خواب سخن رفته است:«ونُقَلِّبُهُم ذاتَ الیَمینِ و ذاتَ الشِّمالِ».
این گرداندن را برای سالم ماندن بدن آنان دانستهاند.
آیه ۱
اسراء رویداد
معراج پیامبر اسلام را باز گو میکند:«سُبحنَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ لَیلاً...».
بسیاری از مفسّران، معراج را با بدن پیامبر دانستهاند.
در دستهای از داستانهای دیگر از بدن، در ضمن
تمثیلی یاد شده است؛
قرآن بدن
قوم عاد را پس از
عذاب ، به سان تنه
نخل ریشه کن شده:«کَاَنَّهُم اَعجازُ نَخل مُنقَعِر»
و توخالی و پوشالی:«کَاَنَّهُم اَعجازُ نَخل خاوِیَه»
میداند.
آیه ۵
سوره فیل هم، بدن
اصحاب فیل را پس از عذاب مانند
کاه خورده شده تصویر میکند:«فَجَعَلَهُم کَعَصف مَأکول»
الالهیات علی هدی الکتاب والسنة والعقل؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ التبیان فی تفسیر
القرآن؛ التحقیق فی کلمات
القرآن الکریم؛ تفسیر غریب
القرآن الکریم؛ تفسیر
القرآن العظیم، ابنکثیر؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیرنمونه؛ جامع البیان عن آی
القرآن؛ الجامع لاحکام
القرآن، قرطبی؛ الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه؛ روح المعانی فی تفسیر
القرآن العظیم؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ شرح بر زاد المسافر؛ فرهنگ فارسی؛ القواعد الفقهیه؛ کتاب الصلاة؛ الکشاف؛ لغت نامه؛ المبدء و المعاد؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ مجمع البیان فی تفسیر
القرآن؛ مشارق الشموس فی شرح الدروس؛ مشرقالشمسین؛ معجم مقاییس اللغه؛ معارف
قرآن؛ مفردات الفاظ
القرآن؛ منتهیالمطلب فی تحقیق المذهب؛ موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم؛ المهذب؛ میزان الحکمه؛ المیزان فی تفسیر
القرآن؛ نثر طوبی؛ النکت والعیون، ماوردی؛ النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی.
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«بدن در قرآن»