بداء و قضاء و قدر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بداء به عنوان یکی از
اوصاف الهی آن است که قضا و قدر توسط عواملی
سرنوشت بهتر یا بدتری برای
انسان رقم میزند.
بر اساس تعالیم
قرآنی،
علم خداوند از هر جهت مطلق است و محدودیتی ندارد:«اِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیء عَلیم».
این بدان معناست که خداوند بر همه حوادث از ازل تا ابد آگاه است و در این علم هیچیک از مخلوقات با وی مشارکت ندارند:«فَلا یُظهِرُ عَلی غَیبِهِ اَحَدا»
و ممکن است تنها برخی از آن به صورت استثنا آگاه باشند:«اِلاّ مَنِ ارتَضی مِن رَسول»
و این همان قضای حتمی است.
در کنار این حقیقت، حقیقتی در سطح نازلتر قرار میگیرد و آن اینکه
سرنوشت انسانها و حوادث و وقایعی که برای آنها پدید میآید بر اثر عوامل و شرایط ویژهای همانند اختیار افراد و گروههای انسانی و توانایی ایشان در انتخاب راههای گوناگون رقم میخورد. این همان قضای غیر محتوم یعنی قدر است که اطلاع بر آن برای نفس
نبی یا ولیّ ممکن است.
جایگاه
بداء در این میان به عنوان یکی از افعال یا
اوصاف الهی آن است که بر اساس وعدههای
خداوند به جای برخی از مقدرات غیر حتمی به جهت اختیار و عملکرد
انسان نظیر صدقه، صله رحم، نیکی به پدر و مادر و قدردانی از آنان یا ترک اینگونه امور،
سرنوشت بهتر یا بدتری برای وی رقم میخورد:«یَمحوا اللّهُ ما یَشاءُ و یُثبِتُ و عِندَهُ اُمُّ الکِتب».
بخش نخست این آیه اشاره به قضای غیر محتوم دارد و قسمت دوم مربوط به قضای محتوم است.
نظیر این معنا را در آیه «قَضی اَجَلاً واَجَلٌ مُسَمًّی عِندَهُ»
میتوان یافت.
براساس روایتی از
امام باقر (علیهالسلام) مراد از «اَجَل مُسَمًّی عِندَهُ» اجل محتوم نزد خداوند و مقصود از «قَضیاَجَلاً» حکم او درباره اجل موقوف است.
تأثیر اعمال نیک و بد در
سرنوشت انسان و
سعادت یا
شقاوت وی در احادیث نیز تأیید شده است
بنابراین بداء در حقیقت تغییر در علم الهی نیست، بلکه تغییر در مقدّرات غیر محتوم است. آیات
قرآن افزون بر یادآوری این اصل کلی که
سرنوشت انسانها با خواست خود آنها تغییرپذیر است:«اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوم حَتّی یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم»
مساله بداء ریشه
قرآنی دارد و از لطیفترین حقایق فلسفی است که تنها برخی فیلسوفان به عمق آن رسیدهاند. بداء از مختصات مذهب شیعه است و از جمله موضوعاتی است که برخی از مخالفان
شیعه بدون کمترین تحقیقاتی، مطالب موهوم و بیاساس را درباره آن به شیعه نسبت دادهاند.
امام خمینی نیز بداء را این میداند که بعضی امور با بعضی دیگر بههمپیوسته هستند که با نبود یکی از آنها برای دیگری حکمی ثابت است و با بودن آن، حکمی دیگر ثابت میشود.
به اعتقاد ایشان از جمله موارد بداء میتوان به این موارد اشاره کرد: داستان
حضرت ابراهیم درباره ذبح فرزندش، مناجات
حضرت موسی (علیهالسلام) در سی شب که در ادامه به چهل شب تغییر یافت و حقتعالی جهت آزمایش آن امر را آشکار کرد و همچنین بداء در
امامت اسماعیل فرزند
امام جعفر صادق (علیهالسلام).
برخی بر این باورند که منشاء بداء از ناحیه ذات حق نیست و تنها در بخشی از نظام آفرینش مانند لوح محو و اثبات رخ میدهد نه در تمام امور و مراتب هستی و ازاینجهت در صورتهای موجودات عالم در امالکتاب و
لوح محفوظ که از آن به خلق اول تعبیر میشود، بدان رخ نمیدهد. امام خمینی این نظر را نمیپسندد و در این باره قائل است اگرچه بداء به حسب نشئه عینی و خارجی در مرتبه ملکوت محقق میشود، اما منشا آن علم ربوبی در حضرت علمیه و
اعیان ثابته است که در صقع ربوبی واقع میشود.
امام خمینی سعادت و شقاوت و همه تقدیرات الهی را از ناحیه عالم ربوبی میداند و با استناد به روایتی، مخزن علم به بداء را از ناحیه حقتعالی میداند که حتی انبیاء و رسولان به آن علم ندارند و تنها
انسان کامل است که گاهی بر عین ثابته اشیاء علم پیدا میکند، بر آن آگاه میشود.
به موارد عینی و مصادیق خارجی آن نیز اشاره کرده است؛ از جمله برطرف شدن
عذاب از قوم
یونس بر اثر تضرع و دعای آنان
:«فَلَولا کانَت قَریَةٌ ءامَنَت فَنَفَعَها ایمنُها...»
، تغییر فرمان الهی به
ابراهیم (علیهالسلام) در مورد
ذبح اسماعیل (علیهالسلام):«اِنّی اَری فِی المَنامِ اَنّی اَذبَحُکَ...»،
حرام ساختن ورود
بنیاسرائیل به سرزمین مقدس به مدت ۴۰ سال در پی مخالفت آنان با فرمان ورود در آن
:«یقَومِ ادخُلوا الاَرضَ المُقَدَّسَة... قالَ فَاِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیهِم اَربَعینَ سَنَةً»،
تکمیل
میقات حضرت موسی (علیهالسلام) و پایان یافتن آن در ۴۰ شب:«و وعَدنا موسی ثَلثینَ لَیلَةً واَتمَمنها بِعَشر...»،
تأثیر ایمان و تقوا و
استغفار در گشودن برکاتی از
آسمان و
زمین و
نزول برکات آسمانی:«ولَو اَنَّ اَهلَ القُرَی ءامَنوا واتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکت مِنَ السَّماءِ والاَرضِ ولکِن کَذَّبوا فَاَخَذنهُم بِما کانوا یَکسِبون،
«فَقُلتُ استَغفِروا رَبَّکُم اِنَّهُ کانَ غَفّارا _ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارا»،
اعتبار تأثیر برخی از امور در افزایش یا کاهش عمر، در علم الهی
:«... وما یُعَمَّرُ مِن مُعَمَّر ولا یُنقَصُ مِن عُمُرِه اِلاّ فی کِتب اِنَّ ذلِکَ عَلَی اللّهِ یَسیر»
و نیز نقش
دعا و
تضرع در
شب قدر و تأثیر آن در دگرگون شدن تقدیرات غیر محتوم:«فیها یُفرَقُ کُلُّ اَمر حَکیم»
و ارتباط آن با آیات محو و اثبات که در
روایات نیز مطرح شده است.
الاعتقادات؛ الانتصار؛ بحارالانوار؛ تصحیح اعتقادات الامامیه؛ تفسیر العیاشی؛ تفسیر
القرآن العظیم، ابنکثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تلخیص المحصل (نقد المحصل)؛ جامعالبیان عن تأویل آی
القرآن؛ الجامع لاحکام
القرآن، قرطبی؛ الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ الذریعة الی تصانیف الشیعه؛ رسائل الشریف المرتضی؛ صحیح البخاری؛ العدة فی اصول الفقه؛ الکافی؛ المسائل العکبریه؛ معجم مقاییس اللغه؛ مفردات الفاظ
القرآن؛ المیزان فی تفسیر
القرآن؛ نبراسالضیاء؛ النهایة فی غریب الحدیث والاثر.
•
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«بداء و قضاء و قدر». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.