• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ایمان و محبت خدا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از آثار ایمان به خدا ترجیح محبت خدا بر علایق خویشاوندی می‌باشد. همچنین محبت خدا با محبت دشمنان خدا باهم تضاد دارند.



ترجیح محبت خدا بر علایق خویشاوندی، پیامد ایمان به خدا است:
«یـایها الذین ءامنوا... • ... ان کان ءاباؤکم وابناؤکم... احب الیکم من الله...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! ...• بگو: اگر پدران و فرزندان ... در نظرتان از خداوند محبوبتر است، ...»
«لا تجد قومـا یؤمنون بالله والیوم الاخر یوادون من حاد الله ورسوله ولو کانوا ءاباءهم او ابناءهم او اخونهم او عشیرتهم...؛ هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی‌یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند ....»

آنچه در آیات فوق می‌خوانیم مفهومش بریدن پیوندهای دوستی و محبت با خویشاوندان و نادیده گرفتن سرمایه‌های اقتصادی و سوق دادن به ترک عواطف انسانی نیست، بلکه منظور این است که بر سر دوراهی‌ها نباید عشق زن و فرزند و مال و مقام و خانه و خانواده مانع از اجرای حکم خدا و گرایش به جهاد گردد و انسان را از هدف مقدسش باز دارد. لذا اگر انسان بر سر دو راهی نباشد رعایت هر دو بر او لازم است.


در آخرین آیه مورد بحث که آخرین آیه از سوره مجادله، و از کوبنده‌ترین آیات قرآن است، به مؤمنان هشدار می‌دهد که جمع میان محبت خدا و محبت دشمنان خدا در یک دل ممکن نیست، و باید از میان این دو یکی را برگزینند، اگر راستی مؤمن‌اند باید از دوستی دشمنان خدا بپرهیزند و الا ادعای مسلمانی نکنند می‌فرماید: هیچ گروهی را که ایمان به خدا و روز قیامت دارد نمی‌یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندان آنها باشند (لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الآخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم).
آری در یک دل دو محبت متضاد نمی‌گنجد، و آنها که دم از هر دو می‌زنند یا ضعیف الایمان‌اند، و یا منافق، و لذا می‌بینیم که در غزوات اسلامی در صف مخالف جمعی از بستگان و خویشاوندان مسلمین بودند، ولی چون خطشان را از خط الهی جدا کرده، و به صفوف دشمنان حق پیوسته بودند، با آنها پیکار کردند، و حتی جمعی از آنها را کشتند. محبت پدران و فرزندان و برادران و اقوام بسیار خوب است، و نشانه زنده بودن عواطف انسانی است، اما هنگامی که این محبت رو در روی محبت خدا قرار گیرد ارزش خود را از دست می‌دهد. البته افراد مورد علاقه انسان تنها این چهار گروه که در آیه ذکر شده‌اند نمی‌باشد، ولی اینها نزدیکترین افراد انسان‌اند، و با توجه به آنها حال بقیه نیز روشن می‌شود.


قل ان کان آباؤکم و ابناؤکم و اخوانکم... آیه قبلی خطاب به مؤمنین بود و این آیه خطاب به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است، و این اشاره است به اعراض از مؤمنین مورد بحث در آیه قبلی، و اینکه خدای تعالی از دل‌های آنان خبردار است، و می‌داند که دل‌هایشان آن چنان مشغول است که نهی او سبب نمی‌شود از دوستی پدران و برادران کافر خود دست بردارند، و در دل‌هایشان ایجاد داعی نمی‌کند بر اینکه بعدها گوش بفرمان خدا شوند، و بخاطر امر خدا با کفار هر چند پدران و برادرانشان باشند بجنگند. و مانع ایشان از این کار محبتی است که به غیر خدا و رسول و جهاد در راه خدا دارند، لذا خدای تعالی در این آیه اصول لذاتی که علاقه نفوس را به خود جلب می‌کند بر می‌شمارد، و آن اصول عبارتست از پدران، برادران، همسران و قوم و قبیله، و اینها کسانی هستند که طبیعت جامعه به قرابت نسبی نزدیک و یا دور و یا قرابت سببی در بینشان رابطه برقرار کرده، و جمعشان می‌کند. و اموالی که بدست آورده و جمع کرده‌اند و تجارتی که از کسادیش هراسناک می‌شوند، و منزل‌هایی که خوش آیندشان است، و اینها اصول دیگری است که قوام جامعه در رتبه دوم بر آنهاست.
آنگاه می‌فرماید: اگر مردم دشمنان دین را دوست داشته و محبت به این امور را بر محبت به خدا و رسول او و جهاد در راه او مقدم بدارند، باید منتظر باشند تا خدا امر خود را بیاورد، و خدا مردم فاسق را هدایت نمی‌کند. و این معنا روشن است که برگشت شرطی که در آیه است یعنی جمله: ان کان آباؤکم، تا آنجا که فرموده: فی سبیله، در معنای این است که گفته شود: اگر از آنچه خدا نهیتان کرده دست برندارید، و هم چنان پدران و برادران کافر خود را دوستان خود بگیرید، و این سبب شود که بخلاف آنچه خدا بدان دعوتتان کرده متمایل شوید، و به عبارت دیگر باعث شود که غرض دین که همان جهاد در راه خداست زمین بماند، در این صورت منتظر باشید تا خدا امر خود را بیاورد...


به اعتقاد امام‌ خمینی محبت صفت ذاتی خداوند است و همان‌طور که ذات ناشناختنی است صفات او نیز ناشناختنی است. ایشان محبت را دستاورد تجلیات حبّی در سر قلب می‌داند که به‌ صورت عشقبازی در ظاهر درمی‌آید و آتشی که از قلب عاشق سر می‌کشد به باطن و ظاهرش سرایت می‌کند.
امام‌ خمینی مراتب محبت الهی را به نسبت افراد، مختلف و نسبت آن را برابر اختلاف درجات معرفت آنها به حق‌تعالی می‌داند و از آنجا که معرفت انبیاء (علیهم‌السّلام) و اولیای الهی (علیهم‌السّلام) بیشتر از دیگران است، محبت الهی در آنها شدیدتر است. از همین‌ رو بالاترین مرتبه حبّ الهی در خاتم انبیاء است.
ایشان یکی از آثار محبت الهی را رفع حجاب بین محب و محبوب می‌داند که سبب می‌شود سالک به تجلی فعلی و دریافت نور الهی واصل شود. امام‌ خمینی معتقد است راه تحصیل محبت، ریاضت و ترک حب دنیا است؛ زیرا تا زمانی که حب دنیا در دل سالک است، محبت خداوند در آن جای نمی‌گیرد.
[۱۱] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۱۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



۱. توبه/سوره۹، آیه۲۳.    
۲. توبه/سوره۹، آیه۲۴.    
۳. مجادله/سوره۵۸، آیه۲۲.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۳۴.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۶۸-۴۶۹.    
۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج۹، ص۲۷۵-۲۷۶.    
۷. خمینی، روح‌الله، سرّ الصلاة، ص۱۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۸. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۴۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۹. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۲۹۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۰. خمینی، روح‌الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۳۹-۴۰، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.    
۱۱. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۱۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله « محبّت خدا».    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار