اولوا العزم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پیامبران صاحب
شریعت و
کتاب آسمانی را، اولوا العزم میگویند.
کلمه «اولوا» به معنای صاحبان و دارندگان
و «
عزم » به معنای آهنگ و اراده کاری کردن
، تصمیم گرفتن قطعی و به دور از
شک و تردید بر انجام کاری
، قاطعیت و جدیت داشتن
و
صبر و استواری داشتن در قصد انجام کار
آمدهاست، بنابراین، اولوا العزم کسانی هستند که در تصمیم خویش قاطع و در اراده خود استوارند.
واژه ترکیبی اولواالعزم تنها یک بار در
قرآن کریم و در آیه ۳۵
سوره احقاف به کار رفتهاست. در این آیه خطاب به
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمدهاست:پس شکیبایی کن، همچنانکه (پیامبران) اولوا العزم شکیبایی کردهاند...:
«فَاصبِر کَما صَبَرَ اولوا العَزمِ مِنَ الرُّسُلِ...».
در ذیل
آیات دیگری سخن از اولوا العزم به میان آمده.
مانند آیاتی که در آنها این مباحث مطرح شدهاست:صاحب
شریعت بودن برخی
پیامبران ،
گرفتن پیمان شدید
خداوند از بعضی پیامبران،
وجود برخی حقایق
قرآنی در صحف
ابراهیم و
موسی (علیهماالسلام)،
نازل کردن خدا،
تورات، انجیل و کتاب (
قرآن) را بر
موسی و
عیسی و رسول
خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و دادن شریعت به ایشان
و آیات ۸۳-۸۶ و ۹۰
سوره انعام که در آنها نام ۱۸
پیامبر را یادآور شده و آنان را هدایت یافتگان الهی دانستهاست.
مراد از اولوا العزم برترین پیامبران الهی یعنی
نوح ، ابراهیم،
موسی، عیسی و رسول خاتم (علیهمالسلام) اند.
آنان که سرور دیگر پیامبران و دارای نقش محوری هستند
و از احاطه تام به همه مظاهر برخوردارند، زیرا از دیدگاه عرفانی پیامبران به اذن
خدا مربی موجودات و مظاهرند و همه آنها در
دعوت و
هدایت و تصرف در خلق و سایر لوازم
نبوت مشترک بوده، امتیاز مرتبه ایشان از یکدیگر به واسطه احاطه و عدم احاطه بر همه مظاهر است و آنان که از احاطه به همه مظاهر برخوردارند اولواالعزم نامیده میشوند.
عزم پیامبران مذکور استواری آنها در عمل به پیمان شدیدی است که خداوند در عهد نخست از آنان گرفته و از آن با نام «میثاق غلیظ» یاد کردهاست:
«و اِذ اَخَذنا مِنَ النَّبیّینَ مِیثقَهُم ومِنکَ ومِن نُوح واِبرهیمَ وموسی و عیسَی ابنِ مَریَمَ واَخَذنا مِنهُم میثقًا غَلیظا».
این پیامبران دارای دو ویژگیاند:یکی آوردن شریعت جدید:
«شَرَعَ لَکُم مِنَ الدّینِ ما وصّی بِهِ نوحًا والَّذی اَوحَینا اِلَیکَ و ما وصَّینا بِهِ اِبرهیمَ و
موسی و عیسی اَن اَقیموا الدّینَ ولا تَتَفَرَّقوا...»
و دیگری آوردن کتاب آسمانی مشتمل بر
احکام و قوانین الهی که برخی
آیات به این مطلب اشاره دارد.
مانند آیه ۱۹ اعلی
که از کتاب حضرت ابراهیم و
موسی (علیهماالسلام) با نام «صُحُف» یاد میکند:«صُحُفِ اِبرهیمَ و
موسی» و آیات ۴۴ ۴۸
سوره مائده که به ذکر کتابهای آسمانی
تورات موسی و انجیل عیسی و کتاب (
قرآن) رسول گرامی اسلام پرداختهاست:«اِنّا اَنزَلنَا التَّورةَ... و قَفَّینا عَلی ءاثرِهِم بِعیسَی ابنِ مَریَمَ مُصَدِّقًا لِما بَینَ یَدَیهِ مِنَ التَّورةِ و ءاتَینهُ الاِنجیلَ... و اَنزَلنا اِلَیکَ الکِتبَ بِالحَقِّ مُصَدِّقًا لِما بَینَ یَدَیهِ مِنَ الکِتبِ و مُهَیمِنًا عَلَیه...».
در آیات یاد شده اگرچه به کتاب حضرتنوح (علیهالسلام) اشارهای نشده، لیکن چون طبق آیه ۲۱۳ بقره
:«و اَنزَلَ مَعَهُمُ الکِتبَ...» شریعت با کتاب همراه است و بر اساس آیه ۱۳
سوره شوری حضرت نوح نیز صاحب شریعت بودهاست از انضمام این دو
آیه به دست میآید که برای وی نیز کتاب آسمانی بودهاست
، چنان که در روایتی نیز به این مطلب
تصریح شدهاست.
گرچه اولواالعزم بودن ۵ پیامبر بزرگ یاد شده با شواهد
قرآنی و روایات فراوان در حد استفاضه تأیید میشود
.
ولی با این حال آرای فراوان دیگری در تبیین اولواالعزم و تعیین مصادیق آن وجود دارد.
تا جایی که در این زمینه برخی به ۵
وبرخی دیگر به ۶
و بعضی به ۱۳
قول اشارهکردهاند.
اختلاف در کلمه «مِنْ» در ترکیب «مِنَ الرُسُلِ»
موجب شده تا برخی با بیانیه گرفتن آن، همه پیامبران الهی را اولواالعزم بدانند، در حالی که بیشتر مفسران «مِنْ» را ظاهر در تبعیض
و بیانیه بودن آن را خلاف تحقیق میدانند.
آنان تنها برخی از پیامبران را اولواالعزم دانسته، برای اثبات نظر خویش به آیاتی
استشهاد کردهاند.
از جمله آیه ۱۱۵
سوره طه که خداوند درباره
حضرت آدم فرمود:ما در او عزمی نیافتیم:
«ولَقَد عَهِدنا اِلی ءادَمَ مِن قَبلُ فَنَسِیَ ولَم نَجِد لَهُعَزما»
و نیز آیه ۴۸
سوره قلم که در آن
رسول خویش را به
صبر و
شکیبایی فرمان داده و او را از شتاب در درخواست
کیفر قوم خود
نهی کردهاست:
«و لا تَکُن کَصاحِبِ الحوت».
اینان ملاکهایی برای اولواالعزم بودن ارائه داده و مصادیقی برای پیامبران اولواالعزم ذکر کردهاند.
برخی، ملاک آن را
حزم ،
ثبات ، جدیّت، صبر و تحمل در برابر آزار و اذیت قوم و دشمنان معرفی کرده و آنها را شامل ۹ یا ۶ پیامبر (نوح، ابراهیم،
اسحاق ،
یعقوب ،
یوسف و
ایوب (علیهمالسلام))
دانستهاند.
اما چون
عزم اعتقاد قلبی و حزم ظهور فعل است و عزم و صبر نیز گرچه با یکدیگر متلازماند ولی به یک معنا نیستند، این نظر مورد اشکال قرار گرفته
، افزون بر آن پیامبرانی که دارای ملاک یاد شده هستند بیش از تعداد مذکورند.
بعضی
جهاد با
کافران را معیار اولواالعزم بودن شماری از پیامبران دانسته و از نوح،
هود ،
صالح ،
موسی،
داوود و
سلیمان به عنوان مصادیق اولواالعزم یاد کردهاند.
این نظر را نیز نمیتوان پذیرفت، زیرا همه این پیامبران به نبرد با دشمن نپرداخته و دارای این معیار نبودهاند، افزون بر آن نمیتوان گفت پیامبران دیگر با دشمن به جهاد برنخاستهاند.
از حسنبن فضل نقل میشود که او ملاک اولواالعزم بودن را هدایت یافتن از سوی خداوند دانسته:
«اُولئِکَ الَّذینَ هَدَی اللّه»
و ۱۸ پیامبر یاد شده در آیات ۸۳-۸۶
سوره انعام را مصادیق اولواالعزم شمردهاست.
قول وی با دو اشکال مواجه است:نخست اینکه هدایت یافتگان از سوی
خداوند منحصر در اینها نیستند و آیه ۸۷ همین سوره بعضی از پدران، فرزندان و برادران ایشان را نیز هدایت یافته معرفی کردهاست و دیگر اینکه در میان پیامبران هجده گانه نام
حضرت یونس (علیهالسلام) نیز به
چشم میخورد، در حالی که
خداوند رسول خاتم را از پیروی او نهی کردهاست.
از
جابربن عبدالله انصاری نقل شده که او شمار انبیای اولواالعزم را ۳۱۳ تن دانستهاست.
شایان ذکر است که در این زمینه اقوال دیگری نیز وجود دارد که همچون آرای یاد شده اساساً فاقد دلیل یا بدون دلیل موجه و مقبول است.
در مجموع شاید بتوان گفت که همه اقوال در بیان اولواالعزم به مفهوم لغوی آن توجه کرده و از این دیدگاه مصادیقی برای آن ذکر کردهاند.
اضواء البیان فی ایضاح
القرآن بالقرآن؛ اقربالموارد فی فصح العربیة و الشوارد؛ بحارالانوار؛ التحقیق فی کلمات
القرآن الکریم؛ تفسیر مبهمات
القرآن؛ تفسیر نور الثقلین؛ الجامعلاحکام
القرآن، قرطبی؛ الدّرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روحالمعانی فی تفسیر
القرآن العظیم؛ شرح فصوص الحکم؛ القاموسالمحیط؛ الکشاف؛ لسانالعرب؛ مجمع البیان فی تفسیر
القرآن؛ معجم مقاییس اللغه؛ منشور جاوید (تفسیر موضوعی)؛ المیزان فی تفسیر
القرآن؛ نفحات
القرآن؛ النکت والعیون، ماوردی.
دائرة المعارف قرآن کریم جلد۴، برگرفته از مقاله «اولوا العزم».