• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انواع استخاره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



استخاره برای بازشناسی خیر به روشهای مشروعی از طرف دین نیاز دارد، از این‌رو در روایات به روشهایی برای آن اشاره شده است.



فقیهان امامیه و اهل‌سنت
[۴] المغنی، ج‌۱، ص‌۷۶۹.
[۵] نیل الاوطار، ج‌۲، ص‌۸۷.
[۶] موسوعة‌الفقه، ج‌۶، ص‌۱۱۷.
نماز استخاره را از نمازهای مستحب برشمرده‌اند. علامه حلّی می‌گوید: نماز استخاره به اتفاق امامیه و بیشتر اهل سنت مستحب است. این نماز به روشهایی گوناگون در روایات وارد شده است؛
[۸] مصباح المتهجد، ص‌۵۳۳.
ولی همه روایات، نماز استخاره را دو رکعت همراه با دعاهای مخصوص قبل یا بعد از آن، بیان کرده است.
[۹] فتح‌الابواب، ص‌۲۳۷.
[۱۱] موسوعة الفقه، ج‌۶، ص‌۱۱۷.
در برخی ازاین‌روایات خواندن سوره‌های مخصوص نیز توصیه شده‌است.


در این روش باید استخاره کننده یکی از دعاهای وارد شده را بخواند. سپس ذکر «اَستَخیرُ الله» را در امور عادی ۷ بار و در امور مهم ۱۰۰ بار بگوید و آنگاه به قلب خود رجوع کند و به هریک از راههایی که قلبش به آن میل کرد عمل کند. گفتنی است که دعاهایی که در روایات وارد شده مضامینی متنوّع دارد. یکی از آن دعاهاچنین است: «یا أبصر الناظرین و یا أسمع السامعین و یا أسرع الحاسبین و یا أرحم الراحمین و یا أحکم الحاکمین صلّ علی محمّد و علی أهل بیته و خرلی فی کذا و کذا». این نوع استخاره که بیشتر روایات درباره آداب آن دستور داده‌اند فقط دعا و طلب خیر است
[۱۸] کشف الاسرار، ص‌۹۰.
و در مشروعیت آن تردیدی نیست.


کیفیت آن چنین است که بر روی سه برگه نوشته می‌شود: «بسم‌الله الرحمن الرحیم. خیرة من‌الله العزیز الحکیم، لفلان‌بن‌فلان. اِفْعَل» و بر سه برگه دیگر همان ذکر نوشته شده به جای افعل «لاتفعل» نوشته می‌شود آنگاه استخاره کننده هر ۶ برگه را زیر سجاده گذارده، دو رکعت نماز می‌گزارد و بعد از نماز، در سجده ۱۰۰ بار می‌گوید: «أستخیر الله برحمته خیرةً فی عافیة». سپس آن برگه‌ها را به هم زده، آنها را یکی یکی تا سه برگه بیرون می‌آورد. چنانچه هر سه «اِفْعَل» داشت آن را انجام می‌دهد و چنانچه هرسه «لاتفعل» داشت آن را انجام نمی‌دهد؛ ولی اگر یکی «اِفْعَل» بود و دیگری «لاتفعل»، تا ۵ برگه بیرون می‌آورد و بر طبق اکثریت عمل می‌کند.
[۱۹] الکافی، ج‌۳، ص‌۴۷۰.
[۲۰] تهذیب، ج‌۳، ص‌۱۹۹.
استخاره ذات‌الرقاع مورد توجه بسیاری از بزرگان بوده و روایات پرشماری از امامان معصوم (علیهم‌السلام)، درباره آن وارد شده است. بیشتر فقیهان امامیه مشروعیت آن را پذیرفته‌اند.


امروزه این نوع استخاره رایج‌تر است و شرط اساسی آن داشتن طهارت جسمی و روحی و آشنا بودن به معنا و تفسیر قرآن و درک مناسبت آیات با موضوع مورد استخاره‌است.
در استخاره با قرآن روشهایی گوناگون روایت شده است؛ از جمله اینکه امام صادق (علیه‌السلام)به کسی که گفت: گاه تصمیم به انجام دادن کاری می‌گیرم و درباره آن از خدا طلب خیر می‌کنم؛ اما فکرم به جایی نمی‌رسد، فرمود: قرآن را بگشای و به اولین آیه‌ای که نگاهت به آن افتاد، به خواست‌ خدا عمل کن.
[۲۴] جامع احادیث الشیعه، ج‌۸، ص‌۲۷۲.
[۲۵] تهذیب، ج‌۳، ص‌۳۴۲.
علامه مجلسی در شرح این روایت گفته است: مراد از اولین آیه، اولین آیه صفحه سمت راست است. سیره علما و تجربه عملی آنان نشان می‌دهد که استمداد از قرآن با استخاره ثمرات عملی فراوانی برای راهگشایی کارها داشته است، به‌گونه‌ای که برخی شگفت‌انگیز بودن نتایج آن را از معجزات قرآن دانسته‌اند.
[۲۸] رسالة‌ فی‌ الاستخاره، ص۷۲-۸۳.
[۲۹] دانشنامه قرآن، ج‌۱، ص‌۱۹۹.

برخی استخاره با قرآن را با روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) که می‌گوید: «با قرآن تفأل نزنید» منافی دانسته‌اند. به این اشکال پاسخ داده شده که اولا این روایت ضعیف است. ثانیاً استخاره با تفأل فرق دارد؛ زیرا استخاره چنان‌که گذشت، این است که انسان در کاری مردد باشد و از خداوند بخواهد او را در گزینش یکی از دو کار راهنمایی کند و خیر او را در آن قرار دهد؛ اما تفأل زدن به معنای پیش‌بینی کردن فرجام کارها و پیشامدهای آینده و غیبگویی است. البته تفأل به معنای استخاره و فال نیک زدن نیز در روایات و عبارات‌ عالمان به‌کار رفته
[۳۲] النهایه، ج۳، ص۴۰۶.
[۳۴] لغت‌نامه، ج‌۴، ص‌۶۰۱۲.
که به معنای اول، حکم استخاره را دارد و به معنای دوم اگر به قرآن نباشد نه تنها از آن نهی نشده بلکه بر پایه برخی‌نقلها پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فال نیک زدن را دوست‌می‌داشت.
[۳۷] المستطرف، ص‌۵۱۵.
[۳۸] بحارالانوار، ج‌۹۲، ص‌۳.



این روش نیز اقسامی دارد که به دو مورد آن‌که منسوب به امام‌ زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) است اشاره می‌شود:

۵.۱ - روش اول

استخاره کننده تسبیح را گرفته پس از سه بار صلوات بر پیامبر و آل‌او مقداری از تسبیح را جدا می‌کند و دو تا دو تا می‌شمارد، چنانچه یک دانه ماند نشان امر به آن عمل و اگر دو تا باقی ماند نشان نهی از آن است.

۵.۲ - روش دوم

پس از قرائت دعا قبضه‌ای از تسبیح را بگیرد و هشت هشت جدا کند، پس اگر یکی بماند به‌طور کلی خوب است و اگر دو تا بماند یک نهی دارد و اگر سه تا بماند فعل و ترکش یکسان است و اگر ۴ تا بماند دو نهی دارد و اگر ۵ تا بماند بعضی گفته‌اند که تعب و رنج دارد و بعضی گفته‌اند: در آن ملامت است و اگر ۶ تا بماند نهایت خوبی را دارد و باید شتاب کرد و اگر ۷ تا بماند حکمش مانند ۵ تاست و اگر ۸ تا ماند ۴ نهی دارد. شایان ذکر است که روایاتِ برخی انواع استخاره نظیر استخاره با تسبیح ضعیف است؛
[۴۱] مصطلحات الفقه، ص‌۶۶.
ولی بر پایه روایات تسامح در ادلّه سنن عمل به آن جایز دانسته شده
[۴۳] العروة الوثقی، ج‌۲، ص‌۲۲۳.
و حتّی برخی ادعای اجماع برآن کرده و آن را از شعائر امامیه‌ دانسته‌اند.
[۴۴] الاستخاره من‌القرآن، ص‌۶.



احکام القرآن، ابن‌العربی؛ احکام القرآن، جصاص؛ اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار؛ بحارالانوار؛ بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب؛ تاریخ ادیان و مذاهب جهان؛ تاریخ تمدن، ویل‌دورانت؛ تاریخ الحضارات العام؛ تذکرة الفقهاء؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر المراغی؛ تفسیر المنار؛ تهذیب‌الاحکام؛ جامع احادیث الشیعة فی احکام الشریعه؛ جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ حاشیة ردالمحتار علی الدرالمختار؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره؛ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی؛الذکری؛ الرسائل العشر؛ رسالة فی الاستخارة من القرآن المجید و الفرقان الحمید؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ سنن‌ابنماجه؛ سنن النسائی؛ صحیح البخاری؛ صحیفه سجادیه؛ صراط النجاة؛ العروة الوثقی؛ فتح الابواب بین ذوی الالباب و بین رب الارباب فی الاستخارات؛ قاعدة القرعه؛ الکافی؛ کتاب الاصنام؛ کتاب السرائر؛ کشف الاسرار؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال؛ لسان العرب؛ لغت‌نامه؛ مجمع‌البحرین؛ مجموعة الرسائل؛ المحاسن؛ المحبر؛ مختلف الشیعة فی احکام‌الشریعه؛ مستدرک الوسائل؛ المستطرف فی کل فن مستظرف؛ مصباح المتهجد؛ مصطلحات الفقه و معظم عناوینه الموضوعیه؛ المعتبر فی شرح المختصر؛ معجم المحاسن و المساوی؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ المقنعه؛ مکارم الاخلاق؛ منتهی‌المطلب؛ من لا یحضره الفقیه؛ المنمق فی اخبار قریش؛ من وحی القرآن؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، سبزواری؛ موسوعة الفقه الاسلامی؛ الموسوعة الفقهیة المیسره؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ المیسر و القداح؛ النهایة فی غریب‌الحدیث والاثر؛ نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار؛ وسائل‌الشیعه.


۱. الرسائل العشر، ص‌۱۰۲.    
۲. تذکره، ج‌۱، ص‌۷۵.    
۳. جواهرالکلام، ج‌۱۲، ص‌۱۵۵‌-۱۵۷.    
۴. المغنی، ج‌۱، ص‌۷۶۹.
۵. نیل الاوطار، ج‌۲، ص‌۸۷.
۶. موسوعة‌الفقه، ج‌۶، ص‌۱۱۷.
۷. منتهی‌المطلب، ج‌۱، ص‌۳۶۲.    
۸. مصباح المتهجد، ص‌۵۳۳.
۹. فتح‌الابواب، ص‌۲۳۷.
۱۰. منتهی‌المطلب، ج‌۱، ص‌۳۶۲.    
۱۱. موسوعة الفقه، ج‌۶، ص‌۱۱۷.
۱۲. وسائل الشیعه، ج‌۸، ص‌۶۳.    
۱۳. الحدائق، ج‌۱۰، ص‌۵۲۶.    
۱۴. بحارالانوار، ج‌۸۸، ص‌۲۵۶.    
۱۵. المقنعه، ص۲۱۸.    
۱۶. من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۵۶۳.    
۱۷. وسائل‌الشیعه، ج‌۸، ص‌۷۵.    
۱۸. کشف الاسرار، ص‌۹۰.
۱۹. الکافی، ج‌۳، ص‌۴۷۰.
۲۰. تهذیب، ج‌۳، ص‌۱۹۹.
۲۱. الذکری، ص‌۲۵۳.    
۲۲. جواهرالکلام، ج‌۱۲، ص‌۱۶۸.    
۲۳. بحارالانوار، ج‌۸۸، ص‌۲۶۵.    
۲۴. جامع احادیث الشیعه، ج‌۸، ص‌۲۷۲.
۲۵. تهذیب، ج‌۳، ص‌۳۴۲.
۲۶. بحارالانوار، ج‌۸۸، ص‌۲۴۴.    
۲۷. قاعدة‌القرعه، ص۸۰.    
۲۸. رسالة‌ فی‌ الاستخاره، ص۷۲-۸۳.
۲۹. دانشنامه قرآن، ج‌۱، ص‌۱۹۹.
۳۰. جواهرالکلام، ج۱۲، ص۱۷۰-۱۷۱.    
۳۱. مجموعة‌الرسائل، ج‌۱، ص‌۱۲۰.    
۳۲. النهایه، ج۳، ص۴۰۶.
۳۳. مجمع‌البحرین، ج۳، ص۳۵۳.    
۳۴. لغت‌نامه، ج‌۴، ص‌۶۰۱۲.
۳۵. بحارالانوار، ج‌۸۸، ص‌۲۴۲.    
۳۶. جواهرالکلام، ج‌۱۲، ص‌۱۷۱.    
۳۷. المستطرف، ص‌۵۱۵.
۳۸. بحارالانوار، ج‌۹۲، ص‌۳.
۳۹. بحارالانوار، ج‌۸۸، ص‌۲۵۰.    
۴۰. جواهر الکلام، ج‌۱۲، ص‌۱۷۲‌-۱۷۳.    
۴۱. مصطلحات الفقه، ص‌۶۶.
۴۲. جواهرالکلام، ج‌۱۲، ص‌۱۷۴.    
۴۳. العروة الوثقی، ج‌۲، ص‌۲۲۳.
۴۴. الاستخاره من‌القرآن، ص‌۶.



دائرة‌المعارف قرآن کریم، مقاله استخاره.    




جعبه ابزار