انذارهای محمد (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از وظایف پيامبر صلیالله
علیهوآله
انذار مردم بوده است. در این مقاله
آیات مرتبط با انذار پيامبر صلیالله
علیهوآله معرفی میشوند.
انذار
انسانها، از وظايف و رسالتهاى
پیامبر صلیاللهعلیهوآله:
۱. «إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ؛
ما تو را به حق براي بشارت و
تهدید (مردم جهان) فرستاديم و تو مسئول گمراهي دوزخيان (پس از ابلاغ رسالت) نيستي.»
۲. «قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا
الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ أَ إِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرى قُلْ لا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ؛
بگو بالاترين
گواهي،
گواهي كيست؟ بگو خداوند گواه ميان من و شما است و (بهترين دليل آن اين است كه) اين
قرآن را بر من
وحی كرده تا شما و تمام كساني را كه اين
قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم) آيا براستي شما
گواهي ميدهيد كه خدايان ديگري با خدا است ؟ بگو من هرگز چنين
گواهي نميدهم او است خداوند يگانه يكتا و من از آنچه براي او شريك قرار دادهايد بيزارم.»
۳. «كِتابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِكْرى لِلْمُؤْمِنِينَ؛
اين كتابي است كه بر تو نازل شده و نبايد از ناحيه آن ناراحتي در سينه داشته باشي، و هدف آن است كه بوسيله آن (همگان را از عواقب بد عقايد و اعمال نادرستشان) بيم دهي و تذكري است براي مومنان.»
۴. «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛
آيا آنها فكر نكردند كه همنشينشان (پيامبر) هيچگونه آثاري از جنون ندارد (پس چگونه چنين نسبت ناروائي به او ميدهند؟) او فقط بيم دهنده آشكاري است (كه مردم را متوجه مسئوليتهايشان ميسازد) بگو من مالك سود و زيان خويش نيستم مگر آنچه را خدا بخواهد (و از غيب و اسرار نهان نيز با خبر نيستم مگر آنچه خداوند اراده كند) و اگر از غيب با خبر بودم منافع فراواني براي خود فراهم ميساختم و هيچ بدي (و زياني) به من نميرسيد، من فقط بيم دهنده و بشارت دهنده ام براي جمعيتي كه ايمان ميآورند (بيم از مجازات پروردگار و بشارت به پاداشهاي گرانبهايش).»
۵. «أَ كانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَيْنا إِلى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قالَ الْكافِرُونَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ مُبِينٌ؛
آيا اين براي مردم موجب شگفتي است كه به يكي از آنها وحي فرستاديم كه مردم را انذار كن و به كساني كه ايمان آورده اند بشارت ده كه براي آنها پاداشهاي مسلم نزد پروردگارشان (و سابقه نيك) است (اما) كافران گفتند اين
ساحر آشكاري است.»
۶. «فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ
عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّما أَنْتَ نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ؛
شايد ابلاغ بعض آياتي را كه به تو وحي ميشود به تاخير مياندازي و سينه ات از اين جهت تنگ (و ناراحت) ميشود كه ميگويند چرا گنجي بر او نازل نشده و يا چرا فرشتهاي همراه او نيامده است ؟ (ابلاغ كن و نگران و ناراحت مباش چرا كه) تو فقط بيم دهنده (و بيانگر اعلام خطرهاي الهي) هستي و خداوند نگاهبان و ناظر بر همه چيز است (و به حساب آنان ميرسد).»
۷. «وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ
عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ؛
و آنها كه كافر شدند ميگويند چرا آيت (و اعجازي) از پروردگارش بر او نازل نشده؟ تو تنها بيم دهنده اي، و براي هر گروهي هدايت كننده اي است (و اينها همه بهانه است نه جستجوي حقيقت).»
۸. «وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ؛
و مردم را از روزي كه عذاب الهي به سراغشان ميآيد بترسان، آن روز كه ظالمان ميگويند پروردگارا مدت كوتاهي ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذيريم، و از پيامبران پيروي كنيم (اما به زودي اين پاسخ را ميشنوند كه) مگر قبلا شما سوگند ياد نكرده بوديد كه زوال و فنائي براي شما نيست؟!»
۹. «وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ؛
و بگو من انذار كننده آشكارم.»
۱۰. «وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً؛
ما
قرآن را به حق نازل كرديم، و به حق نازل شد، و تو را جز براي بشارت و بيم دادن نفرستاديم.»
۱۱. «وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ؛
آنها را از روز حسرت (روز رستاخيز كه براي همه مايه تاسف است) بترسان، روزي كه همه چيز پايان مييابد در حالي كه آنها در غفلتند و ايمان نميآورند.»
۱۲. «قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ؛
بگو اي مردم من براي شما بيم دهنده آشكاري هستم.»
۱۳. «وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ؛
و هنگامي كه آيات روشن ما بر آنها خوانده ميشود در چهره كافران آثار انكار مشاهده ميكني، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كساني كه آيات ما را بر آنها ميخوانند حمله كنند! بگو: آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم ؟ همان آتش سوزنده (دوزخ) است كه خدا به كافران وعده داده، و بدترين جايگاه است!»
۱۴. «تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمِينَ نَذِيراً؛
زوال ناپذير است و پر بركت است كسي كه
قرآن را بر بنده اش نازل كرد تا جهانيان را انذار كند (و از عذاب و كيفر الهي بترساند). »
۱۵. «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً؛
ما تو را جز به عنوان بشارت دهنده و انذار كننده نفرستاديم.»
۱۶. «وَ أَنْ أَتْلُوَا
الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ؛
و اينكه
قرآن را
تلاوت كنم هر كس هدايت شود براي خود هدايت شده و هر كس گمراه گردد (گناهش به گردن خود اوست) بگو من فقط از انذار كنندگانم.»
۱۷. «وَ ما كُنْتَ بِجانِبِ الطُّورِ إِذْ نادَيْنا وَ لكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ؛
تو در طرف طور نبودي زماني كه ما ندا داديم، ولي اين رحمتي از سوي پروردگار تو بود (كه اين اخبار را در اختيارت نهاد) تا به وسيله آن قومي را انذار كني كه قبل از تو هيچ انذار كننده اي براي آنها نيامده، شايد متذكر گردند.»
۱۸. «وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ
عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ؛
گفتند: چرا معجزاتي از سوي پروردگارش بر او نازل نشده ؟ بگو معجزات همه نزد خداست (و به فرمان او نازل ميشود، نه به ميل من و شما) من تنها انذار كننده آشكاري هستم.»
۱۹. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً؛
اي پيامبر! ما تو را به عنوان گواه فرستاديم و بشارت دهنده و انذار كننده.»
۲۰. «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛
ما تو را جز براي همه مردم نفرستاديم تا (آنها را به پاداشهاي الهي) بشارت دهي و (از عذاب او) بترساني، ولي اكثر مردم نميدانند.»
۲۱. «إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ؛
تو فقط انذار كننده اي (و اگر ايمان نياورند نگران نباش وظيفه ات را انجام ده). ما تو را به حق براي
بشارت و انذار فرستاديم، و هر امتي در گذشته انذار كننده اي داشته است.»
۲۲. «قُلْ إِنَّما أَنَا مُنْذِرٌ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ إِنْ يُوحى إِلَيَّ إِلَّا أَنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ؛
بگو من فقط يك انذاركننده ام و هيچ معبودي جز خداوند يگانه
قهار نيست. تنها چيزي كه به من وحي ميشود اين است كه من انذاركننده آشكاري هستم.»
۲۳. «وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ كاظِمِينَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ؛
آنها را از روز نزديك بترسان، روزي كه از شدت
وحشت دلها به گلوگاه ميرسد، و تمامي وجود آنها مملو از اندوه ميگردد، براي ستمكاران دوستي وجود ندارد و نه شفاعت كننده اي كه شفاعتش پذيرفته شود.»
۲۴. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ
قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ؛
و اينگونه
قرآني عربي (فصيح و گويا) بر تو وحي كرديم، تا ام القري و كساني را كه اطراف آن هستند انذار كني، و آنها را از روزي كه همه خلائق دور آن روز جمع ميشوند و شك و ترديد در آن نيست بترساني همان روز كه گروهي در بهشتند و گروهي در آتش!»
۲۵. «قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ؛
بگو: من پيامبر نوظهوري نيستم، و نميدانم خداوند با من و با شما چه خواهد كرد؟ من تنها از چيزي پيروي ميكنم كه بر من وحي ميشود، و جز بيم دهنده آشكاري نيستم.»
۲۶. «إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً؛
ما تو را به عنوان گواه و بشارت دهنده و بيم دهنده فرستاديم.»
۲۷. «قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ؛
بگو علم آن مخصوص خدا است و من فقط بيم دهنده آشكار هستم.»
۲۸. «يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ؛
اي در بستر
خواب آرميده! برخيز و انذار كن (و عالميان را بيم ده).»
پيامبر صلیالله
علیهوآله انذاردهنده مردم به وسيله
قرآن:
۱. «قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا
الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ أَ إِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرى قُلْ لا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ؛
بگو بالاترين
گواهي،
گواهي كيست؟ بگو خداوند گواه ميان من و شما است و (بهترين دليل آن اين است كه) اين
قرآن را بر من وحي كرده تا شما و تمام كساني را كه اين
قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم) آيا براستي شما
گواهي ميدهيد كه خدايان ديگري با خدا است ؟ بگو من هرگز چنين
گواهي نميدهم او است خداوند يگانه يكتا و من از آنچه براي او شريك قرار دادهايد بيزارم.»
۲. «وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ؛
و اين كتابي است كه آنرا نازل كرديم، كتابي است پر بركت كه آنچه را پيش از آن آمده تصديق ميكند، (آنرا فرستاديم تا مردم را به پاداشهاي الهي بشارت دهي) و براي اينكه (مردم) ا
م القری (مكه) و آنها كه گرد آن هستند بترساني، آنها كه به آخرت ايمان دارند به آن ايمان ميآورند و مراقب نمازهاي خويش ميباشند.»
۳. «الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ؛
الر - اين كتابي است كه آياتش استحكام يافته سپس تشريح شده، از نزد خداوند حكيم و آگاه (نازل گرديده است). (دعوت من اين است) كه جز الله را نپرستيد، من از سوي او براي شما بيم دهنده و بشارت دهنده ام.»
۴. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلى عَبْدِهِ الْكِتابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً قَيِّماً لِيُنْذِرَ بَأْساً شَدِيداً مِنْ لَدُنْهُ وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً وَ يُنْذِرَ الَّذِينَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً؛
حمد مخصوص خدائي است كه اين كتاب (آسماني) را بر بنده (برگزيده اش) نازل كرد و هيچگونه كژي در آن قرار ندارد. كتابي كه ثابت و مستقيم و نگاهبان كتب ديگر است، تا (بدكاران را) از عذاب شديد او بترساند، و مؤ منان را كه عمل صالح انجام ميدهند بشارت دهد كه پاداش نيكوئي براي آنهاست. و (نيز) آنها را كه گفتند خداوند فرزندي (براي خود) انتخاب كرده انذار كند.»
۵. «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ؛
روح الامین آنرا نازل كرده است بر قلب (پاك) تو، تا (مردم را) انذار كني.»
۶. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ
قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ؛
و اينگونه
قرآني عربي (فصيح و گويا) بر تو وحي كرديم، تا ام القري و كساني را كه اطراف آن هستند انذار كني، و آنها را از روزي كه همه خلائق دور آن روز جمع ميشوند و شك و ترديد در آن نيست بترساني همان روز كه گروهي در بهشتند و گروهي در آتش! »
پيامبر صلىالله
عليهوآله موظف به اعلام انذار خود، نسبت به
گمراهان:
«... وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ؛
... و هر كس گمراه گردد (گناهش به گردن خود اوست) بگو من فقط از انذار كنندگانم.»
پيامبر صلیالله
علیهوآله، مأمور انذار مردم، از
عذاب استیصال:
«وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ وَ سَكَنْتُمْ فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَ تَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنا بِهِمْ وَ ضَرَبْنا لَكُمُ الْأَمْثالَ؛
و مردم را از روزي كه عذاب الهي به سراغشان ميآيد بترسان، آن روز كه ظالمان ميگويند پروردگارا مدت كوتاهي ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذيريم، و از پيامبران پيروي كنيم (اما به زودي اين پاسخ را ميشنوند كه) مگر قبلا شما سوگند ياد نكرده بوديد كه زوال و فنائي براي شما نيست؟! (شماها نبوديد كه) در منازل (و كاخهاي) كساني كه به خويشتن ستم كردند سكني گزيديد؟ و براي شما آشكار شد چگونه با آنها رفتار كرديم، و براي شما مثلها (از سرگذشت پيشينيان) زديم (باز هم بيدار نشديد).»
به قرينه «... اخّرنا الى اجل قريب ...» مقصود از «العذاب»، عذاب استيصال است.
پيامبر صلیالله
علیهوآله و انبياى پيش از او، انذاردهندگان مردم:
«هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى؛
اين (پيامبر) بيم دهنده اي از بيم دهنده گان پيشين است.»
پيامبر صلیالله
علیهوآله، موظّف به يادآورى انذارهاى
هود علیهالسلام براى
قوم عاد، در
سرزمین احقاف:
«وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ؛
(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را به آنها يادآوري كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين احقاف انذار كرد، در حالي كه پيامبران زيادي قبل از او در گذشته هاي دور و نزديك آمده بودند كه جز خداوند يگانه را نپرستيد، من بر شما از عذاب روز بزرگي ميترسم. »
انذارشدگان توسط حضرت محمّد صلیالله
علیهوآله عبارتند از:
انذار
اهل کتاب، از مسئوليّتهاى پيامبر صلیالله
علیهوآله:
۱. «يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِيرٍ وَ لا نَذِيرٍ ...؛
اي اهل كتاب! رسول ما به سوي شما آمد در حالي كه بدنبال فترت ميان پيامبران، حقايق را براي شما بيان ميكند مبادا (روز قيامت بگوئيد نه بشارت دهنده اي به سوي ما آمد، و نه بيم دهنده اي، (هم اكنون پيامبر) بشارت دهنده و بيم دهنده به سوي شما آمد ....»
۲. «ذلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ ...وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ؛
اينست
عیسی بن مریم، گفتار حقي كه در آن ترديد ميكنند. ولي (بعد از او) گروهها از ميان پيروان او اختلاف كردند، واي به حال كافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخيز). آنها را از روز حسرت (روز رستاخيز كه براي همه مايه تاسف است) بترسان، روزي كه همه چيز پايان مييابد در حالي كه آنها در غفلتند و ايمان نميآورند.»
پيامبر صلیالله
علیهوآله، مأمور انذار مردم
مکّه و اطراف آن، از عذاب
قیامت:
۱. «وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها ...؛
و اين كتابي است كه آنرا نازل كرديم، كتابي است پر
برکت كه آنچه را پيش از آن آمده تصديق ميكند، (آنرا فرستاديم تا مردم را به پاداشهاي الهي بشارت دهي) و براي اينكه (مردم) ام القري (
مکه) و آنها كه گرد آن هستند بترساني....»
۲. «... لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ ...؛
... تا گروهي را انذار كني كه قبل از تو هيچ انذار كننده اي براي آنها نيامده است ....»
۳. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ
قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ؛
و اينگونه
قرآني عربي (فصيح و گويا) بر تو وحي كرديم، تا ام القري و كساني را كه اطراف آن هستند انذار كني، و آنها را از روزي كه همه خلائق دور آن روز جمع ميشوند و شك و ترديد در آن نيست بترساني همان روز كه گروهي در بهشتند و گروهي در آتش! »
پيامبر صلیالله
علیهوآله، موظّف به انذار
بندگان خدا، از
عذاب الهى:
«نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ؛
بندگانم را آگاه كن كه من
غفور و رحيمم. (و نيز آنها را آگاه كن كه) عذاب و كيفر من عذاب دردناكي است.»
انذار پيروان
قرآن، از مسئوليّتهاى پيامبر صلیالله
علیهوآله:
«إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ ...؛
تو تنها كسي را انذار ميكني كه از اين يادآوري الهي پيروي كند، ....»
مقصود از «الذّكر»،
قرآن است.
پيامبر صلیالله
علیهوآله، موظّف به انذار
توطئهگران بر ضدّ
آیات الهی، از
آتش دوزخ:
«قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ؛
بگو اي مردم من براي شما بيم دهنده آشكاري هستم. و آنها كه (براي تخريب و محو) آيات ما تلاش كردند و چنين ميپنداشتند كه ميتوانند بر اراده حتمي ما غالب شوند اصحاب دوزخند.»
انذار خائفان قيامت، از وظايف پيامبر صلیالله
علیهوآله:
«وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلى رَبِّهِمْ ...؛
به وسيله آن (
قرآن) كساني را كه از روز حشر و
رستاخیز ميترسند، بيم ده، ....»
تأثيرپذيرى
خداترسان در نهان، از انذارهاى پيامبر صلیالله
علیهوآله:
۱. «... إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ ...؛
... تو فقط كساني را انذار ميكني كه از پروردگار خود در پنهاني ميترسند....»
۲. «إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ ...؛
تو تنها كسي را انذار ميكني كه از اين يادآوري الهي پيروي كند، و از خداوند
رحمان در پنهان بترسد،....»
۳. «يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها؛
از تو درباره قيامت سؤ ال ميكنند كه در چه زماني واقع ميشود؟ كار تو فقط انذار كردن كساني است كه از آن ميترسند.»
انذار
خویشاوندان، از وظايف پيامبر صلیالله
علیهوآله:
«وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ؛
خويشاوندان نزديكت را انذار كن.»
انذار
دشمنان ستيزهجو و
لجوج، از اهداف
رسالت پيامبر صلیالله
علیهوآله:
«فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا؛
ما
قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را بوسيله آن بشارت دهي و دشمنان سرسخت را انذار كني.»
هشدار پيامبر صلیالله
علیهوآله به
شقاوتمندان، از زبانههاى آتش دوزخ:
«فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّى لا يَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى؛
و من شما را از آتشي كه زبانه ميكشد بيم ميدهم. كسي جز بدبخت ترين مردم وارد آن نميشود.»
انذار
ستمگران، از وظايف و مسئوليّتهاى محمّد صلیالله
علیهوآله:
۱. «وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ ...؛
و مردم را از روزي كه عذاب الهي به سراغشان ميآيد بترسان، آن روز كه ظالمان ميگويند پروردگارا مدت كوتاهي ما را مهلت ده ....»
۲. «... لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ ...؛
... ولي اين ستمگران امروز در
گمراهی آشكارند. آنها را از روز حسرت (روز رستاخيز كه براي همه مايه تاسف است) بترسان ....»
۳. «... لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ ... وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها ... وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ؛
... آتش دوزخ براي آنها است ... آنها در
دوزخ فرياد ميزنند ... و انذار كننده (الهي) به سراغ شما نيامد؟ سپس بچشيد كه براي ظالمان هيچ ياوري نيست!»
۴. «... وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا ...؛
... و اين كتاب هماهنگ با نشانه هاي تورات است، در حالي كه به زبان عربي و فصيح و گوياست تا ظالمان را انذار كند ....»
انذار صاحبان
عقل و خرد، از رسالتهاى پيامبر صلیالله
علیهوآله:
«لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكافِرِينَ؛
هدف اين است كه افرادي را كه زنده اند انذار كند و بر كافران اتمام حجت شود و فرمان عذاب بر آنها مسلم گردد.»
«من كان حيّاً» يعنى عاقل و
صاحب خرد باشد.
انذارهاى پيامبر اسلام صلیالله
علیهوآله، به
کافران صدر اسلام:
۱. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ؛
كساني كه كافر شدند براي آنها تفاوت نميكند كه آنان را (از عذاب خداوند) بترساني يا نترساني، ايمان نخواهند آورد.»
۲. «قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا
الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ ...؛
بگو بالاترين
گواهي،
گواهي كيست؟ بگو خداوند گواه ميان من و شما است و (بهترين دليل آن اين است كه) اين
قرآن را بر من وحي كرده تا شما و تمام كساني را كه اين
قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم) ....»
۳. «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ؛
آيا آنها فكر نكردند كه همنشينشان (پيامبر) هيچگونه آثاري از جنون ندارد (پس چگونه چنين نسبت ناروائي به او ميدهند؟) او فقط بيم دهنده آشكاري است (كه مردم را متوجه مسئوليتهايشان ميسازد)»
۴. «أَ كانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَيْنا إِلى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ ... قالَ الْكافِرُونَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ مُبِينٌ؛
آيا اين براي مردم موجب شگفتي است كه به يكي از آنها وحي فرستاديم كه مردم را انذار كن ... (اما) كافران گفتند اين ساحر آشكاري است.»
۵. «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقامِي وَ تَذْكِيرِي بِآياتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ؛
بخوان بر آنها سرگذشت نوح را، آن هنگام كه به قوم خود گفت اي قوم من اگر موقعيت و يادآوري من نسبت به آيات الهي بر شما سنگين (و غير قابل تحمل) است (هر كار از دستتان ساخته است بكنيد) من بر خدا توكل كرده ام فكر خود و قدرت معبودهايتان را جمع كنيد و هيچ چيز بر شما مستور نماند سپس به حيات من پايان دهيد (و لحظه اي) مهلتم ندهيد! (اما توانائي نداريد). اما آنها او را تكذيب كردند و ما او و كساني را كه با او در كشتي بودند نجات داديم، آنها را جانشين (و وارث كافران) قرار داديم و كساني را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق نموديم پس ببين عاقبت كار آنها كه انذار شدند (و به انذار الهي اهميت ندادند) چگونه بود؟! آيا آنها همانند روزهاي پيشينيان را انتظار ميكشند (و همانند بلاها و مجازاتهايشان را) بگو شما انتظار بكشيد من نيز با شما انتظار ميكشم!»
۶. «وَ قُلْ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ؛
و به آنها كه ايمان نميآورند بگو هر چه در قدرت داريد انجام دهيد ما هم انجام ميدهيم؟ و انتظار بكشيد ما هم منتظريم!»
۷. «وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ وَ سَكَنْتُمْ فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَ تَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنا بِهِمْ وَ ضَرَبْنا لَكُمُ الْأَمْثالَ؛
و مردم را از روزي كه عذاب الهي به سراغشان ميآيد بترسان، آن روز كه ظالمان ميگويند پروردگارا مدت كوتاهي ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذيريم، و از پيامبران پيروي كنيم (اما به زودي اين پاسخ را ميشنوند كه) مگر قبلا شما سوگند ياد نكرده بوديد كه زوال و فنائي براي شما نيست؟! (شماها نبوديد كه) در منازل (و كاخهاي) كساني كه به خويشتن ستم كردند سكني گزيديد؟ و براي شما آشكار شد چگونه با آنها رفتار كرديم، و براي شما مثلها (از سرگذشت پيشينيان) زديم (باز هم بيدار نشديد).»
۸. «رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ؛
كافران (هنگامي كه آثار شوم اعمال را ببينند) چه بسا آرزو ميكنند مسلمان بودند! ما (اهل) هيچ شهر و دياري را هلاك نكرديم مگر اينكه اجل معين (و زمان تغيير ناپذيري) داشتند.»
۹. «فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ ...؛
ولي (بعد از او) گروهها از ميان پيروان او اختلاف كردند، واي به حال كافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخيز). آنها را از روز حسرت (روز رستاخيز كه براي همه مايه تاسف است) بترسان ....»
۱۰. «قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى؛
بگو همه (ما و شما) در انتظاريم (ما در انتظار وعده پيروزي بر شما هستيم و شما در انتظار شكست ما) حال چنين است انتظار بكشيد اما به زودي ميدانيد چه كسي از اصحاب صراط مستقيم است و چه كسي هدايت يافته است.»
۱۱. «وَ إِذا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا ... قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ ...؛
هنگامي كه كافران تو را ميبينند ... بگو من تنها بوسيله وحي شما را انذار ميكنم ....»
۱۲. «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَلى سَواءٍ وَ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ أَمْ بَعِيدٌ ما تُوعَدُونَ؛
اگر (با اين همه) رويگردان شوند بگو من به همه شما يكسان (از عذاب الهي) اعلام خطر ميكنم، و نميدانم آيا وعده (عذاب خدا) به شما نزديك است يا دور؟!»
۱۳. «وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ؛
و هنگامي كه آيات روشن ما بر آنها خوانده ميشود در چهره كافران آثار انكار مشاهده ميكني، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كساني كه آيات ما را بر آنها ميخوانند حمله كنند! بگو: آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم ؟ همان آتش سوزنده (دوزخ) است كه خدا به كافران وعده داده، و بدترين جايگاه است!»
۱۴. «وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ؛
كافران گفتند: آيا هنگامي كه ما و پدرانمان خاك شديم باز هم از دل خاك بيرون ميآئيم. بگو شايد پاره اي از آنچه را عجله ميكنيد نزديك و در كنار شما باشد!»
۱۵. «وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ
عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ؛
گفتند: چرا معجزاتي از سوي پروردگارش بر او نازل نشده ؟ بگو معجزات همه نزد خداست (و به فرمان او نازل ميشود، نه به ميل من و شما) من تنها انذار كننده آشكاري هستم.»
۱۶. «أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ؛
ولي آنها ميگويند (محمد) آن را به
دروغ به خدا بسته است، اما (بايد بدانند) اين سخن حقي است از سوي پروردگارت تا گروهي را انذار كني كه قبل از تو هيچ انذار كننده اي براي آنها نيامده است، شايد (پند گيرند و) هدايت شوند.»
۱۷. «لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ؛
تا قومي را انذار كني كه پدران آنها انذار نشدند و لذا آنها غافلند. براي آنها يكسان است، چه انذارشان كني يا نكني، ايمان نميآورند.»
۱۸. «فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ؛
(اما هنگامي كه اين كتاب بزرگ آسماني بر آنها نازل شد) آنها به آن كافر شدند ولي بزودي نتيجه كار خود را خواهند دانست. اما هنگامي كه عذاب ما در صحن خانه هاشان فرود آيد صبحگاهان بدي خواهند داشت.»
۱۹. «وَ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَ قالَ الْكافِرُونَ هذا ساحِرٌ كَذَّابٌ؛
آنها
تعجب كردند كه چرا پيامبر انذار كننده اي از ميان آنها برخاسته، و كافران گفتند: اين ساحر دروغگوئي است!»
۲۰. «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ؛
اگر آنها رويگردان شوند بگو: من شما را به
صاعقهای همانند صاعقه
عاد و
ثمود تهديد ميكنم!»
۲۱. «بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْءٌ عَجِيبٌ؛
آنها تعجب كردند كه پيامبري انذارگر از ميان خودشان آمده، و كافران گفتند: اين چيز عجيب است!»
۲۲. «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنَ الْأَنْباءِ ما فِيهِ مُزْدَجَرٌ حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ؛
قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت. به اندازه كافي براي انزجار از بديها اخبار (انبيا و امتهاي پيشين) به آنها رسيده است. اين آيات، حكمت بالغه الهي است اما انذارها (براي افراد لجوج) مفيد نيست.»
۲۳. «إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً؛
و ما شما را از عذاب نزديكي بيم ميدهيم، اين عذاب در روزي خواهد بود كه انسان آنچه را از قبل با دستهاي خود فرستاده ميبيند، و كافر ميگويد: اي كاش خاك بودم!»
۲۴. «فَأَنْذَرْتُكُمْ ناراً تَلَظَّى لا يَصْلاها إِلَّا الْأَشْقَى الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّى؛
و من شما را از آتشي كه زبانه ميكشد بيم ميدهم. كسي جز بدبخت ترين مردم وارد آن نميشود. همان كس كه آيات (خدا را) تكذيب كرد و به آن پشت نمود.»
پيامبر صلیالله
علیهوآله، مأمور هشدار دادن به
گناهکاران، از عذاب قيامت:
«قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ؛
بگو من (نيز) اگر نافرماني پروردگارم كنم از عذاب آن روز بزرگ (رستاخيز) ميترسم.»
مأموريّت پيامبر صلیالله
علیهوآله به بيان
ترس از عذاب، در صورت نافرمانى خدا براى انذار
گناهكاران است.
پيامبر صلیالله
علیهوآله، انذاردهنده متخلّفان از
جهاد، از عذاب
جهنّم:
«فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ؛
تخلف جويان (از جنگ تبوك) از مخالفت با رسول خدا صلياللّه
عليهوآله خوشحال شدند و كراهت داشتند كه با اموال و جانهاي خود در راه خدا جهاد كنند و (به يكديگر و به مومنان) گفتند در اين گرما حركت (به سوي ميدان) نكنيد، به آنها بگو آتش دوزخ از اين هم گرمتر است اگر بفهمند!»
پيامبر اسلام صلیالله
علیهوآله، موظّف به بيم دادن
مشرکان زمان خويش:
۱. «وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ؛
و اين كتابي است كه آنرا نازل كرديم، كتابي است پر بركت كه آنچه را پيش از آن آمده تصديق ميكند، (آنرا فرستاديم تا مردم را به پاداشهاي الهي بشارت دهي) و براي اينكه (مردم) ام القري (مكه) و آنها كه گرد آن هستند بترساني، آنها كه به آخرت ايمان دارند به آن ايمان ميآورند و مراقب نمازهاي خويش ميباشند.»
۲. «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا؛
ما
قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را بوسيله آن بشارت دهي و دشمنان سرسخت را انذار كني.»
۳. «قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَ لا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ؛
بگو من تنها بوسيله وحي شما را انذار ميكنم ولي آنها كه گوشهايشان كر است هنگامي كه انذار ميشوند سخنان را نميشنوند!»
پيامبر صلیالله
علیهوآله، مأمور بيان سرگذشت
نوح علیهالسلام و قومش، براى هشدار به مشركان:
«وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقامِي وَ تَذْكِيرِي بِآياتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ؛
بخوان بر آنها سرگذشت نوح را، آن هنگام كه به قوم خود گفت اي قوم من اگر موقعيت و يادآوري من نسبت به آيات الهي بر شما سنگين (و غير قابل تحمل) است (هر كار از دستتان ساخته است بكنيد) من بر خدا توكل كرده ام فكر خود و قدرت معبودهايتان را جمع كنيد و هيچ چيز بر شما مستور نماند سپس به حيات من پايان دهيد (و لحظه اي) مهلتم ندهيد! (اما توانائي نداريد). اما آنها او را تكذيب كردند و ما او و كساني را كه با او در كشتي بودند نجات داديم، آنها را جانشين (و وارث كافران) قرار داديم و كساني را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق نموديم پس ببين عاقبت كار آنها كه انذار شدند (و به انذار الهي اهميت ندادند) چگونه بود؟!»
انذار مشركان لجوج و رويگردان از
توحید، از وظايف پيامبراكرم صلیالله
علیهوآله:
«فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَلى سَواءٍ وَ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ أَمْ بَعِيدٌ ما تُوعَدُونَ؛
اگر (با اين همه) رويگردان شوند بگو من به همه شما يكسان (از عذاب الهي) اعلام خطر ميكنم، و نميدانم آيا وعده (عذاب خدا) به شما نزديك است يا دور؟!»
پيامبر صلیالله
علیهوآله، وظيفهدار انذار مشركان، از عذاب
روز بزرگ:
«أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ؛
(دعوت من اين است) كه جز الله را نپرستيد، من از سوي او براي شما بيم دهنده و بشارت دهنده ام. و اينكه از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد، سپس به سوي او باز گرديد تا بطرز نيكوئي شما را تا مدت معين (از مواهب زندگي اين جهان) بهره مند سازد، و به هر صاحب فضيلتي بمقدار فضيلتش ببخشد، و اگر (از اين فرمان) روي گردان شويد من بر شما از عذاب روز بزرگي بيمناكم.»
پيامبر صلیالله
علیهوآله، مأمور انذار مشركان، از گرفتار شدن به انواع عذابهاى الهى:
«قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَ يُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ؛
بگو او قادر است كه عذابي از طرف فوق يا از زير پاي شما بر شما بفرستد يا به صورت دسته هاي پراكنده شما را با هم بياميزد، و طعم
جنگ (و ناراحتي) را به هر يك از شما به وسيله ديگري بچشاند، ببين چگونه آيات گوناگون را براي آنها بازگو ميكنيم شايد بفهمند (و باز گردند). قوم و جمعيت تو آن را تكذيب و انكار كردند در حالي كه حق است، (به آنها) بگو من مسئول (قبول و ايمان آوردن) شما نيستم (وظيفه من تنها ابلاغ رسالت است نه اجبار شما بر ايمان).»
اثر نبخشيدن انذارهاى پيامبر صلیالله
علیهوآله، بر مشركان صدر
اسلام:
۱. «وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ؛
براي آنها يكسان است، چه انذارشان كني يا نكني، ايمان نميآورند.»
۲. «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنَ الْأَنْباءِ ما فِيهِ مُزْدَجَرٌ حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ؛
قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت. و هر گاه نشانه و معجزهاي را ببينند اعراض كرده ميگويند: اين سحري است مستمر! به اندازه كافي براي انزجار از بديها اخبار (انبيا و امتهاي پيشين) به آنها رسيده است. اين آيات، حكمت بالغه الهي است اما انذارها (براي افراد لجوج) مفيد نيست.»
انذار مشركان صدر اسلام از سوى پيامبر صلیالله
علیهوآله، به وسيله
قرآن:
۱. «... وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا
الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ ... وَ إِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ؛
... و اين
قرآن را بر من وحي كرده تا شما و تمام كساني را كه اين
قرآن به آنها ميرسد انذار كنم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم)... و من از آنچه براي او شريك قرار دادهايد بيزارم.»
۲. «الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ؛
الر - اين كتابي است كه آياتش استحكام يافته سپس تشريح شده، از نزد خداوند حكيم و آگاه (نازل گرديده است). (دعوت من اين است) كه جز
الله را نپرستيد، من از سوي او براي شما بيم دهنده و بشارت دهنده ام.»
۳. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلى عَبْدِهِ الْكِتابَ ... وَ يُنْذِرَ الَّذِينَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً؛
حمد مخصوص خدائي است كه اين كتاب (آسماني) را بر بنده (برگزيده اش) نازل كرد ... و (نيز) آنها را كه گفتند خداوند فرزندي (براي خود) انتخاب كرده انذار كند.»
۴. «فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا؛
ما
قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را بوسيله آن بشارت دهي و دشمنان سرسخت را انذار كني.»
۵. «قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَ لا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ؛
بگو من تنها بوسيله وحي شما را انذار ميكنم ولي آنها كه گوشهايشان كر است هنگامي كه انذار ميشوند سخنان را نميشنوند!»
۶. «وَ لكِنَّا أَنْشَأْنا قُرُوناً فَتَطاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَ ما كُنْتَ ثاوِياً فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا وَ لكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ ... لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ ...؛
ولي ما اقوامي را در اعصار مختلف خلق كرديم، اما زمانهاي طولاني بر آنها گذشت (و آثار انبياء از دلها محو شد، لذا تو را با كتاب آسمانيت فرستاديم). تو هرگز در ميان مردم مدين اقامت نداشتي تا آيات ما را به دست آوري و براي آنها (مشركان مكه) بخواني، ولي ما بوديم كه تو را فرستاديم (و اين اخبار را در اختيارت قرار داديم). ... تا به وسيله آن قومي را انذار كني كه قبل از تو هيچ انذار كننده اي براي آنها نيامده، ....»
۷. «وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ ... ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ؛
ما (قبلا) چيزي از كتب آسماني را به آنها نداده ايم كه آن را بخوانند (و به اتكاي آن سخنان تو را تكذيب كنند) و قبل از تو هيچ پيامبري (نيز) براي آنها نفرست. بگو: تنها شما را به يك چيز اندرز ميدهم و آن اينكه دو نفر دو نفر، يا يكنفر يكنفر براي خدا قيام كنيد، سپس فكر خود را به كار گيريد، اين دوست و همنشين شما (محمد) هيچگونه جنون ندارد، او فقط بيم دهنده شما در برابر عذاب شديد (الهي) است.»
۸. «وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذِيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْدى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ ...؛
آنها با نهايت تاكيد سوگند خوردند كه اگر پيامبري انذار كننده به سراغ آنها بيايد هدايت يافته ترين امتها خواهند بود ....»
۹. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ
قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ؛
و اينگونه
قرآني عربي (فصيح و گويا) بر تو وحي كرديم، تا ام القري و كساني را كه اطراف آن هستند انذار كني، و آنها را از روزي كه همه خلائق دور آن روز جمع ميشوند و
شک و ترديد در آن نيست بترساني همان روز كه گروهي در
بهشت هستند و گروهي در آتش! »
پيامبر صلیالله
علیهوآله انذاردهنده
مکذّبان رسالت خود، از گرفتار شدن به عذاب الهى:
«فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ وَ لا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ؛
اگر ترا تكذيب كنند (و اين حقايق را نپذيرند) به آنها بگو پروردگار شما رحمت وسيعي دارد، اما در عين حال مجازات او از مجرمان دفع شدني نيست (راه بازگشت به سوي شما باز است و فورا شما را
مجازات نميكند ولي اگر به كارهاي خلاف ادامه داديد، كيفر شما حتمي است)»
پيامبر صلیالله
علیهوآله مأمور انذار
منافقان، از عذابى دردناك:
«بَشِّرِ الْمُنافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً؛
به منافقان بشارت ده كه مجازات دردناكي در انتظار آنها است.»
پيامبر صلیالله
علیهوآله موظّف به انذار
اهل ایمان:
«قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛
بگو من مالك سود و زيان خويش نيستم مگر آنچه را خدا بخواهد (و از
غیب و اسرار نهان نيز با خبر نيستم مگر آنچه خداوند اراده كند) و اگر از غيب با خبر بودم منافع فراواني براي خود فراهم ميساختم و هيچ بدي (و زياني) به من نميرسيد، من فقط بيم دهنده و بشارت دهنده ام براي جمعيتي كه ايمان ميآورند (بيم از
مجازات پروردگار و بشارت به پاداشهاي گرانبهايش).»
انذار
نمازگزاران، از وظايف پيامبر صلیالله
علیهوآله:
«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ؛
هيچ گنهكاري بار گناه ديگري را بر دوش نميكشد، و اگر شخص سنگين باري ديگري را براي حمل گناه خود بخواند چيزي از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزديكان او باشد، تو فقط كساني را انذار ميكني كه از پروردگار خود در پنهاني ميترسند، و نماز را بر پا ميدارند، و هر كس پاكي (و
تقوا) پيشه كند نتيجه آن به خودش باز ميگردد و بازگشت (همگان) به سوي خدا است.»
اعلام چشيدن طعم
مرگ و خبر دادن از اعمال و كردار انسان در قيامت، به
یهودیان، مأموريت پيامبر صلىالله
عليهوآله:
«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛
بگو اين مرگي كه از آن فرار ميكنيد سرانجام با شما
ملاقات خواهد كرد، سپس به سوي كسي كه از پنهان و آشكار با خبر است برده ميشويد و شما را از آنچه انجام ميداديد خبر ميدهد.»
انذار اهل کتاب (قرآن)،
انذار اهل مکه (قرآن)،
انذار پیروان قرآن (قرآن)،
انذار توطئهگران (قرآن)،
انذار خائفان (قرآن)،
انذار خویشاوندان (قرآن)،
انذار دشمنان (قرآن)،
انذار متخلفان از جهاد (قرآن)،
انذار مشرکان (قرآن) و
اولویت در انذار (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۶، ص۱۰۲، برگرفته از مقاله «انذارهای محمد صلیاللهعلیهوآله».