امید به بهبود اقتصادی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند در چند جای
قرآن امید به بهبود وضعیت اقتصادی داده است که در این مقاله بیان میشود.
در این
آیات خدا امید به صاحبان
باغ سوخته (پس از
توبه) به بهبود وضع معیشتی و
اقتصادی و بهرهمند شدن از باغی بهتر داده است:
انا بلونـهم کما بلونا اصحـب الجنة اذ اقسموا لیصرمنها مصبحین
فطاف علیها طـائف من ربک..
فاصبحت کالصریم
عسی ربنا ان یبدلنا خیرا منها انا الی ربنا رغبون.
ما آنها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ» را
آزمایش کردیم، هنگامی که
سوگند یاد کردند که میوههای باغ را صبحگاهان (دور از
چشم مستمندان) بچینند..... اما عذابی فراگیر (
شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالی که همه در
خواب بودند.... و آن باغ سرسبز همچون شب
سیاه و ظلمانی شد! ..... امیدواریم پروردگارمان (ما را ببخشد و) بهتر از آن به جای آن به ما بدهد، چرا که ما به او علاقه مندیم!».
معنای
آیه این است که: صاحبان باغ بعد از آنکه به
ظلم و
طغیان خود متوجه شدند گفتند: ای وای بر ما که ما مردمی متجاوز از حد بودیم، و پا از گلیم
عبودیت فراتر نهادیم، برای اینکه برای پروردگار یکتای خود اثبات
شریک کردیم، و او را یگانه در
ربوبیت ندانستیم، و ما امیدواریم پروردگارمان بهتر از آن
جنت که طائفی از
عذاب، سیاهش کرد و سوزاند، چیزی به ما بدهد، چون ما دیگر از هر چیزی دیگری
دل بریدیم، و دل به او بستیم.
آیه اشاره به مهاجران تهی
دست، که
چشم انتظار بهبود وضع
اقتصادی خویش همراه با رضایت خداوند هستند دارد:
للفقراء المهـجرین الذین اخرجوا من دیـرهم وامولهم یبتغون فضلا من الله ورضونا...
این اموال برای
فقیران مهاجرانی است که از
خانه و کاشانه و
اموال خود بیرون رانده شدند در حالی که
فضل الهی و رضای او را میطلبند و
خدا و رسولش را یاری میکنند و آنها راستگویانند!
مقصود از «فضلا»
رزق است.
این آیات ادامه بحث آیات گذشته پیرامون مصارف ششگانه فی ء (اموال و
غنائمی که از غیر طریق
جنگ عائد
مسلمین میشود) میباشد، و در حقیقت تفسیری برای
یتیمان و مسکینها و ابن السبیلها و بیش از همه تفسیر ابن السبیل است، چرا که بیشترین رقم
مسلمانان مهاجر را در آن روز آنها تشکیل میدادند که در
وطن و بلاد خود مسکین نبودند اما به خاطر مهاجرت تهیدست شده بودند.
میفرماید: این اموال برای مهاجرانی است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدند (للفقراء المهاجرین الذین اخرجوا من دیارهم و اموالهم).
آنها فضل خداوند و رضای او را میطلبند و خدا و رسولش را یاری میکنند و آنها راستگویانند (یبتغون فضلا من الله و رضوانا و ینصرون الله و رسوله اولئک هم الصادقون)
در اینجا سه
وصف مهم برای
مهاجران نخستین بیان کرده که در
اخلاص و
جهاد و
صدق خلاصه میشود.
آنچه با روایاتی که ما قبلا از
ائمه اهلبیت علیهالسّلام نقل کردیم مناسبتر است، این است که بگوییم جمله للفقراء المهاجرین... ، بیان مصداق و موارد فیء در
راه خداست، که کلمه فلله بدان اشاره است، نه اینکه فقرای مهاجرین یکی از سهامداران فیء باشند، بلکه به این معنا است که اگر در مورد آنان صرف شود در
راه خدا صرف شده است.
در این صورت حاصل معنای آیه چنین میشود: خدای عزّوجلّ امر فیء را به
رسول خود ارجاع داد، او به هر نحو که بخواهد میتواند مصرف کند آن گاه به عنوان راهنمایی آن جناب به موارد صرف فیء فرموده: یکی از موارد آن راه خدا است، و یکی هم سهم رسول است، و یکی
ذی القربی، و چهارم یتامی، و پنجم
مساکین، و ششم
ابن السبیل . و سپس موارد راه خدا و یا بعضی از آن موارد را نام برده، میفرماید: یکی از موارد سبیل الله فقرای مهاجرین است که رسول هر مقدار که
مصلحت بداند به آنان میدهد.
بنابراین، مناسب آن است که آن روایاتی را هم که میگوید:
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فیء
بنی النضیر را در بین مهاجرین تقسیم کرد، و به
انصار چیزی نداد، الا به سه نفر از فقرای آنان: ابو دجانه سماک ابن خرشه، و سهل بن حنیف، و حارث ابن صمه، به این وجه حمل نموده، بگوییم اگر در بین مهاجرین تقسیم کردند نه از این باب بوده که مهاجرین سهمی از فیء داشتند، بلکه از این باب بود که صرف در بین آنان مورد
رضای خدا بوده، و از مصادیق سبیل الله بوده است.
و به هر حال منظور از فقرای مهاجرین که میفرماید: للفقراء المهاجرین الذین اخرجوا من دیارهم و اموالهم مسلمانانی هستند که قبل از
فتح مکه از
مکه به
مدینه هجرت کردند، و آنان تنها کسانی هستند که
کفار مکه مجبورشان کردند از
شهر و وطن خود بیرون شده
خانه و
اموال خود را بگذارند، و به مدینة الرسول
کوچ کنند.
انسان موحد، امیدوار به عطایا و دادههای الهی است:
فعسی ربی ان یؤتین خیرا من جنتک...
شايد پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد.
در آیات گذشته بیان شده است که
دنیا پرستان سعی دارند در همه چیز از آن مردان
حق که تهیدستند فاصله بگیرند. در ادامه اشاره به سرگذشت دو
دوست یا دو
برادر که هر کدام الگویی برای یکی از این دو گروه بودهاند طرز تفکر و گفتار و کردار و موضع این دو گروه را مشخص میکند.
این
آیه در اشاره به جواب دوست پولدار است که گفته بود تو از من کمتر
مال داری دوست دیگر در جواب میگوید:
خدا میتواند بهتر از باغ تو را در
اختیار من بگذارد (
فعسی ربی ان یؤتین خیرا من جنتک).
نه تنها بهتر از آنچه تو داری به من بدهد بلکه: خداوند صاعقهای از
آسمان بر باغ تو فرستد و در مدتی کوتاه این سرزمین سرسبز و خرم را به سرزمین بی
گیاه و لغزندهای تبدیل کند (و یرسل علیها حسبانا من السماء فتصبح صعیدا زلقا).
یا به
زمین فرمان دهد تکانی بخورد و این چشمه و نهر جوشان در اعماق آن فرو برود، آن چنان که هرگز قدرت جستجوی آن را نداشته باشی" (او یصبح ماؤها غورا فلن تستطیع له طلبا).
حسبان (بر وزن
لقمان) در اصل از ماده
حساب گرفته شده است، سپس به معنی تیرهایی که به هنگام پرتاب کردن آن را شماره میکنند آمده، و نیز به معنی مجازاتی است که روی حساب دامنگیر اشخاص میگردد، و در آیه فوق منظور همین است. (صعید) به معنی قشر روی زمین است (در اصل از ماده صعود گرفته شده).
زلق به معنی سرزمینی است صاف و بدون هیچگونه گیاه آن چنان که پای
انسان بر آن بلغزد (جالب توجه اینکه امروز برای اینکه شنهای روان را ثابت کنند و از فرو رفتن آبادیها در زیر طوفانهای
شن جلوگیری به عمل آورند سعی میکنند گیاهان و نباتات و درختانی در آنها برویانند و به اصطلاح از آن حالت زلق و لغزندگی بیرون آید و مهار شود).
در واقع آن
مرد با
ایمان و
موحد رفیق مغرور خود را
هشدار داد که بر این نعمتها دل نبندد چرا که هیچکدام قابل
اعتماد نیست.
لازم است که
انسان به
رحمت خدا، برای گشایش روزی امید داشته باشد:
واما تعرضن عنهم ابتغآء رحمة من ربک ترجوها فقل لهم قولا میسورا
ان ربک یبسط الرزق لمن یشآء ویقدر انه کان بعباده خبیرا بصیرا.
و هر گاه از آنان (
مستمندان) روی برتابی، و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشی (تا گشایشی در کارت پدید آید و به آنها کمک کنی)، با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها
سخن بگو! .... به
یقین، پروردگارت روزی را برای هر کس بخواهد، گشاده یا تنگ میدارد او نسبت به بندگانش، آگاه و بیناست.
اصلا چرا بعضی از مردم
محروم و
نیازمند و
مسکین هستند که لازم باشد ما به آنها
انفاق کنیم آیا بهتر نبود خداوند خودش به آنها هر چه لازم بود میداد تا نیازی نداشته باشند که ما به آنها انفاق کنیم؟ این آیه گویی اشاره به پاسخ همین سؤال است، میفرماید:
خداوند روزیش را بر هر کس بخواهد گشاده میدارد و بر هر کس بخواهد تنگ، چرا که او نسبت به بندگان آگاه و بینا است (ان ربک یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر انه کان بعباده خبیرا بصیرا). این یک آزمون برای شما است و گرنه برای او همه چیز ممکن است، او میخواهد به این وسیله شما را تربیت کند، و
روح سخاوت و
فداکاری و از خود گذشتگی را در شما پرورش دهد.
به علاوه بسیاری از مردم اگر کاملا بی نیاز شوند راه
طغیان و سرکشی پیش میگیرند، و
صلاح آنها این است که در حد معینی از
روزی باشند، حدی که نه موجب
فقر گردد نه طغیان.
از همه اینها گذشته وسعت و تنگی
رزق در افراد
انسان (بجز موارد استثنایی یعنی از کار افتادگان و معلولین) بستگی به میزان
تلاش و
کوشش آنها دارد و اینکه میفرماید
خدا روزی را برای هر کس بخواهد تنگ و یا گشاده میدارد، این خواستن هماهنگ با
حکمت او است و حکمتش ایجاب میکند که هر کس تلاشش بیشتر باشد سهمش فزونتر و هر کس کمتر باشد محرومتر گردد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۴۰۳، برگرفته از مقاله «امید به بهبود اقتصادی».