امام کاظم از نگاه اهل سنت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به بررسی
امام کاظم (علیهالسلام) از نگاه
اهل سنت و سخن بزرگان آنان در مورد
امام هفتم پرداخته میشود.
«هذا المولود الذی لم یولد فینا مولود اعظم برکة علی شیعتنا منه»
«این مولودی است که در خاندان ما برای شیعیانمان از او پر برکت تر به
دنیا نیامده است».
نام او «موسی»، لقبش «
کاظم»، مادرش بانویی با فضیلت بنام «
حمیده»، و پدرش پیشوای ششم
حضرت صادق (علیهالسّلام) است. ایشان در سال ۱۲۸ هجری قمری در سرزمین «
ابواء» (یکی از روستاهای اطراف
مدینه) چشم به
جهان گشود. وقتی
امام کاظم (علیهالسّلام) متولد شد، حضرت صادق (علیهالسّلام) فرمود:
«قد وهب لی غلاما و هو خیر من برا الله فی خلقه»
«
خدا به من پسری عطا فرمود که در میان مخلوقش از همه بهتر است»
روزی
صفوان جمال از
امام صادق (علیهالسّلام) درباره دارنده امر
امامت پرسید. حضرت فرمودند:
«ان صاحب هذا الامر لا یلهو و لا یلعب»
«دارنده این مقام به
لهو و لعب (کارهای بیهوده و غفلت آور) نمیپردازد».
در این هنگام
موسی بن جعفر (علیهالسّلام) وارد شد، در حالی که ماده بزغالهای مکی با خود داشت و به او میگفت:
«اسجدی لربک»
«پروردگارت را
سجده کن»
امام صادق (علیهالسّلام) او را گرفت و به آغوش کشید و فرمود:
«بابی و امی من لا یلهو و لا یلعب»
«پدر و مادرم فدایش که اهل لهو و لعب نیست».
دوران امامت حضرت
کاظم با خلافت افرادی چون:
منصور دوانیقی (۱۳۶-۱۵۸)، محمد معروف به
مهدی (۱۵۸-۱۶۹)،
هادی (۱۶۹-۱۷۰) و
هارون (۱۷۰-۱۹۳)
مصادف بود.
در ده سال اول
امامت،
سختی و فشاری بر آن حضرت وجود نداشت. ایشان در این
دوره به تعلیم
قرآن و علوم اسلامی پرداخت.
«سید امیرعلی» مینویسد:
«در سال ۱۴۸
امام جعفر صادق (علیهالسّلام) در شهر مدینه درگذشت، ولی خوشبختانه مکتب علمی او تعطیل نشد، بلکه به رهبری جانشین و فرزندش موسی
کاظم (علیهالسّلام) ، شکوفایی خود را حفظ کرد».
اما از آن به بعد فشارها، سختیها، مهاجرتها و تهدیدها شروع گردید.
امام، قسمتی از
دوران امامت خود را در مدینه و قسمت دیگری از آن را در
بغداد گذراند.
از نظر علمی،
امام کاظم (علیهالسّلام) تمام دانشمندان و رجال علمی آن روز را تحت الشعاع قرار داده بود و از نظر فضائل اخلاقی و صفات برجسته انسانی نیز زبانزد خاص و عام بود، به طوری که تمام دانشمندانی که با زندگی پر افتخار آن حضرت آشنایی دارند، در برابر عظمت شخصیت اخلاقی وی سر تعظیم فرود آوردهاند.
ابن حجر هیتمی مینویسد:
«موسی
کاظم (علیهالسّلام)
وارث علوم و دانشهای
پدر و دارای
فضل و
کمال او بود. موسی
کاظم در پرتو
عفو و گذشت و بردباری فوق العادهای که از خود نشان داد، «
کاظم» لقب یافت. در زمان او هیچ کس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه او نمیرسید».
خطیب بغدادی از حسن بن محمد بن یحیی علوی نقل میکند که:
«جدم برایم نقل کرد؛ موسی بن جعفر (علیهالسّلام) را به خاطر سخت کوشی و شدت عبادتش «عبد صالح» میگفتند... موسی بن جعفر چنان با
سخاوت و بزرگوار بود که وقتی به وی اطلاع دادند، فردی درصدد
اذیت شماست، کیسه زری که حاوی هزار دینار بود، برایش فرستاد».
ابن ابی الحدید درباره آن حضرت میگوید:
«عبد صالح» است، که
فقاهت و
دیانت و
عبادت و
بردباری و
شکیبایی، همه در او جمع بود».
ذهبی، رجالی شهر
سنی مینویسد:
«موسی بن جعفر از سخاوتمندان حکما و از بندگان
پرهیزگار خداوند بود».
ابن ابو حاتم هم، میگوید:
«آن حضرت، مورد وثوق،
صدوق و
راستگو، و امامی از
ائمه مسلمین است».
یعقوبی، مورخ مشهور
اهل سنت مینویسد:
«موسی بن جعفر (علیهالسّلام) ، از عابدترین مردم زمان خود بود».
کمال الدین محمد بن طلحه شافعی در کتاب «مطالب السؤول» چنین مینگارد:
«او
امام کبیر القدر، عظیم الشان، کثیر التهجد بود، جدیت تمام در
اجتهاد میفرمود، و سعی بلیغ در عمل مینمود، کراماتی از او مشاهده شده... از جهت بسیاری حلمش و
عفو از تعدی کنندگان به «
کاظم» موصوف و معروف شد... به جهت کثرت عبادتش به «عبد صالح» نامیده شد. و در
عراق به «باب الحوائج الی الله» معروف بود؛ چون هر که
متوسل به آن حضرت میگشت از سوی خدا به حاجت خود میرسید. عقول را به حیرت وا میداشت و بیان گر آن است که او را قدمی
صدق نزد
خدا باشد که آن را زوالی متصور نیست».
خطیب بغدادی از حسن بن ابراهیم نقل میکند که:
«اگر مشکلی من را
غمگین میکرد، به زیارت
قبر موسی بن جعفر میرفتم و به او
متوسل میشدم و خداوند آن مشکل را به آن چه دوست داشتم، تبدیل میکرد...».
ابن صباغ مالکی مینویسد:
«موسی بن جعفر (علیهالسّلام)، عابدترین و داناترین و سخیترین و پاک نفسترین مردم عصر خود بود. او پول و مواد غذایی و دیگر نیازمندیهای ضروری را به خانههای مستمندان مدینه میبرد..».
هارون الرشید؛
خلیفه عباسی هم میگوید:
«او
امام مردم و
حجت خدا بر خلقش و خلیفه
خدا در بین بندگانش است... موسی بن جعفر
امام حق است. به خدا
سوگند او از من و از همه مردم به جانشینی حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سزاوارتر است».
روزی هارون،
امام کاظم (علیهالسّلام) را کنار «
کعبه» دید به او گفت: «تو هستی که مردم پنهانی با تو
بیعت کرده، تو را به پیشوایی بر میگزینند؟»
امام فرمود:
«انا
امام القلوب و انت
امام الجسوم»
«من بر دلها و قلوب مردم
حکومت میکنم، و تو بر تنها و بدنها»
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله«امام کاظم از نگاه اهل سنت». تاریخ زندگانی
امام کاظم