• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

القاب حضرت فاطمه زهرا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برای بانو حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها) نام‌ها و القابی است که برخی آسمانی‌اند و از سوی آفریدگار تعیین شده و بعضی از سوی برگزیدگان الهی تعیین شده است.



نام‌گذاری نوزاد تنها رسمی دیرینه در میان بشر نیست، از سنت‌های خدایی است که با آفرینش نخستین آفریده، همراه بوده است. «آدم» و «حوا» اولین نام‌های بشری است. بعد از آن نیز لازم‌ترین و مهمترین چیزهایی که به آدمی آموخته شد اسم‌هایی چند بود. و علم آدم الاسماء (پروردگار به آدم اسم‌هایی آموخت.)
پس از آن، بشر برای برقراری روابط خود هیچ راهی جز نامگذاری اشخاص و اشیا نداشت. چه اینکه گفتگوها و آموختن‌هایش جز از طریق شناخت نام‌ها میسر نمی‌شد.
در این میان، نامگذاری افراد آدمی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود و چنین معلوم می‌شود که بعضی اسم‌ها از سوی خدای متعال برای افراد نهاده شده است. از جمله نام فرزند حضرت زکریا است که پیش از تولد، از سوی خداوند، یحیی خوانده شد. فهب لی من لدنک...سمیا[زکریا گفت]: پروردگارا، برایم یاور و جانشینی قرار ده که از من و آل یعقوب ارث برد و او را مورد رضایت خویش گردان. (خدای متعال به وی فرمود: ) تو را به داشتن فرزندی به نام یحیی بشارت می‌دهیم که قبل از او کسی را به این نام ننهاده بودیم.


این در حالی است که برای بانو حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها) نام‌ها و القابی است که برخی آسمانی‌اند و از سوی آفریدگار تعیین شده و بعضی از سوی برگزیدگان الهی.
اما نام‌های آسمانی نه اسم است که در حدیث ذیل آمده است.
امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) فرمود: برای فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نزد خدای (عزّوجلّ) نه اسم است: «فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا»
آنچه این نام‌ها را برای حضرت فضیلت قرار داده اینکه نام‌های حضرتش حاکی از صفتی والاست که در وی وجود داشته است و چون نام‌های دیگر افراد نیست که صاحب نام از معنی نام خود هیچ بهره‌ای نبرده باشد.


ما در ذیل، نام‌ها، لقب‌ها و کنیه‌های آن حضرت را به ترتیب حروف الفبا یاد می‌کنیم.

۳.۱ - ‌ام‌الائمه

‌ام الائمه (مادر امامان):
به موجب روایات نقل شده از سوی اهل تسنن و شیعه، نسل پاک پیامبر به وسیله دخترش به وجود آمده و گسترش یافته است. رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده است: پروردگار عزیز و بلند مرتبه نسل هر پیامبر را در صلب خود آن پیامبر قرار داد، حال آنکه نسل مرا در صلب علی جای قرار داد.
آن حضرت چندین بار به دختر عزیزش فرمود: ‌ای فاطمه، تو را بشارت می‌دهم که از نسل تو یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهد شد و آخرین آنها مهدی (علیه‌السّلام) است.

۳.۲ - امابیها

‌ام ابیها یعنی: مادر (و دلسوز) پدرش.
کنیه‌ای است که پدر بزرگوارش حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وی را بدان خواند. چه اینکه پیامبر در خردسالی مادر را از دست داد و سراسر عمر عزیزش را بسختی گذراند و تا قبل از ازدواج با بانو خدیجه و حتی پس از آن، پیوسته مورد آزار مشرکان بود، یا در جنگ‌ها به این سو و آن سو می‌رفت و دشواری تحمل می‌کرد. در این همه پس از تولد دختر عزیزش فاطمه، با اینکه وی کودکی بیش نبود همواره چون پروانه به گرد شمع، از پدر جدا نمی‌شد و در رفع‌ اندوه او آنچه می‌توانست می‌کوشید و از پدر دلجویی می‌کرد. اگر آن بزرگوار در جنگی آسیب می‌دید فاطمه خردسالش بود که بر زخم و رنج پدر مرهم می‌نهاد و بر آرامش و سلامت جانش اصرار داشت. چون رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دلسوزی وی را می‌دید اشک می‌ریخت و می‌فرمود: او مادر پدرش است.
[۱۵] بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۳۷.

«ام» به معنی مادر و اصل و ریشه است و در حقیقت آن بانو را باید مادر نبوت دانست.
‌ام ابیها بود آن خوش خصال ••• چونکه بود بانوی کاخ جلال (حیدر تهرانی)
این کنیه را شیعه و سنی نقل کرده و در معنای آن وجوهی بیان نموده‌اند. در میان معانی آن شاید بهترین وجه این باشد که: «ام» در لغت به معنی مقصود و هدف نیز آمده است و چون فاطمه ثمره درخت نبوت و حاصل عمر حضرت ختمی مرتبت بود او را‌ ام ابیها گفتند. او بود که مقصود حقیقی و هدف و ثمره واقعی زندگانی پیغمبر بود و فرزندی شناخته می‌شد که پیامبر می‌خواست.
[۱۸] رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی حضرت فاطمه زهرا، ص۱۴ و۱.


۳.۳ - ‌ام‌الحسن و ام‌الحسین

‌ام الحسن. ‌ام الحسین (مادر حسن (علیه‌السّلام). مادر حسین (علیه‌السّلام))
امام مجتبی (علیه‌السّلام) نخستین فرزند حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است که در پانزدهم رمضان سال سوم هجرت (در حالی که مادرش دوازده ساله بود) در مدینه به دنیا آمد.
‌ای فاطمه، تو را بشارت می‌دهم که از نسل تو یازده فرزند معصوم، امام مردم خواهد شد و آخرین آنها مهدی (علیه‌السّلام) است.
پس از شش ماه و‌اندی از این تاریخ، وجود مقدس حسین (علیه‌السّلام) در سوم شعبان سال چهارم هجری به دنیا آمد.

۳.۴ - ‌ام‌المحسن

‌ام المحسن (مادر محسن (علیه‌السّلام) )
آن حضرت را پنج فرزند بود: حسن (علیه‌السّلام)، حسین (علیه‌السّلام)، زینب ۳، ‌ام کلثوم (علیهاالسّلام) و محسن (علیه‌السّلام). محسن آخرین فرزند آن بانو و اولین شهید اهل بیت: پس از پیامبر بود که در ماه آخر حمل، در رحم کشته و سقط شد.

۳.۵ - بتول

(بتول یعنی جدا و ممتاز از دیگران، یا آن که حیض نبیند)
ابن اثیر در النهایه می‌نویسد: فاطمه را بتول نامیدند زیرا از زنان زمان خویش [و زمان‌های قبل و بعد خود] از نظر فضیلت و دین و حسب جدا و ممتاز بود. یا آنکه از دنیا منقطع گشته و به خدای تعالی روی آورده بود.
از حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرسیده شد به چه کسی بتول گویند؟ فرمود: آن که سرخی (حیض و...) نبیند. بدرستی که حیض برای دختران پیامبران ناپسند است.

۳.۶ - حانیه و الحرة

حانیه (آن که به شوهر و فرزندانش بسیار مهربان است.)
الحرة (بانوی آزاد)

۳.۷ - حصان

(پارسا و عفیف)
[۳۱] بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۲۴.


۳.۸ - حورای انسیه

حورا/حورای انسیه (انسانی زمینی که از حوریان بهشتی است. ) [حوریه‌ای شبیه آدمی] در یکی از معراج‌های پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آسمان، آن حضرت از میوه‌ها و از خرمای تازه و سیب بهشتی تناول کرد و خداوند متعال آن غذاهای بهشتی را در صلب پیامبر قرار داد و هنگامی که ایشان از معراج به زمین بازگشت با حضرت خدیجه همبستر شد و بدین ترتیب حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در رحم حضرت خدیجه قرار گرفت. بدین سبب حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) «حورای انسیه» نام گرفت.

۳.۹ - راضیه

راضیه (کسی که به تقدیر و قوانین الهی خشنود بود. )
این صفت از والاترین درجات ایمان است و آن حضرت در تمام مراحل زندگی به آنچه که از سوی خدای عزیز (از ترس و آزار در راه دین و ظلم و‌ اندوه و غم) برایش مقدر شده بود رضایت داشت و هیچ گاه از وضع خود گله نکرد تا آنکه این آیه شریف از آن صفت وی یاد کرد: یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة: ‌ای دارنده روان قدسی مطمئن، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی و خدا نیز از تو خشنود است.

۳.۱۰ - زکیه

زکیه از دیگر نام‌های حضرت است که به معنی پاک و پاکدامن یا وجود پربرکت است.
قرآن هر یک از این معانی را در سه آیه مختلف بیان فرموده است. در جایی از پاکدامنی و مقام عصمت حضرت عیسی (علیه‌السّلام) چنین یاد می‌کند: قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا. یعنی جبرئیل به مریم گفت من فرستاده پروردگار توام تا از جانب او پسری پاکیزه به تو بخشم.
در آیه دیگر آمده است: فانطلقا حتی اذا لقیا غلاما فقتله قال اقتلت نفسا زکیة بغیر نفس. یعنی چون خضر آن پسر را کشت موسی گفت آیا جوانی پاکیزه و بی گناه را بی آنکه کسی را کشته باشد، کشتی؟
در جایی دیگر می‌فرماید: قد افلح من زکها. یعنی: رستگار شد هر که روان خود را پاک ساخت.
در حقیقت زکیه به بانویی گویند که از همه ناپاکی‌های اخلاقی دور باشد و هرگز در وجودش هیچ صفت بد یافت نشود.

۳.۱۱ - زهرا

زهرا (درخشان، نورانی و درخشنده)
«زهر» به معنی روشنی و درخشندگی است. امام عسکری (علیه‌السّلام) فرموده است: اینکه فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را زهرا نامیدند بدان علت بود که هر روز سه بار آن بانوی بزرگوار برای علی (علیه‌السّلام) می‌درخشید.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرموده است: علت آنکه ایشان را زهرا نامیدند آن است که به او بارگاهی از یاقوت سرخ در بهشت رحمت خواهد شد که اهل بهشت آن بارگاه را به بلندی و عظمتی که دارد مانند ستاره‌ای درخشان که در آسمان‌ست خواهند دید و به یکدیگر می‌گویند این بارگاه درخشنده از آن فاطمه (سلام‌الله‌علیها) است.
از امام صادق (علیه‌السّلام) پرسیدند چرا فاطمه را زهرا نامیدند؟ فرمود: زیرا فاطمه چنان بود که چون در محراب می‌ایستاد نوری از او برای اهل آسمان درخشش می‌کرد همان طور که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.

۳.۱۲ - سماویه

سماویه (گران‌بها گوهری آسمانی)

۳.۱۳ - سیدة نساءالعالمین

سیدة/سیدة نساءالعالمین (بزرگ بانوی جهانیان)
شیخ صدوق در کتاب امالی حدیثی را از حضرت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین نقل کرده که فرمود: ابنتی فاطمه سیدة نساء العالمین. یعنی: دخترم فاطمه بزرگ بانوی زنان جهانیان است.
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دخترش فرمود: ‌ای فاطمه، بدرستی که خداوند تو را بر همه زنان جهان و بر همه زنان اسلام که بهترین دین است برگزید.
[۴۴] بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۴۶.

چون رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از نزدیک بودن وفات خود از طریق وحی با اطلاع شد دخترش فاطمه را از این موضوع آگاه ساخت و آن بانو گریست. در این حال رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به وی فرمود: تو اولین کسی از خانواده‌ام هستی که به من خواهی پیوست. آیا دوست نداری که ارجمندترین زنان بهشت باشی!

۳.۱۴ - صدیقه کبری

صدیقه/صدیقه کبری: «صدیقه» یعنی کسی که در راستگویی کامل است. یا آن که هرگز دروغ نگفته است. یا کسی که سخن خود را با عمل خویش تصدیق می‌کند.
[۴۵] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب.

فاطمه چنان بود که چون در محراب می‌ایستاد نوری از او برای اهل آسمان درخشش می‌کرد همان طور که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.
مرتبه صدیقین در ردیف پیامبران و شهیدان است. این مطلب را آیات بسیاری روشن می‌کنند که از آن جمله‌اند: و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا.
مریم (سلام‌الله‌علیها) را از این نظر صدیقه می‌گفتند که آیات الهی را با گفتار و عملش تصدیق می‌کرد و آنچه که پروردگار درباره فرزندش به وی خبر داد کاملا پذیرفت. در تایید این سخن حدیثی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اینچنین رسیده است که به علی (علیه‌السّلام) فرمود: «سه چیز به تو داده شده که به هیچ کس حتی به من داده نشده است:
۱. تو داماد کسی مانند رسول خدا هستی و من داماد کسی نیستم که پدر زنم مانند پدر زن تو باشد.
۲. همسری صدیقه مانند دختر من به تو داده شده که من چنین همسری ندارم.
۳. به تو فرزندانی مانند حسن و حسین عنایت شد. در حالی که من فرزندانی مانند آنان ندارم. ولی با این حال شما از من هستید و من از شما.»
مفضل بن عمر گوید از امام صادق (علیه‌السّلام) سؤال کرد: چه کسی فاطمه را غسل داد؟ فرمود: امیرالمؤمنین. این مطلب بر من سنگین آمد. فرمود: مثل اینکه این مطلب بر تو گران آمد! عرض کردم آری، فدایت شوم. فرمود: قبول این مطلب بر تو دشوار نیاید زیرا که جده‌ام فاطمه زهرا صدیقه بود و کسی جز صدیق را نرسد که صدیقه را غسل دهد. آیا نمی‌دانستی که مریم را جز عیسی هیچ کسی غسل نداد!
اهل تسنن از عایشه روایتی را چنین نقل کرده‌اند: ما رایت احدا اصدق من فاطمه (سلام‌الله‌علیها) غیر ابیها: پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.

۳.۱۵ - طاهره

طاهره (به معنی پاکیزه، بی عیب، پاک و معصوم)
در حقیقت آیه شریفی که در پاکیزه دانستن اهل بیت نازل شده است این نام را برای حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) ثابت می‌کند. خدای تعالی در سوره احزاب (آیه ۳۳) می‌فرماید: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» یعنی خداوند چنین می‌خواهد که پلیدی هر آلایش را از شما خاندان نبوت ببرد و از هر عیب پاکتان گرداند.
در این مطلب مفسران و محدثان شیعه و سنی به گونه‌ای انبوه روایاتی ذکر کرده‌اند که به مفاد آنها معنی اهل بیت هر چه باشد صدیقه طاهره را شامل می‌شود.
[۵۱] خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۰.
[۵۲] زمخشری، محمود بن عمر، تفسیر کشاف، ج۱، ص۱۹۳.
[۵۳] ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة، ج۲، ص۱۲.
[۵۴] سبط ابن جوزی، یوسف، تذکرة الائمة، ص۲۴۴.
[۵۵] سیوطی، جلال‌الدین، درالمنثور، ج۵، ص۱۹۸.
[۵۶] سیوطی، جلال‌الدین، خصائص الکبری، ج۲، ص۲۶۴.

آنچه از کتب لغت و تصریح روایات و گفتار مفسران بر می‌آید این است که نتیجه دور بودن «رجس» از اهل بیت همان دارا بودن مقام عصمت است. در حقیقت نام طاهره با توجه به آیه مورد نظر تایید عصمت آن بانوست و آنکه آن حضرت حتی پس از رحلت، طاهر خواهد بود و پیکر مطهرش نه در زمان حیات و نه پس از مرگ همچون دیگر مردم نجس نخواهد شد و لمس پیکر پاکش غسل ندارد، چنانکه در روایتی بدین موضوع تصریح شده است. روایت چنین است: مردی به نام حسن بن عمیر می‌گوید: به امام صادق (علیه‌السّلام) گفتم: آیا امیرالمؤمنین پس از غسل دادن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) غسل کرد؟ فرمود: با وجود آنکه نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مطهر بود، امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) غسل انجام داد تا این امر سنت گردد. (منظور آنکه سنت غسل کردن پس از مس میت ترک نشود.)
[۵۷] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱.

والاترین حدیث در مقام طهارت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) حدیث شریف کساء است که شیعه و سنی با ده‌ها سند صحت آن را تایید کرده‌اند. (درباره اسناد حدیث شریف کساء، کتاب جداگانه موجود اس. ) بر پایه این حدیث، زمانی رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به خانه دخترش فاطمه (سلام‌الله‌علیها) آمد و خود را در چیزی شبیه عبا پیچید. زمانی بعد امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) و پس از وی حضرت مجتبی (علیه‌السّلام) و حسین (علیه‌السّلام) نزد حضرتش رفتند و آنگاه فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به پیش ایشان رفت. در همین هنگام بود که آیه تطهیر (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت...) نازل شد.
‌ای فاطمه، بدرستی که خداوند تو را بر همه زنان جهان و بر همه زنان اسلام که بهترین دین است برگزید.

۳.۱۶ - عذرا

عذرا (یعنی آن بانو پیوسته همچون دوشیزگان بود. )
از فرموده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که آن بانو را حوریه‌ای به صورت انسان معرفی کرده است بر می‌آید که آن حضرت همچون حوریان بهشت پیوسته دوشیزه باقی خواهد ماند. چه آن که حضرتش از طعام بهشتی آفریده شد. از امام صادق (علیه‌السّلام) در این باره پرسش شد که چگونه حوریه بهشتی هر زمان که همسرش نزد وی می‌رود او را دوشیزه می‌یابد؟ فرمود: چون او از ماده‌ای پاک آفریده شده و هیچ گونه فسادی به جسم وی راه نمی‌یابد و بدنش دچار آفتی نمی‌گردد...
[۵۹] قزوینی، محمدکاظم، فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت (ترجمه)، ص۱۲.


۳.۱۷ - فاطمه

فاطمه: یعنی آن که خود و شیعیانش از آتش بازداشته (و در امان نگاه داشته) شده‌اند.
یا به معنی آن که شر و بدی در وجود او راهی ندارد. و به معنی آن که از طفولیت با علم رشد یافته است.
شیخ صدوق در علل الشرایع و علامه مجلسی در بحارالانوار از امام باقر (علیه‌السّلام) روایت کرده‌اند که فرمود: چون فاطمه (سلام‌الله‌علیها) متولد شد خدای (عزّوجلّ) به یکی از فرشتگان وحی فرمود که به زمین برود و این نام را بر زبان پیغمبر جاری سازد و بدین ترتیب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نام فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را برای نوزاد انتخاب فرمود.
«فطم» یعنی طفل از شیر گرفته شد.
در حدیثی از امام باقر (علیه‌السّلام) چنین رسیده است که خدای متعال پس از تولد فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به وی خطاب فرموده که «انی فطمتک بالعلم و فطمتک عن الطمث:» من تو را به وسیله علم از شیر گرفتم و از پلیدی‌ها و ناپاکی‌ها دور داشتم. گویی چنانکه طفل را پس از بازداشتن از شیر به غذایی دیگر عادت می‌دهند آن حضرت از زمان شیرخوارگی نخستین غذایش پس از شیر، علم بوده و به وسیله علم از شیر گرفته شده است.
حضرت رضا (علیه‌السّلام) از پدرش و ایشان از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کرده‌اند که فرمود: ‌ای فاطمه، آیا می‌دانی چرا فاطمه نامیده شده‌ای؟ علی (علیه‌السّلام) پرسید چرا؟ فرمود: زیرا که وی و شیعیانش را از آتش بازداشته‌اند.
و در جای دیگر فرمود: زیرا آتش بر وی و شیعیانش ممنوع گردیده است.
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) فرمود: شنیدم که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمود: فاطمه را فاطمه نامیده‌اند زیرا خدای تبارک و تعالی او و فرزندانش را از آتش برکنار داشته است. البته آن فرزندانی که با ایمان از دنیا بروند و بر آنچه که بر من نازل گردیده اعتقاد داشته باشند.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: او را فاطمه گفتند چون شر و بدی در وجود او راهی ندارد و اگر برای همسری این بزرگوار، علی (علیه‌السّلام) نبود تا قیامت کسی هم‌شأن ایشان یافت نمی‌شد. پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هرگز کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم. این حدیث را بسیاری از علمای عامه هم نقل کرده‌اند؛ از جمله ابن شیرویه دیلمی و طبری در دلائل الامامه.
گفتنی است که نام مقدس فاطمه نزد اهل بیت: بسیار دوست داشتنی بوده است و آنان این نام و صاحبش را پیوسته گرامی می‌داشته‌اند. «امام صادق (علیه‌السّلام) از یکی از یارانش که خدا به وی دختری عنایت فرموده بود، پرسید او را چه نام نهاده‌ای؟ گفت: فاطمه. حضرت فرمود: فاطمه! درود خدا بر فاطمه باد. پس بدان چون این نام را بر او نهاده‌ای مواظب باش سیلی بر صورتش نزنی و به او بد نگویی و گرامی اش بداری.»
مردی گوید: بر امام صادق (علیه‌السّلام) وارد شدم در حالی که افسرده بودم. حضرت پرسید: چه غمی داری؟ گفتم: دختری برایم به دنیا آمده است. فرمود: او را چه نامیده‌ای؟ گفتم: فاطمه. فرمود: آه، آه، آه! بدان اگر او را فاطمه نام نهادی لعن و دشنامش مده و او را مزن.
[۶۶] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۴.


۳.۱۸ - مبارکه

مبارکه: از نام‌های دیگر حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و به معنی وجود پربرکت است.
راغب در مفردات گوید: جایی که خیر الهی به صورتی که در خور نگهداری و شمارش و‌ اندازه گیری نباشد و هر کسی به آن بنگرد فزونی محسوسی در آن ببیند گویند در آن برکت است و آن چیز مبارک است.
بر این اساس است که زهرا (سلام‌الله‌علیها) را مبارکه نامیدند چون به وجود آن حضرت نسل رسول خدا باقی ماند و گسترش یافت، در حالی که ایشان پس از شهادت بیش از دو پسر و دو دختر نداشت. علاوه بر آنکه بعد از واقعه جانگداز کربلا تمام پسران امام حسین (علیه‌السّلام) جز یک تن (حضرت سجاد (علیه‌السّلام)) باقی نماندند و از فرزندان حضرت مجتبی (علیه‌السّلام) هم بنا به قولی هفت تن شهید شدند و از زینب کبری نیز دو فرزند به شهادت رسیدند و‌ ام کلثوم هم بدون فرزند از دنیا رفت.
پس از واقعه کربلا نیز جنایت‌ها و کشتارها نسبت به فرزندان پاک رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) ادامه یافت. در زمان حجاج و بنی عباس کشتن علویان رسم شده بود. با همه اینها خدای متعال در نسل فاطمه (سلام‌الله‌علیها) برکت قرار داد و آن بزرگوار را منشا خیر کثیر گردانید.
شماری از مفسران، کلمه کوثر در سوره انا اعطیناک الکوثر را همان وجود مقدس فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) دانسته‌اند. سیوطی در کتاب الدر المنثور در تفسیر «کوثر»، و بخاری و ابن جریر و حاکم نیشابوری از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرده‌اند که کوثر همان خیر کثیری است که خدا به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عنایت فرمود. در همین روایت ابو بشیر گوید به سعید به جبیر گفتم: برخی از مردم می‌پندارند که کوثر نهری است در بهشت. او گفت: آن نهر هم که در بهشت است از همان خیر کثیر است که خدا به وی عطا کرده است.
شیخ طبرسی در مجمع البیان در تفسیر سوره کوثر می‌نویسد: مراد از کوثر همان زیادی نسل از فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و اولاد رسول خداست که آنچنان فزونی یافتند که عددشان را نمی‌توان شماره کرد و این برکت تا قیامت ادامه خواهد یافت.
هم اکنون آمارها نشان می‌دهد در سراسر جهان از فرزندان فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بیش از چهل میلیون انسان وجود دارند.
[۶۹] قزوینی، محمدکاظم، فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت (ترجمه)، ص۷۵ - ۸.
هم اینجا پیشنهاد می‌شود رایانه‌های ثبت احوال از طریق واژه‌های سید، سادات، بی بی، شریفه و... آماری از فرزندان فاطمه (سلام‌الله‌علیها) که هم اکنون در جمهوری اسلامی ایران زندگی می‌کنند، جهت اثبات این حقیقت قرآنی ارائه نمایند.

۳.۱۹ - محدثه

محدثه: یعنی آن که فرشتگان با او سخن گویند.
در اینکه آیا فرشتگان با غیر پیامبر هم سخن می‌گویند و از غیر پیامبر کس دیگری می‌تواند آنان را ببیند یا صدایشان را بشنود در اخبار و تفاسیر شیعه و سنی مطالبی نقل کرده‌اند. در آیاتی از قرآن بدین موضوع پرداخته شده است. خدای متعال در قرآن کریم درباره وجود مقدس حضرت مریم می‌فرماید: او با فرشته الهی دیدار کرد و سخن گفت. در سوره آل عمران آیه ۴۲ آمده است که: فرشتگان با مریم سخن گفتند و به وی خبر دادند که خداوند او را پاک گردانیده و بر همه زنان برتری بخشیده است.
روایتی چنین نقل شده است: مردی به نام اسحاق بن جعفر گوید: از امام صادق (علیه‌السّلام) شنیدم که فرمود: فاطمه را محدثه نامیده‌اند زیرا فرشتگان پیوسته بر او از آسمان فرود می‌آمدند و چنانکه مریم دختر عمران را ندا می‌کردند او را همسخن خویش قرار می‌دادند و به وی می‌گفتند: ‌ای فاطمه، ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نساء العالمین یا مریم اقنتی لربک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین.
یعنی‌ای فاطمه، خدای تعالی تو را برگزیده و پاکت گرداند و بر همه زنان عالم برتری بخشید. ‌ای فاطمه، پروردگارت را فرمانبردار باش و سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع نما.
اما اینکه فرشتگان جز این درباره چه با حضرتش سخن می‌گفتند احادیث چنین است: آنان از حوادث آینده و پادشاهانی که در زمین حکومت خواهند کرد و بسیاری از احکام الهی، برای آن بانو سخن می‌گفتند و به تقاضای حضرت، امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) آن مطالب را می‌نگاشت تا آن که کتابی بزرگ گردید و به مصحف فاطمه (سلام‌الله‌علیها) خوانده شد.
والاترین حدیث در مقام طهارت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) حدیث شریف کساء است که شیعه و سنی با ده‌ها سند صحت آن را تاییدکرده‌اند.
امام صادق (علیه‌السّلام) به ابوبصیر فرمود: مصحف فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نزد ماست و مردم نمی‌دانند که این مصحف چیست آن مصحف از نظر حجم سه برابر این قرآن است حال آنکه یک کلمه از این قرآن شما در این مصحف نیست. بلکه مندرجات آن عبارت از اموری است که پروردگار بزرگ بر مادرمان زهرا (سلام‌الله‌علیها) املا و وحی فرمود.
[۷۴] قزوینی، محمدکاظم، فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت (ترجمه)، ص۱۱.


۳.۲۰ - مرضیه

مرضیه آن که خداوند پیوسته از او و کردارش راضی است.
از آنجا که آن حضرت معصوم است و آیه تطهیر شامل اوست، آنچه می‌کند همان خواسته الهی است. اگر او از چیزی خرسند باشد نشان خرسندی خداست و در صورتی که نسبت به کسی یا عملی ناخرسند باشد دلیل مبغوض بودن آن چیز یا کس نزد خداست.
رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره او فرمود: «آن که فاطمه را بیازارد مرا آزرده ساخته و کسی که مرا آزار رساند خداوند را ناخرسند و آزرده ساخته است. و این همان فرموده الهی است که: ان الذین یوذون الله و رسوله (کسانی که خدا و پیامبرش را بیازارند پروردگار در دنیا و آخرت آنها را لعنت می‌کند و از رحمت خود دور می‌سازد...)»
نیز فرمود: ‌ای فاطمه، خداوند همانا به غضب تو غضب می‌کند و به رضایتت خشنود می‌شود.
[۷۷] بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۵۲.


۳.۲۱ - مریم کبری

مریم کبری (مریم بزرگ)
مقام وی در نزد مسلمانان والاتر از مقامی است که حضرت مریم (سلام‌الله‌علیها) در نزد مسیحیان دارد. در این باره ده‌ها روایت وجود دارد، از جمله آنکه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: مریم ارجمندترین بانوی زمان خویش بود و فاطمه ارجمندترین بانوی همه زمان‌هاست.
[۸۱] بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۴۴ -۵۱.


۳.۲۲ - منصوره

منصوره (یاری شده از سوی پروردگار)
در تفسیر فرات کوفی، روایتی از حضرت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین نقل شده است که روزی در جمع یاران خود فرمود: می‌دانید فاطمه چگونه آفریده شده است؟ آنان گفتند خدا و رسولش به این امر داناترند. فرمود: فاطمه از بشر نیست. از حوریانی است شبیه بشر و از عرق و پر جبرئیل آفریده شده است.
گفتند: ‌ای رسول خدا، درک این سخنان برای ما دشوار است. نخست فرمودید: او حوریه‌ای است بشر مانند و آنگاه فرمودید از عرق و پر جبرئیل!
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: حال توضیح خواهم داد. زمانی پروردگارم سیبی از بهشت به وسیله جبرئیل (علیه‌السّلام) برایم هدیه فرستاد. هنگامی که جبرئیل آن را می‌آورد به سینه‌اش چسبانده بود و سیب همچون بدن جبرئیل عرق کرده بود. آن دو عرق به هم در آمیخت و ضمن حدیث طولانی آمده که جبرئیل برای پیامبر سیبی آورد و گفت: ‌ای محمد، آن را بخور. گفت: ‌ای دوست من جبرئیل، هدیه خدایم را بخورم؟ گفت: آری. چون به خوردن آن امر شد آن را خورد ولی با تعجب دید نوری از آن برخاست که وی را بسیار شگفت زده کرد. جبرئیل گفت: ‌ای رسول خدا، آن را فاطمه وجودی از نور است و انوار او تا ابد آفاق زندگی بشریت را روشن می‌سازد.
بخور که آن نور وجود «منصوره» است که در زمین فاطمه نامیده می‌شود. گفتم‌ ای جبرئیل، منصوره کیست؟ گفت بانویی از صلب تو بیرون آید و اسمش در آسمان منصوره و در زمین فاطمه باشد!
[۸۲] بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۳۵ -۳۶.


۳.۲۳ - نوریه

نوریه فاطمه وجودی از نور است و انوار او تا ابد آفاق زندگی بشریت را روشن می‌سازد.
سلام خدا و فرشتگان و همه پاکان بر او، روز ولادت و روز شهادتش و تا قیام قیامت.


۱. بقره/سوره۲، آیه۳۱.    
۲. مریم/سوره۱۹، آیه۵-۷.    
۳. مریم/سوره۱۹، آیه۵-۷.    
۴. صدوق، محمد بن علی، امالی صدوق، ص۶۸۸.    
۵. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۱۷۸، ح۳.    
۶. صدوق، محمد بن علی، خصال، ص۴۱۴.    
۷. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۷۹-۸۰.    
۸. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۰، ح۱.    
۹. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۱۰. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۳۳۳.    
۱۱. خوارزمی، موفق بن احمد، مناقب خوارزمی، ص۳۲۸.    
۱۲. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۲.    
۱۳. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۱۴. ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة، ج۶، ص۲۲۰.    
۱۵. بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۳۷.
۱۶. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۱، ص۳۶۲.    
۱۷. ابن حجرعسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، ج۸، ص۲۶۲.    
۱۸. رسولی محلاتی، سیدهاشم، زندگانی حضرت فاطمه زهرا، ص۱۴ و۱.
۱۹. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۲۰. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۲.    
۲۱. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۲.    
۲۲. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۲۳. صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۶۴.    
۲۴. سلیمان بن ابراهیم، قندوزی، ینابیع المودة، ج۲، ص۳۲۲.    
۲۵. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۱۰.    
۲۶. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۲۷. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ص۱۸۱.    
۲۸. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷    .
۲۹. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۳۰. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۳.    
۳۱. بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۲۴.
۳۲. فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۷۶.    
۳۳. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۸.    
۳۴. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۳۵. فجر/سوره۸۹، آیه۲۷-۲۸.    
۳۶. . مریم/سوره۱۹، آیه۱۹.    
۳۷. . کهف/سوره۱۸، آیه۷۵.    
۳۸. . شمس/سوره۹۱، آیه۱۰.    
۳۹. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷.    
۴۰. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۳.    
۴۱. صدوق، محمد بن علی، امالی صدوق، ص۵۷۵.    
۴۲. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۲.    
۴۳. صدوق، محمد بن علی، امالی صدوق، ص۵۷۵.    
۴۴. بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۴۶.
۴۵. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب.
۴۶. زبیدی، مرتضی، تاج العروس.    
۴۷. . نساء/سوره۴، آیه۶۸.    
۴۸. حاکم نیشابوری، احمد، مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۷۴.    
۴۹. احمد بن عبدالله، ابونعیم، حلیة الاولیاء، ج۲، ص۴۱.    
۵۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳.    
۵۱. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۰.
۵۲. زمخشری، محمود بن عمر، تفسیر کشاف، ج۱، ص۱۹۳.
۵۳. ابن اثیر، علی بن محمد، اسدالغابة، ج۲، ص۱۲.
۵۴. سبط ابن جوزی، یوسف، تذکرة الائمة، ص۲۴۴.
۵۵. سیوطی، جلال‌الدین، درالمنثور، ج۵، ص۱۹۸.
۵۶. سیوطی، جلال‌الدین، خصائص الکبری، ج۲، ص۲۶۴.
۵۷. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱.
۵۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳.    
۵۹. قزوینی، محمدکاظم، فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت (ترجمه)، ص۱۲.
۶۰. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳.    
۶۱. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۳.    
۶۲. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۸-۱۹.    
۶۳. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۸.    
۶۴. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۸-۱۹.    
۶۵. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۶۶. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۴.
۶۷. کوثر/سوره۱۰۸، آیه۱.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۶۰.    
۶۹. قزوینی، محمدکاظم، فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت (ترجمه)، ص۷۵ - ۸.
۷۰. آل عمران/سوره۳، آیه۴۲.    
۷۱. . آل عمران/سوره۳، آیه۴۲ -۴۳.    
۷۲. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۲۶، ص۴۱.    
۷۳. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۹.    
۷۴. قزوینی، محمدکاظم، فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت (ترجمه)، ص۱۱.
۷۵. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۷۶. . احزاب/سوره۳۳، آیه۵۷.    
۷۷. بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۵۲.
۷۸. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۹۵.    
۷۹. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۳.    
۸۰. مجلسی، سیدمحمدباقر، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۶.    
۸۱. بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۴۴ -۵۱.
۸۲. بحرانی اصفهانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۶، ص۳۵ -۳۶.
۸۳. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۳۳.    



سایت اطلاع‌رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «فرهنگ القاب فاطمه (سلام‌الله‌علیها)»، تاریخ بازیابی، ۱۳۹۵/۱۱/۲۳.    




جعبه ابزار