استفاده از چشمه (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چشمه بعنوان یکی از نعمتهای الهی برای استفاده
موجودات در روی
زمین خلق شده است که در
بهشت نیز به عناوین مختلف آفریده شده است.
لازم است از آب چشمه که به صورت روزی خدادادی است، بجا
و مناسب استفاده شود.
واذ استسقی موسی لقومه فقلنا اضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشرة عینا قد علم کل اناس مشربهم کلوا واشربوا من رزق الله ولا تعثوا فی الارض مفسدین (
و هنگامى كه
موسی براى
قوم خود در پى آب برآمد گفتيم با عصايت بر آن تخته سنگ بزن پس دوازده چشمه از آن جوشيدن گرفت (به گونهاى كه) هر قبيله اى
آبشخور خود را مى دانست (
و گفتيم) از روزى خدا بخوريد
و بياشاميد ولى در زمين سر به
فساد برمداريد.)
«در آيه مورد بحث در مورد جوشيدن آب تعبير به «انْفَجَرَتْ» شده، در حالى كه در آيه ۱۶۰
سوره اعراف به جاى آن «انْبَجَسَت» آمده است كه اولى به معنى جريان شديد آب است
و دومى جريان خفيف
و ملايم.
آيه دوم ممكن است اشاره به مرحله ابتدائى جريان اين آب باشد تا مايه
وحشت آنها نگردد
و بنى اسرائيل به خوبى بتوانند آن را مهار كرده
و در كنترل خود در آورند، در حالى كه انفجرت به مرحله نهائى آن كه شدت جريان آب است ناظر است.
در كتاب «مفردات راغب» آمده است: «
انبجاس»
در جائى گفته مىشود كه آب از روزنه كوچكى بيرون آيد،
و «انفجار» به هنگامى گفته مىشود كه از محل وسيعى بيرون مىريزد، اين تعبير با آنچه قبلًا گفتيم كاملًا سازگار است.»
بنی اسرائیل موظف به استفاده بجا
و مناسب از چشمههای خود بودند.
واذ استسقی موسی لقومه فقلنا اضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشرة عینا قد علم کل اناس مشربهم کلوا واشربوا من رزق الله ولا تعثوا فی الارض مفسدین (
و هنگامى كه موسى براى قوم خود در پى
آب برآمد گفتيم با عصايت بر آن تخته سنگ بزن...)
«باز در اين
آیه ، خداوند به يكى ديگر از نعمتهاى مهمى كه به بنى اسرائيل ارزانى داشته اشاره كرده مىگويد: «به خاطر بياوريد هنگامى كه موسى (در آن
بیابان خشک و سوزان كه بنى اسرائيل از جهت آب سخت در مضيقه قرار داشتند) از
خداوند خود براى قومش تقاضاى آب كرد» «
وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ».
و خدا اين تقاضا را قبول فرمود، چنان كه
قرآن مىگويد: «ما به او دستور داديم عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن» «فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ».
«ناگهان آب از آن جوشيدن گرفت
و دوازده چشمه
آب (درست به تعداد قبائل بنى اسرائيل) از آن با سرعت
و شدت جارى شد» «فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً».
هر يك از اين چشمهها به سوى طايفهاى سرازير گرديد، به گونهاى كه اسباط
و قبائل بنى اسرائيل «هر كدام به خوبى چشمه خود را مىشناختند» «قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ».
در اين كه اين
سنگ چگونه سنگى بوده؟
و موسى چگونه با
عصا بر آن مىزده؟
و جريان آب از آن به چه صورت تحقق مىيافته؟ سخن بسيار گفتهاند.
آنچه
قرآن در اينباره مىگويد، بيش از اين نيست كه موسى عصاى خود را بر سنگ زد،
و دوازده چشمه آب از آن جارى گرديد.»
«بعضى از كسانى كه با
منطق اعجاز آشنا نيستند، جوشيدن اين همه آب
و اين چشمهها را از آن صخره، بعيد شمردهاند، در حالى كه اين گونه مسائل كه قسمت مهمى از
معجزه انبیاء را تشكيل مىدهد- چنان كه در جاى خود گفتهايم- امر محال يا استثناء در
قانون علیت نيست، بلكه تنها يك خارق عادت است يعنى مخالف با
علت و معلولى است كه ما با آن خو گرفتهايم.
بديهى است: تغيير مسير
علل و معلول عادى براى خداوندى كه خالق زمين،
آسمان و تمام
جهان هستی است به هيچ وجه مشكل نخواهد بود، چه اين كه اگر از روز اول، اين
علل و معلول را طور ديگرى آفريده بود
و ما با آن خو گرفته بوديم وضع كنونى را خارق عادت
و محال مىپنداشتيم.
كوتاه سخن اين كه: آفريننده عالم هستى حاكم بر
نظام علت و معلول است نه محكوم آن، حتى در زندگى روزمره ما، موارد استثنائى در
نظام موجود
علت و معلول كم نيست.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۳۳۶، برگرفته از مقاله «استفاده از چشمه».