ادات نفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ادات نفی، یک
اصطلاح نحوی که برای
انکار کردن معنای
جمله بکار برده میشود.
"نَفْی" بر وزن "فَعْل"
مصدر از مادهی "
نفی" و در
لغت به معنای انکار کردن است.
در
اصطلاح نحو، "نفی" عبارت است از انکار کردن
جمله با
ادات مخصوص و ادات نفی
حروفی هستند که این
معنا را افاده میدهند. این
حروف قبل از جمله واقع شده و عبارتاند از: "لَمْ"، "لَمّا"، "لَنْ"، "لا"، "ما"، "إنْ" و "لاتَ".
به عنوان مثال "ما" در عبارت "ما ذَهَبْتُ" از ادات نفی بوده و بر انکار و نفی آمدن
متکلم دلالت دارد.
معنای لغوی نفی (انکار کردن) در
معنای اصطلاحی آن لحاظ شده است به این بیان که متکلم جملهای را با ادات مخصوص
انکار میکند. البته باید دقت داشت که با توجه به قید "ادات مخصوص" در
تعریف اصطلاحی، معنای لغوی اعمّ از معنای اصطلاحی بوده و شامل انکار کردن به غیر ادات مخصوص همچون
جمله فعلیه "نَفَیْتُ" نیز میشود.
عالمان نحو با توجه به نوع عمل و تاثیر معنایی، ادات نفی را در دو بخش مورد بررسی قرار دادهاند؛ بخش اول که با لحاظ تاثیر ادات نفی بر
فعل مضارع و شامل سه
حرف (لَمْ، لمّا و لَنْ) میشود، در باب "فعل"، مبحث
اعراب فعل مضارع بررسی شده است. در بخش دوم که سایر ادات را تشکیل میدهد، دو رویکرد مشاهده میشود؛ بعضی همچون
ابن مالک در "
الفیة" با لحاظ عمل رفع، آنها را در
مرفوعات بعد از مبحث "
مبتدا" ذکر کرده و بعضی همچون
ابن حاجب در "
الکافیة" با لحاظ عمل
نصب، آنها را در آخر بحث
منصوبات آوردهاند. اگرچه بعضی همچون صاحب "
بداءة النحو" با عنوان مستقل ادات نفی به مجموع آنها اشاره کردهاند.
ذکر این نکته قابل توجه است که
ابن هشام در "
مغنی اللبیب " در ضمن بررسی
مفردات، ادات نفی را به صورت جداگانه بیان کرده و به کاربرد آنها در نفی اشاره میکند.
در این بخش با توجه به نوع ادات نفی، به نحوهی کاربرد، جایگاه و ویژگیهای آنها در کلام اشاره میشود:
این دو
حرف بر
فعل مضارع داخل شده و آن را در
لفظ مجزوم و در معنا به
ماضی منفی تبدیل میکنند، با این تفاوت که "لَمْ" معنای مضارع را به ماضی منفی مطلق که بر
مطلق نفی بدون هیچ قیدی همچون اتصال نفی به
زمان حال،
دلالت دارد. تبدیل کرده، مانند: «لَم یَذهَبْ أَحدٌ»، (احدی نرفت) و "لمّا" معنای آن را به ماضی منفی متصل به حال، تبدیل میکند؛
مانند: «تَعَلَّمَ أَخی القراءةَ و لَمّا یکتُبْ»، (
برادرم خواندن را یاد گرفت و هنوز ننوشته است).
میان "لَمْ" و "لمّا" فرقهای دیگری وجود دارد که در مبحث
ادات جزم مضارع، مورد بررسی قرار میگیرند.
"لَنْ" بر فعل مضارع داخل شده و آن را در لفظ
منصوب و در معنا به
مستقبل منفی تبدیل میکند؛
مانند: «وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِم».
(ولی آنها، به خاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستادهاند، هرگز
آرزوی مرگ نخواهند کرد)، در این مثال "لَنْ" از ادات نفی و بر فعل مضارع منصوب (یَتَمَنَّوْه) وارد شده است.
"لا"ی نافیه بر سه قسم است:
الف. "لا"ی نفی فعل ماضی و مضارع
ب.
لای نفی جنسج.
لای شبیه به لیسدر صورتی که "لا"ی نافیه بر
فعل ماضی داخل شود، تکرار آن
واجب است؛
مانند: «فَلَا صَدَّقَ وَ لَا صَلَّی»؛
«(در آن روز گفته میشود:) او هرگز
ایمان نیاورد و
نماز نخواند» در این آیه شریفه "لا"، بر فعل ماضی داخل و تکرار شده است.
"لا"ی نفی جنس نام دیگر آن
لای تبرئه است
یکی از
حروف ناسخ است که به طور صریح بر نفی
خبر از جمیع افراد
جنس اسم بعد از آن دلالت دارد.
در عنوان مستقل "لای نفی جنس" به
تعریف، ، شرایط عمل و دیگر
خصوصیات آن اشاره میشود. به عنوان مثال "لا" در آیه «قَالَ لَا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ»
«(
یوسف) گفت: امروز
ملامت و
توبیخی بر شما نیست!» "لا"ی نفی جنس بوده که بر
اسم نکره (تثریبَ) وارد شده است.
"لا"ی
شبیه به "
لیس" از جمله
حروفی است که در معنا و عمل به "
لیس"
شباهت داشته و
اسم را
مرفوع و
خبر را
منصوب میکند.
به عنوان مثال "لا" در عبارت «لا رجلٌ غائباً»، "لا"ی
شبیه به "
لیس" بوده که اسم (رجل) را
مرفوع و
خبر (غائبا) را
منصوب کرده است.
مای نافیه بر دو قسم است:
الف. "ما"ی نفی فعل ماضی و
مضارع؛ مانند: «ما حَضَرَ المعلّمُ» و «مَا تُنفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ الله»
«(ولی) جز برای
رضای خدا،
انفاق نکنید». .
ب. "ما"ی
شبیه به "
لیس"؛ مانند: «مَا هَذَا بَشَرًا».
«این
بشر نیست».
این دو از
حروف شبیه به "
لیس" هستند و هنگامی که در
کلام،
قرینهای ای بر تعیین زمان خاصّی نباشد، بر نفی در
زمان حال دلالت دارند؛
مانند: «إنْ الذهبُ رخیصاً»، (طلا ارزان نیست) و «لاتَ حینَ مناصٍ»
«ولی وقت
نجات گذشته بود»
ادات نفی به
اعتبار جملهی نفی شده توسط آنها، بر دو گونهاند:
این ادات شامل "ما" و " لا"ی نفی فعل، "لَمْ"، "لَمّا" و "لَنْ" میشوند.
این ادات شامل
حروف شبیه به لیس ("إنْ"، "ما"، "لا" و "لاتَ") و
لای نفی جنس میشوند.
آیه «قَالُواْ سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إنَّکَ أَنتَ الْعَلِیمُ الحَکِیم»،
(
فرشتگان عرض کردند:
منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما
تعلیم دادهای، نمیدانیم تو
دانا و حکیمی)؛ "لا" در این آیه شریفه "لا"ی نفی جنس
و از ادات نفی بوده که بر
اسم نکره (عِلْم) داخل شده است.
ادوات نفی که معنای نفی میدهند، در
قرآن نیز آمدهاند؛ مانند:
۱. لا: (... لا ریب فیه...)؛ «که در (حقانیت) آن هیچ
تردیدی نیست».
۲. لن: (... لن ترانی...)؛ «هرگز مرا نخواهی دید».
۳. ما: (... ما هذا بشرا...)؛ «این
بشر نیست».
نفی در این ادات، یکسان نیست؛ مثلا نفی در «لن» به معنای نفی ابدی است؛ برخلاف «لا» و «ما».
۴.
لیس: (... الا یوم یاتیهم
لیس مصروفا عنهم...)؛ «آگاه باش روزی که (
عذاب ) به آنان برسد از ایشان بازگشتنی نیست».
حدیث «یا علی طوبی لصورةٍ نَظرَ اللهُ إلیها تبکی علی ذنبٍ لم یطَّلعْ علی ذلک الذنبِ أحدٌ غیرُ الله»،
(یا
علی خوشا به حال صورتی که
خدا به آن بنگرد، در حالی که بر
گناهی گریه میکند که جز خدا کسی از آن مطّلع نیست)، در این
حدیث شریف "لَمْ" از ادات نفی است که بر
فعل مضارع (یطّلع) وارد شده و آن را
مجزوم ساخته است.
پژوهشکده باقرالعلوم. فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «ادات نفی».