ابومحمد ابنعقیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ عَقیل، ابومحمد بهاءالدین عبدالله بن عبدالرحمان (۹
محرم ۶۹۸ -۲۳
ربیع الاول ۷۶۹ق/۱۷ اکتبر ۱۲۹۸-۱۷ نوامبر ۱۳۶۷م)،
نحوی،
فقیه و
قاضی شافعی میباشد.
نسب وی به
عقیل بن ابی طالب میرسد،
بنابراین اصلاً
قرشی هاشمی است و اینکه او را
آمدی و
هَمَدانی خواندهاند، محتمل است که ناظر به اقامت برخی اجداد نزدیکتر او در این شهرها بوده باشد، وی به
بالس و
حلب نیز منسوب است.
ابن عقیل گرچه در قاهره بالید،
اما از گفته
ابن حجر که او را «نزیل»
قاهره میداند و به تهیدست بودن او هنگام ورود به قاهره اشاره میکند، چنین برمیآید که وی در آن
شهر به
دنیا نیامده بوده است. با این حال
ابن جزری تولد او را در
مصر دانسته است.
ابن عقیل در قاهره به محضر
ابوحیان اندلسی راه یافت تا
نحو بیاموزد و ابوحیان او را تحت حمایت گرفت و ابن عقیل ۱۲ سال در کنار استاد گذراند و در شمار بهترین شاگردان او درآمد.
صفدی که از شاگردان ابن عقیل در فقه]] و
حدیث به شمار میرود، شرح بالنسبه کاملی از مشایخ وی و ریز موادی که ابن عقیل نزد آنان خوانده، به دست داده است.
ابن عقیل
قرائتهای هفتگانه را نزد
تقیالدین صائغ فراگرفت و در میان استادان خود به
علاءالدین قونوی بسیار نزدیک بود و ادب عربی،
فقه،
اصول،
منطق و
تفسیر را نزد او آموخت. همچنین از
زینالدین کتانی،
ابن صابونی و
بدرالدین ابن جماعه بهره برد.
چون
خطیب قزوینی در ۷۲۷ق به مصر آمد و
قاضی القضاة شد،
ابن عقیل در شمار نزدیکان او درآمد و
معلّم فرزندان وی شد، مدتی نیز در مدرسه قطبیه کبری تدریس کرد و در
جامع ناصری به آموختن فقه پرداخت. درس تفسیری هم در
جامع طولونی برقرار کرد
که دوره آن ۲۳ سال طول کشید.
ابن عقیل در کنار تدریس و تفسیر چند بار نیز به امر قضا پرداخت. مدتی نیابت خطیب قزوینی و پس از آن نیابت قاضی القضاة
عزالدین ابن جماعه را برعهده داشت، اما چندی بعد ابن
جماعه او را به سبب سخن ناروایی که درباره قاضی
موفقالدین حنبلی گفته بود از این منصب عزل کرد. وی یک بار دیگر در ۷۵۹ق تحت حمایت امیر صرغتمش، پس از عزل ابن
جماعه، جانشین او شد و به قاضی القضاتی مصر دست یافت. با آنکه ابن عقیل بیش از ۸۰ روز در این منصب باقی نماند، اما در همین مدت کوتاه برخی
احکام را که ناروا میدانست، لغو کرد و ثروتهای کلانی را میان طلاب و فقها تقسیم نمود.
ابن عقیل در نحو نیز به درجهای رسید که استادش ابوحیان او را داناترین نحویان گیتی خوانده است.
از شاگردان برجسته او غیر از
صفدی باید از
سراج الدین بلقینی یاد کرد که
دختر استاد را به زنی گرفت. نوادهاش جلالالدین و
ولیالدین عراقی نیز از او
روایت کردند
و پسرش فتحالدین را هم از شاگردان او باید دانست که پس از
مرگ پدر به جای او در
زاویه خشّابیه از
جامع عمری بر مسند نشست، اما برخلاف پدر از فضل مایه چندانی نداشت و به زودی بلقینی وی را کنار زد و به کرسی استاد دست یافت.
ابن جزری یک سال پیش از
مرگ ابن عقیل در ۷۶۸ق در موسم
حج با وی دیدار کرده و در
مکه و
مدینه همراه او بوده است.
ابن عقیل در
قاهره درگذشت و او را در نزدیکی آرامگاه شافعی به خاک سپردند.
۱.
شرح الفیه ابن مالک. ابن عقیل این شرح را ضمن تدریس برای فرزندان خطیب قزوینی به ایشان
املا کرد.
شرح مذکور از زمان خود او مورد توجه قرار گرفت و در نیمه اول
سده نهم شرحی معروف بود.
این کتاب امروزه هم در برخی از مدارس دینی و دانشگاهها تدریس میشود.
قدیمترین چاپ این اثر به سال ۱۲۵۱ق در بولاق صورت گرفت. پس از آن به کوشش محققان متعدد چندین بار دیگر به چاپ رسیده است که از میان آنها چاپ محمد محییالدین عبدالحمید همراه با تألیفی از او موسوم به منحة الجلیل در ۱۳۵۰ق در قاهره یاد کردنی است. این شرح به آلمانی نیز ترجمه شده و در ۱۸۵۲م در برلین به چاپ رسیده است.
۲.
المساعد علی تسهیل الفوائد لابن مالک که در ۱۹۸۰م به کوشش محمد کامل برکات در
دمشق به چاپ رسیده است.
تیسیر الاستعداد لرتبة الاجتهاد؛ خلاصهای است از اثر مطول خود وی با نام
الجامع النفیس که آن را در ضمن املا به صورت اثر حاضر تلخیص کرد.
از این اثر نسخهای نفیس به خط مؤلف در ۴ جلد در دارالکتب مصر نگهداری میشود.
۱.
الجامع النفیس فی مذهب الامام محمد بن ادریس. این اثر بنا به وصفی که صفدی
از آن به دست داده، تتّبعی است مفصل در مسائل خلاف و ادلّه
مذهب شافعی از کتاب و
سنت.
۲.
الذخیره، در تفسیر بخشی از
قرآن که تا آخر
سوره آل عمران یا تا میانه
سوره نساء را دربر میگرفته است. ابن عقیل خود این
تفسیر را با عنوان
الاملاء الوجیز علی الکتاب العزیز مختصر کرده بوده است.
۳.
ذیل بر الجامع النفیس. ابن عقیل در این ذیل به شیوه
تهذیب الاسماء و اللغات نووی به بیان شرح حال همه کسانی که در
الجامع از آنها مطلبی نقل کرده بود، پرداخته و نیز درباره واژگان
الجامع و ضبط آنها شرحی آورده است.
(۱) ابن تغری بردی، النجوم.
(۲) ابن حجر، احمد، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۳) ابن رافع سلامی، محمد، الوفیات، به کوشش صالح مهدی عباس و بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
(۴) ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
(۵) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۱ق.
۶) بغدادی، ایضاح.
(۷) حاجی خلیفه، کشف.
(۸) خدیویه، فهرست.
(۹) سخاوی، عبدالرحمان، الذیل علی رفع الاصر، به کوشش جوده هلال و محمد محمود صبح، قاهره، الدار المصریة.
(۱۰) سیوطی، عبدالرحمان، بغیة الوعاة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
(۱۱) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، ویسبادن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۱۲) ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن عقیل»، ج۴، ص۱۵۲۹.