ابوالحارث
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوالْحارِثْ، از
قراء سبعه و یکی از دو راوی
قرائت کسائی از
قراء سبع میباشد.
اَبوالْحارِثْ،، لیث بن خالد بغدادی (د۲۴۰ق/۸۵۴م)، یکی از دو راوی قرائت
کسائی از
قراء سبع میباشد.
برخی از اهل قرائت چون
احمد بن حسن بطّی ،
احمد بن نصر شذائی و اهوازی وی را با محدث معاصرش
ابوبکر لیث بن خالد مروزی که از شاگردان مالک بوده، خلط کردهاند.
از جزئیات زندگی او اطلاعی در دست نیست، حتی تاریخ وفات او را تنها در منابع متأخر چون آثار
ذهبی ،
و
ابنجزری میتوان یافت.
استاد اصلی او
کسائی است و ابوالحارث قرائت را به طریق عرض از او فراگرفت، اما از برخی استادان دیگر چون
یحیی بن مبارک یزیدی از
قراء چهاردهگانه و
حمزة بن قاسم احول نیز بهره برد.
گفتنی است که در میان شاگردان
کسائی تنها روایت او و
ابوحفص دوری به عنوان دو روایت اصلی تداول یافت
و حتی روایت وی بر همتایش دوری نیز در رواج غلبه یافت، تا آنجا که ابنجزری در النشر
روایت ابوالحارث را از ۴۰طریق و روایت دوری را از ۲۴طریق گردآورده است.
شاید از مهمترین عواملی که موجب شد تا روایت ابوالحارث، روایت دیگر شاگردان
کسائی چون
ابوعبید ،
نصیر بن یوسف و
احمد بن جبیر انطاکی را که در برههای از زمان رواج داشته و حتی گاه مهمتر از روایت ابوالحارث تلقی میشده، تحت الشعاع قرار دهد، این بود که وی برخلاف جمعی از آنان از اعمال نظر شخصی و مخالفت با
کسائی خودداری میورزید.
همین خصیصه که ظاهراً بین ابوالحارث و دوری مشترک بود، باعث شد تا اختلاف بین این دو در نقل از
کسائی به چند مورد معدود منحصر گردد.
مورد جدی اختلاف عمدتاً در مسائل تجویدی است، نظیر اختلاف در چند مورد اماله که ابوالحارث در آنها به عدم
اماله گرائیده است
. تنها در مورد امکان ادغام لام ساکن شده بر اثر جزم در حرف ذال، مانند «مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ»،
ابوالحارث ادغام را برگزیده است.
در شواذ قرائات نیز یک مورد دیده میشود که ابوالحارث برخلاف دوری اماله را ترجیح داده است.
اما چند مورد اختلاف نقل شده در مسائل غیرتجویدی را، نظیر اختلاف در حرکت میم «یَطْمِثْهُنَّ» در دو آیه
به ضمه یا کسره، نمیتوان جدی تلقی کرد، (زیرا در همه موارد قول به تخییر از شخص
کسائی نقل شده است.
مهمترین شاگرد ابوالحارث که قرائت
کسائی از طریق او به
ابن مجاهد ،
ابوبکر ابن کامل ،
احمد بن حسن بطی و دیگران رسیده،
محمد بن یحیی کسائی صغیر است.
شاگرد دیگر وی
سلمة بن عاصم بغدادی است که روایت ابوالحارث را به ثعلب و
محمد بن فرج غسانی انتقال داده است.
فضل بن شاذان رازی و
یعقوب بن احمد ترکمانی نیز در قرائت از او بهره گرفتهاند.
ابوالحارث به گونه محدودی به حدیث پرداخته است. او از استادش یزیدی
حدیث شنیده
و شاگردش
کسائی صغیر در حدیث نیز از او روایت کرده است.
(۱) ابنجزری، محمد بن محمد، غایة النهایه، به کوشش گبرگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
(۲) ابنجزری، محمد بن محمد، النشر، به کوشش علی محمد ضباع، قاهره، کتابخانه مصطفی محمد.
(۳) ابن خالویه، حسین بن احمد، مختصر فی شواذ القرآن، به کوشش گبرگشترسر، قاهره، ۱۹۳۴م.
(۴) ابنمجاهد، احمد بن موسی، السبعه، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۷۲م.
(۵) ا بن مهران، احمد بن حسین، المبسوط، به کوشش سبیع حمزه حاکمی، دمشق، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
(۶) ابن ندیم، الفهرست.
(۷) ابوعمرودانی، عثمان بن سعید، التیسیر، به کوشش اوتوپرتسل، استانبول، ۱۹۲۰م.
(۸) اندرابی، احمد بن ابیعمر،
قراء
ات القراء المعروفین، به کوشش احمد نصیف جنابی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
(۹) خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۱۰) خطیب بغدادی، احمد بن علی، شرف اصحاب الحدیث، به کوشش محمد سعید خطیب اوغلی، آنکارا، ۱۹۷۱م.
(۱۱) ذهبی، محمد بن احمد، العبر، به کوشش محمد سعید زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۲) ذهبی، محمد بن احمد، معرفة
القراء الکبار، به کوشش محمد سعید جادالحق، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالحارث»،ج۵، ص۲۰۵۶.