ابنبابشاذ ابوالحسن طاهر بن احمد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ بابْشاذ، ابوالحسن طاهر
بن احمد (د ۴۶۹ق/۱۰۷۶م)، از بزرگترین
علمای نحو در
مصر میباشد.
اصل او را از
دیلم دانستهاند.
نام نیای وی این انتساب را تأیید میکند، زیرا بابشاذ از نامهای کهن
فارسی است.
خاندان وی که گویا
تجارت مروارید میکردند، به مصر رفتند و در آنجا اقامت گزیدند.
ابن بابشاذ خود نیز به عنوان تاجر مروارید از مصر به
بغداد رفت، از این رو به جوهری نیز شهرت یافته است. وی در بغداد کسب
علم کرد،
اما از
سبب روی آوردن او به علم در کتابهای تراجم سخنی نیامده است. شاید در بغداد، آوازه نظامیه (تأسیس در نیمه دوم سده ۵ق/۱۱م.) این تاجر جوان را مجذوب خویش ساخته باشد.
ابن بابشاذ پس از چندی به مصر بازگشت و در دوران خلافت
المستنصر فاطمی (۴۲۰-۴۸۷ق/۱۰۲۹-۱۰۹۴م) در دیوان انشاء عهدهدار تصحیح مراسلات دیوانی گردید، به گونهای که تا نامهای از نظر او نمیگذشت، فرستاده نمیشد.
وی در این سمت مستمری خوبی دریافت میکرد و علاوه بر این از سرپرستی امرا اقراء (= آموزش
قرآن و زبان
عربی) در
مسجد عمرو بن عاص نیز مقرری داشت
و اوقات فراغت خویش را به
عبادت و
مطالعه میگذرانید.
گویا در همین اوقات بود که به نوشتن تعلیقه خود در نحو پرداخت که گویند اگر بازنویسی میشد، به ۱۵ مجلد بالغ میگردید.
این تعلیقه که گویی از لوازم شغل تصحیح مراسلات در دیوان شده بود، پس از او تا سه چهار نسل به جانشینانش واگذار شد؛ ابتدا به شاگردش ابوعبدالله
محمد بن برکات سعیدی، سپس به ابومحمد
عبدالله بن بری و بعد از وی به شیخ
ابوالحسین نحوی رسید. هر یک از ایشان، این تعلیقه را به جانشین خویش میبخشید و او را بر حفظ و نگاهداری آن سفارش میکرد.
قفطی گوید: آنگاه که من در
حلب بودم و خبر فوت شیخ ابوالحسین نحوی به من رسید، یکی از افراد مورد اعتماد خویش را به
قاهره فرستادم و از او خواستم تا این تعلیقه را به هر قیمتی که باشد و نیز کتاب تذکره ابوعلی را، برای من تهیه کند. وی چون بازآمد، خبر داد که این دو کتاب به
تصرف پادشاه مصر الملک الکامل ناصرالدین (۵۷۶ - ۶۳۵ق/۱۱۸۰- ۱۲۳۸م) در آمده است.
گویند ابن بابشاذ نزد ابویعقوب
یوسف نجیرمی (۳۴۵-۴۲۳ق/۹۵۶-۱۰۳۲م) درس خواند،
اما گویا بیش از همه، از
قاسم بن محمد واسطی کسب علم کرده است.
یاقوت گوید چون واسطی در مصر مسکن گزید، ابن بابشاذ
خواهر او را به
زنی گرفت و کمر به خدمت استاد بست و از او
ادب آموخت. و نیز آنگاه که
خطیب تبریزی (۴۲۱-۵۰۲ق/۱۰۳۰- ۱۱۰۸م) به مصر رفت، ابن بابشاذ چندی نزد او به آموختن
لغت پرداخت.
در اینکه خطیب تبریزی در عنفوان جوانی به مصر سفر کرده است، جای تردید نیست، اما نکته قابل تأمل اینجاست که ابن بابشاذ در آن زمان، خود عهدهدار شغل حساسی در دیوان انشا و نیز مسئول اقراء در مسجد عمروبن عاص بود.
از جمله شاگردان ابن بابشاذ میتوان از
محمد بن برکات سعیدی (۴۲۰-۵۲۰ق/۱۰۲۹-۱۱۲۶م) و نیز
ابوالقاسم بن فحام نام برد.
وی در اواخر عمر
زهد پیشه کرد، از کار تصحیح کناره جست و داروندار خویش را فروخت و با کمترین مایه در حجرهای که در مسجد عمرو
بن عاص قرار داشت،
عزلت گزید.
در سبب تزهد وی داستانی نقل کردهاند که در منابع به گونهای مفصل، مضبوط است.
مرگ او به صورت غریبی اتفاق افتاد و گویا بر اثر سقوط از پشتبام
مسجد جامع درگذشته است.
ابن خلکان نقل میکند که خود
قبر او را
زیارت کرده و تاریخ وفات وی را از روی سنگ قبری که بالای سر او قرار داشت، خوانده است.
از او جز آثاری در نحو بر جای نمانده است. گویا بزرگترین اثر وی، تعلیقهای است که پیش از این بدان اشاره شد. این تعلیقه را نحویان بعد از وی تعلیقالغرفة یا الغرفة نامیدهاند.
از جمله کتابهایی که برای وی برمیشمارند المقدمة و شرح آن، شرحالجمل
زجاجی، شرحالنخبة
و شرح کتابالاصول
ابن سراج است.
آنچه اینک در دست است، عبارت است از:
۱. مقدمة ابن بابشاذ یا المقدمة المُحْسِبة (یا المُحَسّبة) فی فن العربیة در نحو، مشتمل بر ۱۰ باب. وی در این کتاب علم نحو را اینگونه معرفی میکند: «علم نحو، علمی است که از
کتاب خدا و نیز کلام فصیح به کمک
قیاس و
استقراء استنباط میشود و غرض از آن شناخت کلام صحیح از ناصحیح است». نسخ خطی این کتاب در کتابخانههای بزرگ دنیا محفوظ است و بروکلمان ۱۶ نسخه خطی از آن را یاد کرده است. این مقدمه، توسط
ابن عصفور علی بن مؤمن (د ۶۶۳ق/۱۲۶۵م) تلخیص شد.
۲. الجمل الهادیة فی شرح المقدمة الکافیة، وی این کتاب را در شرح مقدمه، به رشته تحریر درآورده است و بروکلمان، به ۱۰ نسخه از آن در ۲ روایت اشاره میکند. علاوه بر شرحی که خود ابن بابشاذ بر مقدمه نوشته، شروح دیگری نیز بر آن نوشتهاند، از آن جمله است: عمدة ذوی الهمم
علی المحسبة فی علمی اللسان و القلم،
تألیف علی بن محمد بن سلیمان بن هطیل (د ۸۰۰ق/۱۳۹۷م)؛ الحاصر لفواید مقدمة طاهر، تألیف
یحیی بن حمزة بن علی علوی (د ۷۴۹ق/۱۳۴۸م)؛ اللمع الکاملیة فی شرح مقدمة ابن بابشاذ، تألیف
عبداللطیف بن ابیبکر ابن احمد شرجی (د ۸۰۲ق/۱۳۹۹م) به نظم؛ شرح مقدمة ابن بابشاذ، تألیف
عبداللطیف بن یوسف بن محمد بغدادی (د ۶۲۹ق/۱۲۳۲م)؛ شرح مقدمة ابن بابشاذ، تألیف
احمد بن عثمان بن ابی بکر زبیدی بصیبص (د ۷۶۸ق/۱۳۶۷م)
۳. شرح الجمل الکبیرة، اصل کتاب از
عبدالرحمان بن اسحاق زجاجی (د ۳۳۹ق/۹۵۰م) در اصول نحو است. بروکلمان به ۴ نسخه خطی آن اشاره میکند.
(۱) ابن انباری، عبدالرحمان، نزهةالالباء، قاهره، ۱۲۹۴ق/۱۸۷۴م.
(۲) ابن تغری بردی، النجوم.
(۳) ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۹ق/۱۹۴۰م.
(۴) ابن خلکان، وفیات.
(۵) حاجی خلیفه، کشفالظنون، استانبول، ۱۹۴۱م.
(۶) ذهبی، محمد، سیر اعلامالنبلاء، به کوشش شعیب الارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
(۷) ذهبی، العبر، به کوشش فؤاد سید، کویت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
(۸) سیوطی، بغیةالوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
(۹) فروخ، عمر، تاریخالادب العربی، بیروت، ۱۹۸۱م.
(۱۰) قفطی،
علی، انباهالرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
(۱۱) یافعی، عبدالله، مرآةالجنان، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۴- ۱۳۳۹ق.
(۱۲) یاقوت، ادبا.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنبابشاذ»، ج۳، ص۹۲۵.