ابزار انذار (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابزار و وسیلههای
انذار با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
جهنم، وسیلهای برای هشدار و انذار
انسانها :
«ساصلیه سقر• وما ادرلـک ما سقر• لاتبقی ولاتذر• لواحة للبشرانها لاحدی الکبر• نذیرا للبشر؛
(اما) بزودی او را وارد
سقر (
دوزخ) می کنم! و تو نمی دانی «سقر» چیست! (آتشی است که) نه چیزی را باقی می گذارد و نه چیزی را رها می سازد!
پوست تن را بکلی دگرگون می کند! که آن (حوادث هولناک
قیامت) از مسائل مهم است! هشدار و انذاری است برای همه انسانها.»
از ابزار انذار، قرآن است.
قرآن، وسیله انذار و
هشدار به انسانها:
۱. «... واوحی الی هـذا القرءان لانذرکم به...؛
... این
قرآن بر من
وحی شده، تا شما و تمام کسانی را که این قرآن به آنها می رسد، بیم دهم (و از مخالفت فرمان
خدا بترسانم)....»
۲. «وهـذا کتـب انزلنـه مبارک مصدق الذی بین یدیه ولتنذر
ام القری ومن حولها...؛
و این کتابی است که ما آن را نازل کردیم کتابی است پربرکت، که آنچه را پیش از آن آمده، تصدیق می کند (آن را فرستادیم تا مردم را به پاداشهای الهی، بشارت دهی،) و تا (اهل)
ام القری (
مکه) و کسانی را که گرد آن هستند، بترسانی!....» مقصود از «من حولها» میتواند همه اهل
زمین باشند.
۳. «کتـب انزل الیک فلایکن فی صدرک حرج منه لتنذر به...؛
این کتابی است که بر تو نازل شده و نباید از ناحیه آن، ناراحتی در سینه داشته باشی! تا به وسیله آن، (مردم را از عواقب سوء
عقاید و اعمال نادرستشان) بیم دهی....»
۴. «هـذا بلـغ للناس ولینذروا به....؛
این (قرآن،) پیام (و ابلاغی) برای (عموم) مردم است تا همه به وسیله آن انذار شوند....»
۵. «الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتـب... • قیما لینذر باسا شدیدا من لدنه...؛
حمد مخصوص خدایی است که این کتاب (آسمانی) را بر بنده (برگزیده) اش نازل کرد... در حالی که ثابت و مستقیم و نگاهبان کتابهای (آسمانی) دیگر است تا (بدکاران را) از عذاب شدید او بترساند ....»
۶. «قل انمآ انذرکم بالوحی...؛
بگو: من تنها بوسیله وحی شما را انذار میکنم!....»
۷. «تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعــلمین نذیرا؛
زوال ناپذیر و پر برکت است کسی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا بیم دهنده جهانیان باشد.»
۸. «نزل به الروح الامین• علی قلبک لتکون من المنذرین؛
روح الامین آن را نازل کرده است بر
قلب (پاک) تو، تا از انذارکنندگان باشی! »
۹. «تنزیل الکتـب... •
ام یقولون افتریه بل هو الحق من ربک لتنذر قوما مااتـیهم من نذیر...؛
این کتابی است که نازل شده... ولی آنان می گویند: (محمد) آن را بدروغ به خدا بسته است، اما این سخن حقی است از سوی پروردگارت تا گروهی را انذار کنی که پیش از تو هیچ انذارکننده ای برای آنان نیامده است....»
۱۰. «ان هو الا ذکر وقرءان مبین• لینذر من کان حیا...؛
ما هرگز
شعر به او (
پیامبر) نیاموختیم، و شایسته او نیست (
شاعر باشد) این (کتاب آسمانی) فقط ذکر و قرآن مبین است! تا افرادی را که زنده اند بیم دهد ....»
۱۱. «والکتـب المبین• انا انزلنـه فی لیلة مبـرکة انا کنا منذرین؛
سوگند به این
کتاب روشنگر، که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم ما همواره انذارکننده بوده ایم!»
۱۲. «وکذلک اوحینا الیک قرءانا عربیا لتنذر
ام القری ومن حولها...؛
و این گونه قرآنی عربی (فصیح و گویا) را بر تو وحی کردیم تا «
ام القری» (مکه) و مردم پیرامون آن را انذار کنی ....» مقصود از «من حولها» میتواند همه اهل زمین باشند.
قرآن، وسیله هشدار دادن
محمد صلیاللهعلیهوآله به
دشمنان سرسخت
اسلام:
«فانما یسرنـه بلسانک... وتنذر به قوما لدا؛
و ما فقط آن (قرآن) را بر
زبان تو آسان ساختیم تا... و دشمنان سرسخت را با آنان انذار کنی.»
قرآن، وسیله هشدار به مردم از
عذاب شدید الهی:
«الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتـب ولم یجعل له عوجا• قیما لینذر باسا شدیدا من لدنه...؛
حمد مخصوص خدایی است که این کتاب (آسمانی) را بر بنده (برگزیده) اش نازل کرد، و هیچ گونه کژی در آن قرار نداد. در حالی که ثابت و مستقیم و نگاهبان کتابهای (آسمانی) دیگر است تا (بدکاران را) از عذاب شدید او بترساند....»
قرآن، کتابی برای انذار و هشدار دادن به مردم
حجاز:
۱. «وهـذا کتـب انزلنـه مبارک مصدق الذی بین یدیه ولتنذر
ام القری ومن حولها...؛
و این کتابی است که ما آن را نازل کردیم کتابی است پربرکت، که آنچه را پیش از آن آمده، تصدیق میکند (آن را فرستادیم تا مردم را به پاداشهای الهی، بشارت دهی،) و تا (اهل)
ام القری (
مکه) و کسانی را که گرد آن هستند، بترسانی!....» مقصود از «من حولها» میتواند مردم حجاز باشند.
۲. «تنزیل الکتـب لا ریب فیه... •
ام یقولون افتره بل هو الحق من ربک لتنذر قوما ما اتهم من نذیر من قبلک...؛
این کتابی است که از سوی پروردگار جهانیان نازل شده، و شک و تردیدی در آن نیست! ... ولی آنان می گویند: (محمد) آن را بدروغ به خدا بسته است، اما این سخن حقی است از سوی پروردگارت تا گروهی را انذار کنی که پیش از تو هیچ انذارکننده ای برای آنان نیامده است، شاید (پند گیرند و) هدایت شوند»
۳.«وکذلک اوحینا الیک قرءانا عربیا لتنذر
ام القری ومن حولها...؛
و این گونه قرآنی عربی (فصیح و گویا) را بر تو وحی کردیم تا «
ام القری» (مکه) و مردم پیرامون آن را انذار کنی ....» مقصود از «من حولها» میتواند مردم حجاز باشند.
قرآن، وسیله انذار و هشدار دادن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به
ستمگران:
«... وهـذا کتـب مصدق لسانا عربیا لینذر الذین ظـلموا...؛
و پیش از آن، کتاب موسی که پیشوا و
رحمت بود (نشانه های آن را بیان کرده)، و این کتاب هماهنگ با نشانه های
تورات است در حالی که به
زبان عربی و فصیح و گویاست، تا ظالمان را بیم دهد....»
پیامبر صلیاللهعلیهوآله، موظف به انذار
خائفان از
قیامت به وسیله قرآن:
«... ان اتبع الا ما یوحی الی... • وانذر به الذین یخافون ان یحشروا الی ربهم...؛
... تنها از آنچه به من
وحی می شود پیروی می کنم.... و به وسیله آن (قرآن)، کسانی را که از روز
حشر و
رستاخیز می ترسند، بیم ده!....»
قرآن، کتاب روشنگر خدا وسیله انذار به زنده دلان و اهل
ایمان:
«... ان هو الا ذکر وقرءان مبین• لینذر من کان حیا ویحق القول علی الکـفرین؛
ما هرگز
شعر به او (پیامبر) نیاموختیم، و شایسته او نیست (شاعر باشد) این (
کتاب آسمانی) فقط ذکر و قرآن
مبین است! تا افرادی را که زنده اند بیم دهد (و بر کافران اتمام
حجت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلم گردد!»
قرآن، وسیله هشدار به صاحبان خرد:
«... ان هو الا ذکر وقرءان مبین• لینذر من کان حیا ویحق القول علی الکـفرین؛
... این (کتاب آسمانی) فقط ذکر و قرآن مبین است! تا افرادی را که زنده اند بیم دهد (و بر کافران اتمام حجت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلم گردد! »
در حدیثی از
امام علی علیهالسلام «
حیا» به
عاقل تفسیر شده است.
قرآن، انذار دهنده به انسانهای آگاه:
«کتـب فصلت ءایـته قرءانا عربیا لقوم یعلمون• بشیرا ونذیرا فاعرض اکثرهم فهم لایسمعون؛
کتابی که آیاتش هر مطلبی را در جای خود بازگو کرده، در حالی که فصیح و گویاست برای جمعیتی که آگاهند! قرآنی که بشارت دهنده و بیم دهنده است ولی بیشتر آنان روی گردان شدند از این رو چیزی نمی شنوند!»
معجزات الهی، وسیله اخطار به انسانها:
«وما منعنآ ان نرسل بالایـت الا ان کذب بها الاولون وءاتینا ثمود الناقة مبصرة فظـلموا بها وما نرسل بالایـت الا تخویفا؛
هیچ چیز مانع ما نبود که این معجزات (درخواستی بهانه جویان) را بفرستیم جز اینکه پیشینیان (که همین درخواستها را داشتند، و با ایشان هماهنگ بودند)، آن را
تکذیب کردند (از جمله،) ما به (قوم)
ثمود،
ناقه دادیم (معجزه ای) که روشنگر بود اما بر آن ستم کردند (و ناقه را کشتند). ما
معجزات را فقط برای بیم دادن (و اتمام حجت) می فرستیم.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۱۲۷، برگرفته از مقاله «ابزار انذار».