ابرای مهریه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابرای مهریه در برخی موارد
از نظر
قرآن کریم جایز می باشد.
مؤمنان به
احسان به یک دیگر، با
ابراء و
بخشش مهریه ترغیب شدند.
«... الا ان یعفون او یعفوا الذی بیده عقدة النکاح وان تعفوا اقرب للتقوی ولاتنسوا الفضل بینکم ان الله بما تعملون بصیر؛
و اگر پيش
از آنكه با آنان نزديكى كنيد طلاقشان گفتيد در حالى كه براى آنان مهرى معين كردهايد پس نصف آنچه را تعيين نمودهايد (به آنان بدهيد) مگر اينكه آنان خود ببخشند يا كسى كه پيوند نكاح به دست اوست ببخشد و گذشت كردن شما به تقوا نزديكتر است و در ميان يكديگر بزرگوارى را فراموش مكنيد زيرا خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست.»
ابرای نصف مهریه
از سوی ولی زوجه جایز است.
«وان طـلقتموهن من قبل ان تمسوهن... فنصف ما فرضتم الا... او یعفوا الذی بیده عقدة النکاح...؛
و اگر پيش
از آنكه با آنان نزديكى كنيد طلاقشان گفتيد در حالى كه براى آنان مهرى معين كردهايد پس نصف آنچه را تعيين نمودهايد (به آنان بدهيد) مگر اينكه آنان خود ببخشند يا كسى كه پيوند نكاح به دست اوست ببخشد و گذشت كردن شما به تقوا نزديكتر است و در ميان يكديگر بزرگوارى را فراموش مكنيد زيرا خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست» (در «الذی بیده عقدة النکاح» سه احتمال وجود دارد:
زوجه، ولی زوجه،
زوج؛
برداشت فوق بر این اساس است که مقصود
از الذی «بیده عقدة النکاح» ولی زوجه باشد که در صورت مصلحت؛ نصف مهر را ابرا میکند.)
اسقاط نصف مهریه (یا کم تر
از آن)
از سوی زوجه در صورت
طلاق وی پیش
از آمیزش جایز است.
«وان طـلقتموهن من قبل ان تمسوهن وقد فرضتم لهن فریضة فنصف ما فرضتم الا ان یعفون...؛
و اگر پيش
از آنكه با آنان نزديكى كنيد طلاقشان گفتيد در حالى كه براى آنان مهرى معين كردهايد پس نصف آنچه را تعيين نمودهايد (به آنان بدهيد) مگر اينكه آنان خود ببخشند يا كسى كه پيوند نكاح به دست اوست ببخشد و گذشت كردن شما به تقوا نزديكتر است و در ميان يكديگر بزرگوارى را فراموش مكنيد زيرا خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست.»(جواز ابرا «کم تر
از نصف مهر»
از سوی
زن با استفاده
از مفهوم اولویت است.)
ابرای
شوهر از نصف مهریه پرداخت شده به زوجه جایز است.
«وان طـلقتموهن من قبل ان تمسوهن وقد فرضتم لهن فریضة فنصف ما فرضتم الا ان یعفون..؛
و اگر پيش
از آنكه با آنان نزديكى كنيد طلاقشان گفتيد در حالى كه براى آنان مهرى معين كردهايد پس نصف آنچه را تعيين نمودهايد (به آنان بدهيد) مگر اينكه آنان خود ببخشند يا كسى كه پيوند نكاح به دست اوست ببخشد و گذشت كردن شما به تقوا نزديكتر است و در ميان يكديگر بزرگوارى را فراموش مكنيد زيرا خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست.»
به مهر «صداق» گفته میشود.
زن با خود عقد،
صداق را مالک میشود و
ملکیّت تمام آن با دخول استقرار پیدا میکند، پس اگر قبل
از دخول او را طلاق دهد نصف آن به شوهر برمیگردد و برای
زن نصف آن باقی میماند. و
زن حق دارد بعد
از عقد، هر نوع تصرفی در آن بکند و بعد
از اینکه او را قبل
از دخول طلاق داد نصف آنچه که عقد بر آن واقع شده است مال زوج میگردد و شوهر چیزی را
از نمای منفصل آن که قبلًا بوده است، استحقاق پیدا نمیکند.
پس «اگر قبل
از دخول،
زن را طلاق دهد، نصف
مهر المسمی ساقط میشود و نصف آن باقی میماند، پس اگر
دین بر او باشد و آن را ادا ننموده باشد ذمّهاش
از نصف بریء میشود. و اگر عین باشد مشترک بین زوج و زوجه میشود. و اگر آن را به او داده باشد، در صورتی که باقی باشد نصف آن را برمیگرداند و اگر تلف شده باشد، نصف مثل آن را - اگر مثلی باشد - و نصف قیمت آن را - اگر قیمی باشد - برمیگرداند. و نقل آن به دیگری با نقل لازم، در حکم
تلف است و اگر با نقل جایز باشد، احوط (وجوبی) برگرداندن عین و دادن نصف آن است، در صورتی که زوج آن را مطالبه نماید.»
اگر یکی
از دو زوج قبل
از دخول بمیرد، اقوی نصف نمودن مهر است مانند طلاق، خصوصاً اگر
زن فوت کرده باشد. و احوط اولی
مصالحه است خصوصاً اگر مرد فوت کرده باشد.
اگر
زن مرد را
از صداقی که به عهده مرد است ابراء نماید، سپس مرد قبل
از دخول او را طلاق دهد به نصف آن بر
زن رجوع میکند. و همچنین است اگر صداق عین باشد و
زن آن را به او ببخشد، در نصف مثل آن یا قیمت نصف آن به
زن رجوع میکند.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۵۸، برگرفته از مقاله« ابرای مهریه» •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی