• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قهر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





قَهْر (به فتح قاف) از واژگان قرآن کریم به معنای غلبه و ذلیل کردن است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: قَهّار (به فتح قاف و هاء مشدده) که یکی از اسماء حسنی الهی است.



قَهْر به معنای غلبه و ذلیل کردن است و در هر یک بکار رود.


(فَاَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ) «یتیم را ذلیل و بی‌چاره مکن (و آن بواسطه از بین بردن مال اوست.)» و آن تقریبا مرادف با ظلم است. قهر به معنای غلبه توام با توانائی است مثل:
(وَ اِنَّا فَوْقَهُمْ‌ قاهِرُونَ‌) «ما بالا دست آنهائیم ما بآنها چیره‌ایم.» ظاهرا «قاهِرُونَ» خبر بعد از خبر است. چنانکه در آیه‌ (وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ‌) «او غالب و بالا دست بندگانش می‌باشد» «فوق» خبر بعد از خبر است.

۲.۱ - قهار

قَهّار (به فتح قاف و هاء مشدده) صیغه مبالغه و از اسماء حسنی و شش بار در قرآن کریم بکار رفته‌ است.
(اَ اَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ اَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ) «آیا ارباب ضدّ هم و پراکنده بهتر است یا خدای یکتا و بسیار غالب و توانا.»
(وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ) (و آنان در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر می‌گردند.) یعنی بسیار قاهر توام با بسیار توانا است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۴۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۶۸۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۶۴.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۶۸۷.    
۵. ضحی/سوره۹۳، آیه۹.    
۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۷.    
۷. انعام/سوره۶، آیه۱۸.    
۸. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۹.    
۹. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۸.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «قهر»، ج۶، ص۴۳.    






جعبه ابزار