• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اخ (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أَخ (به فتح الف) از واژگان قرآن کریم در معنای حقیقی برادر و در معنای مجازی رفیق، همشهری و هم‌طایفه‌ای به کار رفته است.



أَخ به معنای برادر، رفیق و مصاحب است.
ریشه آن اخو با واو است. در اصل کسی را گویند که با دیگری در پدر و مادر و یا در یکی از آن‌دو شریک است، در مفردات برادر رضاعی را نیز از اصل معنی شمرده است. در اقرب الموارد گوید: اخ کسی است که تو و او را یک صلب یا یک شکم جمع کند. عبارت اقرب الموارد ناقص است، زیرا به برادر پدر و مادری شامل نیست. مگر با اولویّت. ناگفته نماند: استعمال اخ مانند اب و امّ و اخت بسیار وسیع است در مفردات پس از ذکر معنای اصلی آن می‌گوید: هر که با دیگری در قبیله یا در دین یا در صنعت یا در معامله یا در مودّت و یا در غیر اینها شریک باشد به او، اخ گفته می‌شود.


در قرآن مجید، هم در معنای اصلی و هم در معنای مجازی هر دو به کار رفته است نظیر (ثُمَّ اَرْسَلْنا مُوسی‌ وَ اَخاهُ‌ هارُونَ بِآیاتِنا) (سپس موسی و برادرش هارون را با آيات خود و دليلى روشن فرستاديم) که در معنای اصلی است. و مثل‌ (وَ اِلی‌ عادٍ اَخاهُمْ‌ هُوداً) (و به سوى قوم عاد، برادرشان «هود» را فرستاديم) (وَ اِلی‌ ثَمُودَ اَخاهُمْ‌ صالِحاً) (وَ اِلی‌ مَدْیَنَ‌ اَخاهُمْ‌ شُعَیْباً) و غیر اینها که سبب استعمال مشارکت در قبیله است، پیداست که هود و صالح و شعیب از قبیله عاد، ثمود و مدین بودند.
در آیه‌ (اِذْ قالَ لَهُمْ‌ اَخُوهُمْ‌ لُوطٌ اَ لا تَتَّقُونَ) (هنگامى كه برادرشان لوط به آنان گفت: آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!) لوط (علیه‌السّلام) برادر مردمی که بر آنان مبعوث شده بود، خوانده شده، معلوم است که لوط از اهل بابل است و با ابراهیم (علیه‌السّلام) به شام آمده بود، در این آیه ممکن است به مناسبت همشهری بودن و یا به مناسبت دوست داشتن و غمخوار بودن اخ گفته شده است، و گویند در اثر زن گرفتن از آنها بوده است. درباره همسلکی آمده‌ (اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ‌ اِخْوَةٌ) (فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ‌ اِخْواناً) ممکن است‌ اِخْوَة و اِخْوَان‌ در این دو آیه راجع به حقیقت خانواده در قیامت باشد به ماده اهل و آل رجوع شود.
به عنوان شرکت در بدکاری و پیروی از آن نیز آمده‌ (اِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا اِخْوانَ‌ الشَّیاطِینِ) (چرا كه تبذيركنندگان، برادران شياطين‌اند) درباره اهل بهشت است‌ (اِخْواناً عَلی‌ سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ) (در حالى كه همه برادرند، و بر تخت‌ها رو به روى يكديگر قرار دارند) ممکن است به عنوان هم‌دینی یا محبت و عدم تزاحم و یا به عنوان برادر حقیقی (بنا به آنچه در اهل و آل خواهد آمد)، اِخْوَان‌ گفته شده است. جمع‌ اَخْ‌، اِخْوَة و اِخْوَان است، فرید وجدی در دائرة المعارف گوید: گفته‌اند اخوان جمع اخ به معنی رفیق است یعنی اگر اخ به معنی برادر حقیقی باشد جمع آن اخوة و اگر به معنی صدیق باشد جمع آن اخوان است.
قرآن مجید این قول را تصدیق نمی‌کند زیرا در برادر حقیقی جمع اخ، اخوان آمده است نظیر (اَوْ اَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ اَوْ اِخْوانِهِنَ‌ اَوْ بَنِی اِخْوانِهِنَّ) (لا جُناحَ عَلَیْهِنَّ فِی آبائِهِنَّ وَ لا اَبْنائِهِنَّ وَ لا اِخْوانِهِنَ‌ وَ لا اَبْناءِ اِخْوانِهِنَ‌) هر دو آیه در باره اظهار زینت زنان است و مراد از اخوان برادران حقیقی‌اند.
و نیز در یک محل بر برادران دینی که بنا بر مشهور غیر حقیقی‌اند، اخوة اطلاق شده است‌ اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ‌ اِخْوَةٌ (مؤمنان برادر يكديگرند) بلی با استفاده از قرآن مبین می‌شود گفت: فرق میان اخوة و اخوان آن است که اخوان در برادران اعم از حقیقی و غیر حقیقی استعمال می‌شود چنان‌که در قرآن مبین آمده است و اخوة فقط در برادران حقیقی به کار می‌رود چنان‌که در همه جای قرآن به استثناء آیه فوق در برادران حقیقی بکار رفته است مثل‌ (لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلی‌ اِخْوَتِکَ‌) (کانَ فِی یُوسُفَ وَ اِخْوَتِهِ‌ آیاتٌ لِلسَّائِلِینَ) (فَاِنْ‌کانَ لَهُ‌ اِخْوَةٌ فَلِاُمِّهِ السُّدُسُ) و در خصوص آیه‌ (اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ‌ اِخْوَةٌ) باید گفت: این بنابر آن است که قرآن و اخبار برادر ایمانی را برادر حقیقی می‌دانند چنان‌که در (اهل و آل) خواهد آمد.


۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۶۸.    
۲. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۳۶.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۳.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۱، ص۴۶.    
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۳.    
۶. مومنون/سوره۲۳، آیه۴۵.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۵.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۵.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۵۳.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۹۲.    
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۶۵.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۸.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۲۲۲.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۷۷.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۴۹.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۲۸۵.    
۱۸. اعراف/سوره۷، آیه۷۳.    
۱۹. اعراف/سوره۷، آیه۸۵.    
۲۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۶۱.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۷۴.    
۲۲. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.    
۲۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۳.    
۲۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۷.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۸۴.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۱۱۲.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۸۲.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۲۶.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۲۴۴.    
۳۰. حجر/سوره۱۵، آیه۴۷.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۴.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۵۴.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۷۳.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۹۴.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۱۱۹.    
۳۶. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۳۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۵.    
۳۸. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۶.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۷۰.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۱۵.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۰۳.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۲۲.    
۴۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۵.    
۴۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۷.    
۴۶. نساء/سوره۴، آیه۱۱.    
۴۷. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «اخ»، ج۱، ص۳۶.    






جعبه ابزار